حسین ضیایی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات؛

بازنمایی برساخت هویت دختران در شبکه اجتماعی اینستاگرام

 

 

حسین ضیائی

چکیده:

در جامعه نوین به مدد استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی و به ویژه اینستاگرام، بازنمایی های کتفاوتی از سبک زندگی و هویت شکل گرفته است؛ به تبع آن، افراد نیز با حضور در این فضاها نوع جدیدی از هویت را به رخ می‌کشند. پژوهش حاضر با هدف ارائۀ یک سنخ‌شناسی از بازنمایی هویت در شبکه مجازی اینستاگرام انجام شده است. این پژوهش به با استفاده از روش کیفی و نتنوگرافی صورت گرفته و داده‌ها با استفاده از تحلیل تماتیک، تجزیه و تحلیل شده‌اند. در این پژوهش سعی شده به تحلیل محتوای پست‌های پربازدید ده صفحه با تعداد دنبال کننده بالا، پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا فهرستی از هشتگ‌های مرتبط تهیه و سپس با جستجو در اینستاگرام، صفحات با تعدادنبال کننده بالا بصورت هدفمند انتخاب شده و در ادامه پست‌های پربازدید بصورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به تحلیل محتوای کیفی پست‌های انتخاب شده در صفحات مورد بررسی، می‌توان بازنمایی هویت را در چهار دسته قرار داد.

مقدمه

شتاب و تنوع تغییرات جامعه در حال گذار ایران سبب ساز بروز پدیده های نوظهوری گشته است؛ یکی از عرصه هایی که از این امر متاثر گشته، جوانی و فعالیت های جوانان است؛ این امر که ایجاد و توسعه تکنولوژی های جدید اطلاعاتی و ارتباطی بر ابعاد گوناگون زندگی بشر تاثیر گذار بوده امری بدیهی است، یکی از این ابعاد «تجارب فراغتی انسانها« به ویژه جوانان است چرا که جوانان همواره سردمدار استفاده از تکنولوژی های نوین و نیز ایجاد تغییرات گوناگون در جامعه هستند(ذکایی، 1400).

استفاده از این تکنولوژی ها، از یک سو سبب ساز آشنایی با سبک های زندگی گوناگون شده و ازسویی دیگر سبب ساز نمایش سبک زندگی و بازنمایی هویت برای همه کاربران شده است، این امر به ویژه برای جوانان جذاب است.

تمامی هویت‌های انسانی به یك معنا هویت‌های اجتماعی هستند، ممكن نیست غیر از این باشد. فقط به خاطر آنكه هویت به معنا مربوط می‌شود و معنا خصیصه ذاتی واژه‌ها و اشیاء نیست، معنا همواره نتیجه توافق و عدم توافق است، همواره موضوع قرارداد و نوآوری است، همواره تااندازه‌ای به اشتراك گذارده می‌شود و تااندازه‌ای در باب آن چون‌وچرا می‌شود (جنکینر،6:1381).

گيدنز (1383) انسان را به عنوان عامل در شكل گيري هويتش موثر مي داند و معتقد است كه انسان تحت فشار ساختار اجتماعي سبك زندگي را بيشتر تقليد مي كند. به نظر او در دنياي متجدد كنوني، همه ما نه فقط از سبك هاي زندگي پيروي مي كنيم بلكه به تعبير ديگر ناچار به اين پيروي هستيم. در حقيقت ما انتخاب ديگري به جز گزينش نداريم. به نظر وي هرچه وضع و حال جامعه و محيطي كه فرد در آن به سر مي برد بيشتر به دنياي مابعد سنتي تعلق داشته باشد، سبك زندگي او نيز بيشتر با هسته واقعي هويت شخصي اش، و ساخت و همچنين با تجديد ساخت آن سروكار خواهد داشت. البته منظور گيدنز از كثرت انتخاب كه در همه انتخاب‌ها بر روي همه افراد باز است.

همچنین گيدنز تأمل و بازانديشي در مورد هويت را منحصر به دوران مدرن مي‌داند. در متن چالش‌هاي دنياي مدرن است که سنت و طبيعت مرجعيت خود را از دست داده‌ و فرد در يک فضاي آکنده از اطلاعات دائماً به تأمل در مورد هستي خويش مي‌پردازد( نش[1]، 1382: 91 ).

اهمیت بررسی جوانان از این حیث است که علیرغم بزرگسالان که عموماً به تثبیت ارزش ها و هنجارها رسیده‌اند جوانان در صدد ایجاد تغییرات هستند،متغیرهایی که بر سبک های فراغتی جوانان تاثیر دارند عبارتند از« ایدئولوژی ،ارزش‌ها، خصوصی شدن ،تجاری شدن فرآیند مدرنیته» و همچنین «تغییرات ساختاری و ارزشی در فرهنگ ها و خرده فرهنگ های جوانی» که مجموعه این عوامل سبب فردی شدن در بین جوانان گشته اند(کاظمی پور، 1388).

مع الوصف این پژوهش با اذعان با اینکه فضای مجازی به مثابه بستری برای بروز و بازنمایی هویت ایجاد نموده است، درصدد بازنمایی هویت دختران در فضای مجازی(اینستاگرام) است.

گيدنز (1391) انسان را به عنوان عامل در شكل گيري هويتش موثر مي داند و معتقد است كه انسان تحت فشار ساختار اجتماعي سبك زندگي را بيشتر تقليد مي كند. به نظر او در دنياي متجدد كنوني، همه ما نه فقط از سبك هاي زندگي پيروي مي كنيم بلكه به تعبير ديگر ناچار به اين پيروي هستيم. در حقيقت ما انتخاب ديگري به جز گزينش نداريم. به نظر وي هرچه وضع و حال جامعه و محيطي كه فرد در آن به سر مي برد بيشتر به دنياي مابعد سنتي تعلق داشته باشد، سبك زندگي او نيز بيشتر با هسته واقعي هويت شخصي اش، و ساخت و همچنين با تجديد ساخت آن سروكار خواهد داشت. البته منظور گيدنز از كثرت انتخاب كه در همه انتخاب‌ها بر روي همه افراد باز است.

بنا براين مطابق نظر گيدنز زندگي در دوره مدرن همه مارا وادار به انتخابي سبكي از ميان سبك هاي گوناگون زندگي مي كند.

بورديو در باره شكل گيري سبك هاي زندگي نظريه اي منسجم ارایه داده است. مطابق مدلي كه او ارایه كرده است شرايط عيني زندگي و موقعيت فرد در ساختار اجتماعي به توليد منش خاص منجر مي شود و منش دو دسته نظام است. نظامي براي طبقه بندي اعمال و نظامي براي ادراكات و شناخت‌ها (قريحه ها). نتيجه نهايي تعامل اين دو نظام سبك زندگي است. سبك زندگي همان اعمال و كارهايي است كه به شيوه اي خاص طبقه بندي شده و حاصل ادراكات خاص هستند. همچنين سبك زندگي تجسم يافته ترجيحات افراد است كه به صورت عمل در آمده و قابل مشاهده هستند. الگويي غير تصادفي كه ماهيت طبقاتي دارد. او با نشان دادن اينكه سبك هاي زندگي محصول منش ها و خود منش ها نيز تابعي از انواع تجربه ها و از جمله تجربه آموزش رسمي هستندو با بيان اين نكته كه الگوهاي مصرف اصلي ترين بروز سبك هاي زندگي اند، ارتباط ميان آموزش رسمي در ساختار سرمايه داري و باز توليد آن را تحليل كرد.

عمده ترين ميراث انديشه بورديو براي جامعه شناسي مصرف و تحليل سبك‌هاي زندگي، تحليل تركيب انواع سرمايه براي تبيين الگوهاي مصرف ، بررسي فرضيه تمايز يافتن طبقات از طريق الگوهاي مصرف و مبناي طبقاتي قرايح و مصرف فرهنگي است (فاضلي، 1382).

 

روش

روش تحقیق در این مقاله، قوم نگاری اینترنتی[2] است؛ این راهبرد یک شیوه نسبتا جدید در بین راهبردهای کیفی است که محقق در تلاش است تا با استفاده از داده هایی که از فضای مجازی و به صورت اینترنتی به دست می آورد، به تحلیل مردم بپردازد(کوزینتس[3]، 2020).

از این روی در این تحقیق نیز فضای مجازی و به طور خاص شبکه اجتماعی اینستاگرام ، به عنوان یک فضای عمل کاربران در نظر گرفته شده است و با انجام جستجوهای مکرر با کلید واژه های «دختر؛ دختران؛ دخترانه؛ روزمره و….» صفحاتی که مربوط به دختران بلاگر جوان بوده است، بررسی شده و از بین آن ها صفحاتی که تعداد دنبال کننده بیش از پانصد هزار نفر داشته اند، انتخاب و پست هایی که مربوط به سال 1401 در این صفحات هستند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.

برای تعیین اعتبار در پژوهش کیفی از معیارهای اعتبار تحقیقات کیفی لینکلن و گوبا[4] (1985) یعنی مقبولیت یا اعتبار، همسانی یا قابلیت اعتماد، تعیین یا تأییدپذیری و انتقال‌پذیری استفاده شده است. به طوریکه محقق از زوایای مختلف موضوع پژوهش را تحلیل و بررسی کرده است. از طرف دیگر با تعدادی از خبرگان مصاحبه شده است و همچنین مقولات استخراج شده ضمن بررسی توسط آنها با برخی از کاربران طرح شده است. از آنجا که کدگذاری‌ها، مدل و نمونه‌هایی از پیام‌ها در متن مقاله وجود دارد، امکان پیگیری مسیر توسط سایر محققین نیز فراهم شده است. برای کدگذاری و نیل به مضامین اصلی نیز از نرم‌افزار MAXQDA10 استفاده گردید؛ که در آن سه مرحله کدگذاری اولیه یا توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچه‌سازی از طریق مضامین فراگیر صورت گرفت؛ پس در کل آشنایی با داده‌ها، ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری، جستجو و شناخت مضامین، ترسیم قالب-شبکه مضامین، تحلیل قالب مضامین و نهایی‌سازی صورت گرفته است (عابدی‌جعفری و همکاران، 1390: 174).

 

یافته ها

-سبك زندگي سنتي:

انسانهايي در اين دسته قرار مي گيرند كه ارزش هاي سنتي را با خود همراه دارند . علت پيروي از هنجارهاي جامعه سنتي را نمي دانندفقط به اين خاطر از اين هنجار ها پيروي مي كنند كه گذشتگانشان همين كار را مي كرده اند. زياد اهل تجملات نيستند ،ولي سعي مي كنند سليقه و كدبانوگري خود را در تميز و مرتب نگهداشتن لوازم منزل نشان دهند. علاقه اي به سينما و تئاتر و كتاب (يا به عبارتي كالاهاي فرهنگي )نشان نمي دهند.به نظر اين دسته لزومي ندارد كه زن به دانشگاه برود و يا در بيرون از منزل كار كند .زن تنها بايد كارهايي را ياد بگيرد كه در زندگي خانوادگي ،شوهرداري و فرزند پروري برايش مفيد باشد . در اين سبك زندگي زن ذوب در نياز هاو خواسته هاي همسرو گاه فرزندانش مي شود. احترام به بزرگترها و به ويژه والدين و همسر از ويژگي هاي بارز زنان سنتي است. بزرگترين آرزوي دختران در اين سبك ازدواج و به تبع آن مادر شدن است،بنا براين كمترين سن ازدواج در اين دسته ديده مي شود.

خيلي اهل ورزش كردن نيستند مگر عده اي كه به باشگاه بدنسازي مي روند چرا كه اينها عليرغم زندگي سنتي تاحدي در معرض ارزش هاي مدرن قرار گرفته اند و چه به لحاظ سلامت جسمي و چه به لحاظ كسب پرستيژ اقدام به اين كارمي كنند.معمولا در مناسبت هاي مذهبي به همراه اعضاي خانواده به مسجد مي روند.

2-سبك زندگي مذهبي:

معمولا كساني در سبك زندگي مذهبي قرار مي گيرند كه زندگي خود را حول محور مذهب قرار داده اند و تمام كارهاي خود را به گونه اي انجام مي دهند كه مطابق فرامين مذهبي باشد. اين دسته گاهي حتي براي انجام پاره اي از كارها استخاره مي گيرند و يا به اصطلاح به دنبال “تعيين ساعت” براي انجام اموري مثل اثاث كشي و رفتن به سفر هستند. به حلال و حرام در همه امور زندگي معتقدند .

بيشتر وقت خودرا در مجالس مذهبي و يا زيارت مي گذرانند. آرزوي بزرگشان تشرف به مكه و عتبات عاليات است و به همين سبب مسافرت هاي خارج از كشورشان نيز در همين اماكن است.

جوان تر ها در اين سبك زندگي گرايش به برخي مدهاي جديد و استفاده از لوازم آرايش وكلا مديریت بدن دارند اما نه در حضور نامحرمان. اين دسته معمولا به فتواي مراجع دال بر تحريم برخي برندها كه منافع اقتصادي آن به جيب صهيونيست ها مي رود،عمل مي كنند.

در اين دسته دختراني هستند كه علاقه به ادامه تحصيل دارند و حتي شاغل هم هستند و با رعايت كامل شئونات اسلامي در جامعه حاضر مي شوند.

3- سبك زندگي هنجار شكن:

اقليتي كه به ويژه به علت اعمال كنترل اجتماعي بيشتر در ميان دختران كمتر ديده مي شوند.دوست دارند با استفاده از نمادهاي خرده فرهنگ هاي غير بومي  خود را متمايز از سايرين نشان دهند. گاهي حتي معني برخي از نمادهارا هم نمي دانند فقط براي اينكه هنرمند مورد علاقه شان از آن استفاده مي كند ،تمايل به استفاده از آن نماد را دارند . به دنبال پيروي از آخرين مدها هستند نام چند برند معروف بين المللي را مي دانند. به زيور آلات خاصي علاقه دارند حتي برخي از آنها از اسكلت براي زيور آلات استفاده مي كنند.شعار شان “دم را غنيمت بشمار “است.

تعدادي از دختران كه د راين دسته قرار مي گيرند با والدين سنتي خود دچار مشكل و اختلاف نظرند،هرچند عده اي از آنها سعي مي كنند والدين خود را دوباره اجتماعي كنند تا زمينه پذيرش خودشان حداقل در سطح خانواده راحت تر شود.

اعتقاد چنداني به دين و مذهب ندارند . لباس هايي مي پوشند كه مسلما مورد پذيرش سايرين نيست.در اوقات فراغت خود اخبار مربوط به هنرمندان را دنبال مي كنند.معمولا با بستگان و فاميل در ارتباط نيستند مگر اينكه آنها هم مثل خودشان بينديشند ورفتار كنندبنا براين بيشترين با دوستاني حشرو نشر دارند كه شبيه خودشان هستندخواه هم جنس خواه ناهمجنس.

ارزش هاي حاكم بر جامعه را زير سوال مي برند .به ندرت در مجالس و محافل مذهبي حضور مي يابند. عده اي از آنها به مصرف الكل ،سيگار و اخيرا مواد مخدر صنعتي روي آورده اند.به رانندگي با سرعت زياد علاقه نشان مي دهند از اختلاط با جنس مخالف ابايي ندارند .

تعدادي از زير مجموعه اين سبك سرمايه فرهنگي بالايي دارند و گرايش به كالاهاي فرهنگي دارند.خصوصا به هنر و موسيقي غربي . اهل سفر به خارج از كشورندو علاقه دارند البسه و لوازم آرايش خود را از خارج از كشور تهيه كنند.

معمولا سالي يكبار در كنسرت هاي خوانندگان در خارج از كشور شركت مي كنند. اما تعدادي هم متعلق به طبقات پايين هستند و از سرمايه فرهنگي بهره چنداني نبرده اند.معمولا استفاده شان از اينترنت بيشتر به “چت روم و وب گردي هاي غير علمي” محدود مي شود.علاقه زيادي به زندگي در خارج از كشور دارند.

4- سبك زندگي روشنفكران و تحصيلكردگان:

دختراني در اين دسته قرار مي گيرند كه عليرغم تمام مشكلات به ادامه تحصيل مي پردازند و اگر شرايط مساعد باشد علاقه به اشتغال دارند.هم طبقات پايين اقتصادي مي توانند در اين دسته قرار گيرند و هم طبقات بالا اما در هر حال سرمايه فرهنگي نسبتا بالايي دارند. بزرگترين آرزويشان امكان رفتن به دانشگاه هاي سطح اول است. بيشتر وقت خود را صرف مطالعه يا ديدار با دوستان اهل علم و بحث علمي مي كنند.

علاقه زيادي به كالاهاي فرهنگي دارند و كلا مي توان گفت سرمايه فرهنگي در اين دسته بيشتر از سايرين است. اهل نقد فيلم ها و آثار هنري اند.به موسيقي هاي اصيل و كلاسيك تمايل دارندو حتي برخي از آنها براي دل خودشان مي خوانند و مي نوازند.

خيلي مدگرا نيستند هرچند به دنبال لباس هاي هستند كه راحت باشد و نه لزوما رنگهاي تيره.خيلي مذهبي نيستند اما دين گريز هم نيستند بيشتر علاقه به عبادات فردي دارند تاجمعي حتي گاهي به تنهايي مراسم شب قدر را برپا مي كننند.به جاي عزاداري در محرم سعي مي كنند فلسفه قيام عاشورا را بدانند.

جوان ترها در اين سبك گرايش ملايمي به استفاده از لوازم آرايش دارند.اگر شرايط مساعدي پيش بيايدازدواج مي كنند و الا سوداي تشكيل زندگي را در سر نمي پرورانند و بيشتر به دنبال انجام مسئوليت اجتماعي خود هستند.

اهل كوهنوردي و ورزش هاي همگاني اند و مي توان تعدادي از آنها را با رعايت موازين اخلاقي در پارك ها مشغول ورزش و يا در خيابان مشغول دوچرخه سواري ديد.خيلي اهل دنبال كردن سريال نيستندو فرصتي براي مهماني هاي به اصطلاح زنانه ندارند.وب گردي و استفاده از اينترنت بيشتر برايشان جنبه علمي داردتا تفريح و سرگرمي هرچند از علم آموزي هم لذت مي برند.

بحث و نتیجه گیری

همانطور كه مسلم است سنخ هاي بيان شده كاملا از هم تفكيك شده نيستند و گاهي برخي المان هاي ذكر شده باهم تداخل مي كنند.اما نكته مهم همين جاست كه به علت ارتباطات اجتماعي  و اشاعه فرهنگي همواره خطر تداخل برخي عناصر از سبك هاي بيگانه و معارض با ارزش هاي جامعه در بين به ويژه جوانان وجود دارد.گاهي دختري متعلق به سبك زندگي سنتي در شبكه اي قرار مي گيرد كه يك نفر متعلق به سبك زندگي هنجار شكن هم در آن وجود داردو اگر سرمايه فرهنگي غني اي از ارزش هاي سنتي اين دختر پشتيباني نكند احتمال الگو گيري او از سبك هنجار شكن بسيار زياد مي شود. اما خوشبختانه هنوز سبك زندگي در ايران تحت تاثير مذهب و ارزش هاي مذهبي و از طرفي خانواده است.

مطالعه برساخت هویت نشان داد که این پدیده در بستری از شرایط اجتماعی برساخت می شود، شرایطی که به زعم پست مدرنیسم ممزوج با سرگشتگی و سیالیت است و این سرگشتگی را کنشگر فضای اجتماعی به خوبی درک کرده و در تلاش است تا عامدانه هویتی را برساخت کند که ثمره اش برای او تایید گرفتن از دیگران، متمایز نشان دادن خود و عمدتا در پس ز مینه ای تبرج گونه و لاکچری باشد، اومی کوشد تا جلوی صحنه ای را به تماشاچی نشان دهد که عالی ترین پرداخت ها را داشته و در پشت صحنه آن تمهیدات فکری و عملی زیادی اندیشیده است، او حتی در خارج از صحنه نیز نمی تواند به اجرای نقش خود نیندیشد .

زیستن در فضای مجازی، مجالی برای کنش گر فراهم می کند تا با قرار گرفتن در سایه، بر ترس از انگ خوردن غلبه کرده و عطش اثبات خود را قدری آرام کند.

گاهی  کنشگر که آگاهانه و ناآگاهانه در پی اشتراک گذاری عکس های خویش انداز و ویرایش شده خود است به سرطان مصرف زدگی جامعه عمق بخشیده و سپس برای درمان آلام جامعه نسخه شادی می پیچد.

در چنین فضایی است که با نگاهی  بودریاری، سوژه و ابژه قلب شده و سوژه که باید ارباب رسانه خود باشد مقهور غوطه وری در فضای مجازی تلقی می شود.

 

 

منابع

گیدنز ، آنتونی ، ” تجدد و تشخص ، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید “، ترجمه ناصر موفقیان ، تهران: نشر نی ، 1388.

مرنیسی، فاطمه (1390)، زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش ، ترجمه ملیحه مغازه ای ، تهران : نشر نی.

آبیار، زهرا ،چالش های نظری حجاب در ایران پسا انقلاب : تحلیلی بر رویکرد های موجود از حجاب و عفاف ، دو فصلنامه علمی – پژوهشی ، اسلام و علوم اجتماعی . بهار و تابستان 1399 ، ص 217،238.

شفرز ، برنهارد (1383) مبانی جامعه شناسی جوانان ، ترجمه راسخ ، کرامت الله ، چاپ اول ، تهران : نشر نی.

ناهید یعقوبیان ، فاطمه باکویی ، محسن قنبری . علل گرایش به بدحجابی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی بابل. دانشگاه علوم پزشکی بابل ، نشریه اسلام و سلامت، دوره اول، شماره سوم ، پاییز 93 ، صفحه 22-17.

شرفی، محمدرضا.( 1380).جوان و بحران هویت. چاپ دوم. تهران: نشر سروش.

نش ، کیت (1382). جامعه شناسی سیاسی معاصر : جهانی شدن ، سیاست و قدرت ، ترجمه محمد تقی دلفروز ، تهران : نشر کویر.

 

Shogh Al-shoara, M. Bad. Hijab is between veil and unveil .1386. Available at: http: //

Ruby. F. Tabassum(2006). Listening to the voice of Hijab, womens studies in teranhional forum 29. P 54-66

Shahryari, A. Assessment the causes and factors of Bad hijab in Ghahar Mahal Bakhtiari.Bank of Iranian social problems .1375. Available at: http: // spdb.uswr.ac.ir / view thqq .aspx?cd=31 [ in Persian]

 

Scott, Jacqueline, Shuman, Harward (1995). Generation and collective memories, American sociological Review. vol.54.

Rempel. F. warren (1965). The Role of value in Karl Mannheim’s sociology of knowledge .London, Mouton & co. publishers, The Hague.

Marshall, Gordon (1994).Oxford concise dictionary of sociology, New York, Oxford unive, press.

Tajfel, H, social identity and intergroup relations, Cambridge: Cambridge universiry press, 1982.

Hammarstorm, G. (2005) “the construct of intergeneration solidarity in a lineage perspective: a discussionon underlying theoretical assumptions” journal of aging studies, 19, pp: 33- 55 .

Nauk,B. and stein bauch, A.(2009)” intergenerational relationships “, working paper, no, 116. German council for social and economic data, at: www.ratswd.de.

Lackland sam, D.and virta , E.(2003)” intergenerational value discrepancies in immigrant and Host- national families and their impact on psychological adaption “. Journal of adolescence ,26.pp:213-231.

 

 

 

 

 

ABSTRACT

In the modern society, with the help of virtual social networks and especially Instagram, different representations of lifestyle and identity have been formed; As a result, people show off a new type of identity by being in these spaces. The present study was conducted with the aim of presenting a genealogy of identity representation in the Instagram virtual network. This research was conducted using qualitative and netnography methods and the data were analyzed using thematic analysis. In this research, an attempt has been made to analyze the content of the most visited posts Ten pages with high number of followers should be paid; Therefore, at first, a list of related hashtags was prepared and then by searching on Instagram, pages with a high number of followers were selected purposefully, and then the most visited posts were randomly examined. According to the qualitative content analysis of the selected posts on the investigated pages, the representation of identity can be divided into four categories. Keywords: identity representation, Instagram, netnography.

 

 

 

[1] . Nash

[2] netnography

[3] kozinets

[4] Lincoln, Y. S. & Guba, E. G.

image_print