خلایی به وسعت یک مکتب؛
وداع با سیمرغ نگارگری ایران
مریم اصغری
هنر ایران، امروز در سوگ یکی از درخشانترین فرزندان خود نشسته است. محمود فرشچیان، نامی که برای دههها، مترادف با اوج خلاقیت، ظرافت و معنویت در نگارگری ایرانی بود، از میان ما رفت، اما میراث گرانبهای او، همچون ستارهای درخشان، راهنمای راهمان خواهد بود.
به گزارش روزنامه «صبح امروز»؛ فقدان وجود پربرکت زنده یاد فرشچیان در عرصه هنر، خلأیی عمیق و جبرانناپذیر ایجاد کرده است؛ خلأیی که شاید تنها با مرور آثار بیشمار و تأثیر ماندگارشان پر شود. او که از اصفهان هنرپرور بالید و به اوج قلههای نگارگری ایرانی دست یافت، نه تنها پلی میان سنت و مدرنیته زد، بلکه با خلق آثاری بیبدیل، هویت بصری هنر ایران را در قرن بیستم و بیست و یکم بازتعریف کرد. این گزارش، نگاهی است به جهان رنگارنگ استاد فرشچیان؛ از آغاز راه تا جاودانگی آثارش، و اندوه فقدان او.
تولد هنر در نصف جهان
محمود فرشچیان در چهارم بهمنماه ۱۳۰۸ شمسی در اصفهان، شهر گنبدهای فیروزهای و نگارههای بیشمار، دیده به جهان گشود. پدرش، حاج میرزا علی فرشچیان، از بازرگانان صاحبنام و علاقهمند به هنر بود و همین محیط فرهنگی، اولین جرقههای هنری را در ذهن کودک فرشچیان زد. استعداد بینظیر او از همان دوران کودکی نمایان شد. در دوازده سالگی، به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان قدم گذاشت و تحت تعلیم استادانی چون میرزا آقا امامی (نقاش) و عیسی بهادری (طراح و نقاش) قرار گرفت. این دوران، پایههای محکم نگارگری سنتی و تسلط بر ریزهکاریها و ظرافتهای این هنر را در او نهادینه کرد.
پس از پایان تحصیلات در اصفهان، فرشچیان برای تکمیل دانش و تجربهاش، به اروپا سفر کرد و چندین سال را به مطالعه و تحقیق در موزههای بزرگ جهان، به خصوص در زمینه شناخت آثار هنرمندان بزرگ غربی، گذراند. این دوران مواجهه با مکاتب هنری مختلف، دید او را وسیعتر کرد و در تکوین سبک منحصربهفردش نقش اساسی ایفا کرد. پس از بازگشت به ایران، به استخدام سازمان ملی حفاظت آثار باستانی درآمد و به مرمت آثار تاریخی و طراحی نقشههای بناهای تاریخی پرداخت که خود تجربهای گرانبها در شناخت هنر گذشتگان بود.
سیمرغ خیال بر بوم نقاشی
آنچه آثار فرشچیان را از سایر نگارگران معاصر متمایز میکند، سبک شخصی و بیهمتای اوست که میتوان آن را “نگارگری نوین ایرانی” نامید. او اگرچه ریشههای عمیقی در سنت نگارگری ایرانی، به خصوص مکتب اصفهان، دارد، اما هرگز در چارچوبهای خشک آن محدود نماند؛ بلکه با نبوغ خود، این سنت را گسترش داد و به زبانی امروزی درآورد. خط در آثار فرشچیان، زنده و پویاست؛ گویی رقص قلم او، احساس حرکت و لطافت را به بیننده منتقل میکند و پیکرهها در فضایی سیال و معلق، در هم تنیدهاند.
ایشان استاد بیبدیل استفاده از رنگها هستند؛ رنگهای زنده و چشمنواز، با ترکیبات هارمونیک، فضایی رویایی و ماورایی خلق میکنند که در آن، هر جزء، با جزئیات خیرهکننده و پرداخت بینظیر، داستانی پنهان در دل خود دارد. ریزهکاریهای دقیق و کمپوزیسیونهای دینامیک و پویا، از دیگر ویژگیهای بارز آثار اوست که در آن، احساسات انسانی، از عشق و رنج گرفته تا امید و عرفان، با عمق و ظرافت خاصی به تصویر کشیده شده است. چهرهها و حالت پیکرهها، گویای درونیات عمیق روحی هستند. نقاشیهای فرشچیان اغلب از ادبیات عرفانی، اساطیر کهن و روایات مذهبی ایرانی الهام میگیرد و بیننده در برابر آنها، نه تنها یک اثر هنری، بلکه یک تجربه معنوی را لمس میکند. این ترکیب ماهرانه از سنت و نوآوری، و غنای معنایی و بصری، آثار او را به گنجینهای از هنر جهانی بدل ساخته است.
پردهنگاری عظمت
کارنامه هنری استاد فرشچیان، مملو از آثار جاودانه است که هر یک به تنهایی، گنجینهای از هنر ایرانی محسوب میشوند. در میان مشهورترین این آثار، تابلوهای عاشورایی ایشان جایگاه ویژهای دارند؛ آثاری چون “عصر عاشورا” و “پنجمین روز آفرینش” که با عمق احساس و پرداخت هنرمندانه، مصائب اهلبیت (ع) را به تصویر کشیدهاند و هر ساله در ایام محرم و مناسبتهای مذهبی، مورد توجه قرار میگیرند. علاوه بر این، ایشان به خلق تابلوهایی با الهام از شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی و اشعار حافظ و سعدی نیز پرداختهاند که روایتگر داستانهای کهن و مفاهیم عمیق ادبیات فارسی هستند. نقاشیهایی نیز در میان آثار ایشان دیده میشود که با زبانی رمزآلود، به بیان مفاهیم انتزاعی و فلسفی میپردازند.
آثار استاد فرشچیان نه تنها در نگارخانهها و مجموعههای شخصی در سراسر جهان نگهداری میشوند، بلکه “موزه فرشچیان” در مجموعه کاخ سعدآباد تهران، به طور اختصاصی به نمایش دائمی تعداد زیادی از این شاهکارها اختصاص دارد. این موزه، مرکزی برای مطالعه و تحسین هنر این استاد بزرگ است و هر ساله هزاران علاقهمند را به خود جذب میکند. علاوه بر این، ایشان بر طرح ضریح حرم امام رضا (ع) در مشهد نیز نظارت داشتهاند که خود نشانهای از تلفیق هنر و ارادت ایشان در خدمت مفاهیم قدسی است.
ارثیهی جاویدان
محمود فرشچیان، تنها یک نقاش ایرانی نیست؛ او هنرمندی جهانی است که آثارش در موزهها و گالریهای معتبر سراسر دنیا، از جمله موزه هنرهای زیبای متروپولیتن نیویورک، موزه بریتانیا در لندن، و موزه لوور پاریس، به نمایش درآمده است. جوایز و افتخارات بیشمار بینالمللی، نشانهای از جایگاه رفیع ایشان در هنر معاصر است.
تأثیرگذاری فرشچیان بر نسلهای بعدی هنرمندان ایرانی و خارجی، غیرقابل انکار است. او راهی نوین در نگارگری ایرانی گشود و نشان داد که چگونه میتوان با حفظ ریشهها و اصالت، به زبانی جهانی دست یافت. ایشان نه تنها تکنیکهای نگارگری را احیا کردند، بلکه روحی تازه در آن دمیدند و مفاهیم عمیق انسانی و عرفانی را از طریق هنرشان، به گوش جان مخاطبان جهانی رساندند.
فراتر از رنگ و بوم
استاد محمود فرشچیان، بیش از یک نقاش، یک نماد فرهنگی است. او توانست با قلم و رنگ، هویت غنی هنر و فرهنگ ایرانی را به جهانیان معرفی کند و ثابت کند که هنر، زبانی فراملی و فرامرزی است. زندگی و آثار این استاد بزرگ، نه تنها گنجینهای برای دوستداران هنر، بلکه الهامبخش همهی کسانی است که به دنبال تلفیق اصالت و نوآوری، و رساندن پیام هنر به دورترین نقاط جهان هستند. او نگارگر رؤیاها، معمار هویت بصری ایران، و جاویدانکنندهی زیبایی بر بوم هستی است. اکنون که او به سوی آرامش ابدی رهسپار شده است، جای خالی او در هنر معاصر ایران، بیش از پیش احساس میشود؛ اما روح هنر او در آثار جاودانش، تا همیشه زنده و جاری خواهد ماند.