نگاهی به «اوپنهایمر» به بهانه پخش این اثر در پلتفرم‌های داخلی؛

این یک جور فیلم ترسناک است!

مریم اصغری | به تصویر کشیدن تناقضات و تشویش‌های درونی یکی از نامدارترین دانشمندان معاصر از طریق تغییر در تکنیک فیلم‌برداری به همراه بازی‌گردانی بی‌نظیرو همچنین ایجاد سیالیت بین تک بعدی سیاه – سفید و چندوجهی دنیای رنگ‌ها در کنار تلفیق فیزیک کوانتوم با دنیای بازیگران اسکاری تحت کارگردانی کریستوفر نولان بزرگ! آنچه خواندید هرآن‌چیزی است که در «اوپنهایمر» با آن مواجه می‌شوید؛

به گزارش روزنامه «صبح امروز»؛ «اوپنهایمر» با گروه بازیگران تمام ستاره‌اش به رهبری کیلیان مورفی در نقش فیزیکدان آمریکایی به داستان شکل‌گیری بمب اتم و انحراف آن از مسیر اولیه‌اش می‌پردازد. این فیلم با الهام از کتاب برنده پولیتزر «پرومته امریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر»، داستان دانشمند مرموز پروژه منهتن را روایت می‌کند که در ساخت بمب اتمی و تغییر مسیر جنگ جهانی دوم نقش اصلی را داشت. کارگردان این اثر یعنی کریستوفر نولان را نیز بیشتر به خاطر سه‌گانه «شوالیه تاریکی» و همچنین فیلم‌هایی مثل میان‌ستاره‌ای(Interstellar)، تلقین (Inception) و تنت (Tenet) می‌شناسند. او با «اوپنهایمر» – که در آن امیلی بلانت، فلورانس پیو و رابرت داونی جونیور نیز حضور دارند – به عنوان اولین فیلم با سکانس‌هایی که روی فیلم سیاه و سفید IMAX فیلمبرداری شده، تاریخ‌سازی کرده است.

منتقدان سینمایی همواره بر این باورند که هر فیلم نولان برای خودش یک اتفاق ویژه است؛ چراکه این کارگردان در چندین سال گذشته خود را به عنوان یک رویاپرداز درجه یک تثبیت کرده و می‌تواند هر طرح داستانی را به یک اثر سینمایی خاص و پیچیده تبدیل کند. در واقع نولان به مخاطب رحم نمی‌کند، اما در ازای آن داستان‌های فراموش نشدنی را به آ‌ن‌ها هدیه می‌دهد که می‌توان سال‌ها پیرامون آن بحث کرد.

اکنون نیز به بهانه پخش این اثر در شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌های اینترنتی داخلی، به نظرات منتقدین برجسته در رسانه‌های معتبر جهانی در خصوص «اوپنهایمر» نگاهی داریم تا برای پرسش «میزان موفقیت آخرین ساخته نولان» به پاسخی درخور دست پیداکنیم؛

گاردین – پیتر بردشاو

امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

سرویس‌های اطلاعاتی شوروی در زمان جنگ، اسم رمزی برای «پروژه منهتن»، برنامه ایالات متحده برای ساخت بمب اتمی داشتند: Enormoz. (که منظور enormous است، به معنای عظیم.) فیلم جدید کریستوفر نولان درباره این پروژه کاملاً Enormoz «عظیم» است، شاید عظیم‌ترین فیلم او تا کنون؛ یک مطالعه عظیم و پس از انفجار، یک روند روایی PTSD یا اختلال اضطراب پس از سانحه که پرده بزرگ نمایش را با میلیون‌ها قطعه دردناک پر می‌کند که رویاهای از دست رفته و خاطرات درهم نیروی پیش‌برنده پیچیده و آشفته پروژه، جی رابرت اوپنهایمر، فیزیکدانی درخشان با خلق و خوی هنرمندی که به بشریت ابزار نابودی خودش را داد. این فیلم دردناک‌ترین قصه موفقیت را به تصویر می‌کشد.

این بیگ بنگ است و هیچ‌کس نمی‌توانست آن را بزرگ‌تر یا مهیب‌تر از نولان به تصویر بکشد. او این کار را بی آنکه فیلم تبدیل به آن به یک بدلکاری اکشن کند انجام می‌دهد. اگرچه فیلم، با همه جسارت و جاه‌طلبی‌اش، هرگز مشکل ابهام خود را حل نمی‌کند؛ این درام طولانی مدت را با عذاب اوپنهایمر نابغه پر می‌کند اما از نمایش آنچه بر ژاپنی‌ها و مردم هیروشیما و ناکازاکی گذشته است، امتناع می‌کند. کیلیان مورفی شباهتی بسیار ترسناک به اوپنهایمر دارد که در به تصویر کشیدن حس تنهایی و زندان عاطفی بسیار خوب عمل کرده است. فیلم ایراد دارد اما شگفت‌انگیز است.

ورایتی – اوون گلایبرمن

امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

در سکانس‌های اولیه «اپنهایمر»، جی رابرت اوپنهایمر (کیلیان مورفی)، دانشجوی فیزیک آمریکایی که در دهه ۱۹۲۰ در انگلستان و آلمان در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کرد، با چشم‌های مرمر آبی روشن و موهای مجعدی که مانند چارلی چاپلین بلند می‌شود. ، به دیدن ذرات و امواج ادامه می دهد. ما تصاویری را می بینیم که ذهن او را مختل می کنند، ذرات در حال تپش هستند، امواج در نوارهای ارتعاشی نور می درخشند. اوپنهایمر می‌تواند دنیای جدید شجاع فیزیک کوانتومی را ببیند، و razzmatazz بصری دقیقاً همان چیزی است که از یک فیلم زندگی‌نامه‌ای نوشته و کارگردانی شده توسط کریستوفر نولان انتظار دارید: نمایش نور مولکولی به عنوان بازتابی از روح درونی قهرمان.

اما حتی زمانی که «اپنهایمر» در یک شیار واقعی‌تر و کمتر خیال‌انگیز قرار می‌گیرد (که نسبتاً سریع انجام می‌شود)، هر اینچ یک فیلم نولان باقی می‌ماند. احساس می‌کنید که به شیوه‌ای گیج‌کننده، متراکم و سرگیجه‌آور، گاه‌شماری، روان‌درام، تحقیق علمی، ضربات پشت خنجر سیاسی، و تاریخ را که با رعد و برق نوشته شده است را برش می‌دهد – از زمانی که فیلم، داستان مردی را روایت می‌کند که در این مورد هیچ استعاره‌ای صرف نیست. بمب اتمی را ایجاد کرد، تقریباً شبیه اختراع رعد و برق است.

تایم – استفان زاکارک

امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰

در فیلمسازی مرز باریکی بین ظرافت و تظاهر وجود دارد و کریستوفر نولان، شهروند هر دو ملت، آزادانه از مرز عبور می کند. تعهد او به هنر همیشه روی پرده است، حتی در فیلم هایی که ممکن است دوست نداشته باشید. خوب یا بد، شما معمولاً می توانید ارتعاشات فکری را که در تصمیم گیری های او در مورد مکان قرار دادن دوربین یا نحوه حرکت بازیگران به اطراف وارد می شود، احساس کنید. او چیزهای خود را می‌داند، و مطمئن می‌شود که ما بدانیم که او می‌داند. تخصص او مانند یک نشان خانوادگی می درخشد، زمانی که به طور محتاطانه روی یک تکه نقره نقش می بندد عالی به نظر می رسد، اگرچه واقعاً نمی خواهید آن را روی یک حوله ساحلی قرار دهید.

ممکن است مواقعی در اوپنهایمر باشد که به صفحه نگاه کنید و فکر کنید، اوه برادر! همانطور که نولان ما را با نماهای درونی امپرسیونیستی از ستارگان در حال چرخش روانی و توده های مواج از چیزی که شبیه گدازه مذاب به نظر می رسد خیره می کند، همه اینها در حالی که شخصیت اصلی ماهیت ماده، کیهان و چیزهای دیگر را با صداگذاری بیان می کند. اما اوپنهایمر یا علیرغم هنر شدیدش یا به خاطر آن کار می کند. نولان با بیان داستان فیزیکدان نظری نابغه و معمار بمب اتمی، جی رابرت اوپنهایمر – با درخشندگی تقریباً ماورایی، توسط کیلین مورفی، تمایز بین عظمت و بزرگی را محو می کند. هم سوژه او و هم بازیگر اصلی او می توانند در مقیاس بزرگ رویکرد او بایستند، پس چرا او نباید به سمت شکست برود؟ بنابراین تعداد کمی از فیلمسازان می دانند که چگونه می توانند تصاویری به این بزرگی درباره موضوعات بزرگسال بسازند یا می توانند بسازند. نولان داستان اوپنهایمر را به شکلی شبیه شعر حماسی شکل می‌دهد و نه تنها بر مشهورترین دستاورد او، بلکه بر هر چیزی که پس از آن برای او اتفاق افتاد تمرکز می‌کند. نولان شاید حتی بیشتر به اوپنهایمر به عنوان یک میهن پرست پیچیده و پرسشگر علاقه دارد.

ای‌بی‌سی – پیتر ترورس

امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

کریستوفر نولان کارگردان فیلم «اپنهایمر» می‌گوید: «این یک جور فیلم ترسناک است.» خوانش درخشان و تأثیرگذار او از زندگی جی رابرت اوپنهایمر شوالیه تاریک عصر اتمی. در این کلاسیک جدید نولان یک هنرمند واقعی سینما که آثار متنوعی مثل«ممنتو» و «دانکرک» در کارنامه‌اش دارد، چشمان آبی کمرنگ مورفی به تدریج به راهی برای ورود به روحی شکنجه‌شده تبدیل می‌شود.

شاهکار سه ساعته نولان ذهن ما را با جزئیات مکانیک کوانتومی پر می‌کند تا داستان یک فیزیکدان نظری آمریکایی که به اختراع سلاح نهایی کشتار جمعی کمک کرد و در نهایت به خاطر دیدن نتیجه‌اش بابت این کار افسوس خورد، روایت کند. بازی مورفی، بی عیب و نقص در تمام جزئیات، نشان می‌دهد که چگونه تیم پروژه منهتنِ اوپنهایمر به لوس آلاموس، نیومکزیکو نقل مکان کرد تا به توسعه سلاحی که به پایان جنگ جهانی دوم از طریق بمباران فاجعه بار هیروشیما و ناکازاکی ژاپن کمک می‌کند، سرعت بخشد. نابودی هسته‌ای که تنها در طول زمان تشدید می‌شود.

نولان از گزارش‌های رادیویی برای تشریح اثرات آن بمب‌ها استفاده می‌کند و تصاویر چشم‌نواز را برای آزمایش ترینیتی در سال ۱۹۴۵ در صحرای نیومکزیکو نگه می‌دارد تا ویرانی‌های به بارآمده را به تصویر بکشد. طراحی صدای فوق‌العاده که در آن سکوت با امواج طنین همراه می‌شود تا چیزهای غیرقابل تصور را به زندگی ویرانگر برساند، فراموش نشدنی است، فراموش نشدنی و ترسناک است. «اوپنهایمر» که با دوربین‌های Imax توسط هویته ون هویتما بزرگ گرفته شده است، شایسته دیده شدن در بزرگ‌ترین صفحه نمایش با سیستم صوتی پیشرفته است. این در حالی است که فیلم بیشتر مجموعه‌ای از مناظرات بین دانشمندان است که در کلوزآپ‌هایی با هم بحث می‌کنند که جذابیت بی پایانی در جغرافیای چهره انسان پیدا می‌کند.

image_print