تاثیر فرهنگ‌پذیری شهروندی بر خشونت؛

عصبانی نیستم!!!

مهنازاصغری

تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که در دستهانسان‌های خشن قرار می‌گیرید یا خیر؟

اگر قصد دارید چنین پرسشی را انجام دهید، پیشنهاد می‌دهم به زمانی مراجعه کنید که پشت چراغ قرمز، در ردیف پشت سر یک راننده کم تجربه قرار می‌گیرید و یا شخصی در صفحات مجازی، چیزی خلاف میل شما می‌گوید! اصلا می‌توانیدزمان‌هایی را به یاد بیاورید که فشار اقتصادی اعصاب برایتان باقی نگذاشته یا کودکی، بیش از اندازه پاپیچتان شده و صدای آگهی‌های تلویزیون به ناگاه در سرتان جیغ می‌کشد! اکنون دوباره سوال می‌پرسم؛ آیا خشن محسوب می‌شوید؟

این واقعیت که عصبانی هستیم قابل انکار نیست

نزاع‌های خیابانی را بارها به چشم دیده‌ایم و وقتی علت را جویا شدیم، به دلایل واهی برخوردیم که بی شک با یک چشم پوشی کوچک می‌شد از آنها گذشت و صرفنظر کرد. جای پارک خودرو، بوق ممتد، ترمز نابهنگام، شلوغی و ترافیک، ازدحام افراد در مترو و اتوبوس (که البته به لطف کرونا این مورد را این روزها کمتر شاهدیم)، و نمونه های بسیار دیگر، از جمله مواردی است که به کرات با آنها مواجه شده‌ایم و البته خواهیم شد. در دنیای مجازی هم که دیگر زبانزد عام و خاص هستیم. از پست فوتبالیست‌ها وسیاسیون در دنیا گرفته تا چهره‌های کمتر شناخته شده؛ کیست که با کامنت‌هایفحاشی هم وطنانمان روبرو نشده باشد؟

 

فریمانی: متاسفانه جامعه ما با «بازتولید خشم» مواجه است. بدین معنی که مدام مردم در شرایطی قرار می‌گیرند که عصبانی می‌شوند و این خشن را نیز به دیگران منتقل می‌کنند

 

در این بین بد نیست یادآوری کنیم که در سال‌های اخیر نیز گاها از سوی بعضی سایت‌های جهانی در لیست خشن‌ترین یا همان بی‌اعصاب‌ترین مردم دنیا قرار گرفته‌ایمکهبه طور نمونه نظرسنجی موسسه گالوپ در چند سال پیش، ملاکیبین‌المللی بر اثبات ادعاهای فوق است. هرچند ممکن است که عصبانی‌ترین نباشیم،اما این واقعیت که عصبانی هستیم قابل انکار نیست!

حال با این سوال مواجه‌ایم که مگر شخصیت، فرهنگ پذیر نیست؟ اگر پاسخ مثبت است؛ چرا ما با فرهنگ شهروندی تا این حد غریبه‌ایم و اصلا چیزی به نام فرهنگ شهروندی ایرانی داریم یا خیر؟

استفاده از خشونت به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه

یک روان‌شناس در خصوص خشونت در دنیای واقعی بیان می‌کند: عصبانیت فردی،شکلی از پرخاش و عصبانیت است که این روزها به تکرارمی‌بینیم. این دسته از افراد، از خشونت به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه به‌عنوان ابزار کنترل دیگران استفاده می‌کنند. در نوع نا آگاهانه،فرد نمی‌داند کارهایش خشونت‌بار است اما از آنها استفاده می‌کند و تنها به دنبال اثبات خود است. اما خشونت هدفمند، با سرزنش، قضاوت و حرف‌های تند نیز همراه است و شکل تهدید،فحاشی و گلاویز شدن به خود می‌گیرد.

دکتر فریمانی با اشاره به اینکه«آدم‌ها همان طور که از نظر قد و رنگ باهم متفاوتند، از نظر خشم و بروز پرخاشگری نیز باهم تفاوت دارند» بیان میکند: آستانه تحمل آدم‌هابا هم متفاوت است، اما پرخاشگری داستان دیگری دارد و آموختنی است. برای روشن شدن این موضوع می‌توان به تفاوت جوامع با یکدیگر پرداخت. فرض کنید ما،غربی‌ها را متهم می‌کنیم که به اندازه ما برای مرگ عزیزان‌شان ناراحت نمی‌شوند.درحالی‌که آنها هم درست اندازه ما غمگین می‌شوند، اما یاد گرفته‌اند واکنش متفاوت نشان دهند. درعین حال به ما اجازه داده شده داد بزنیم، خودمان را بزنیم و یا حتی بد و بیراه بگوییم و… بنابراین این موضوع ریشه در فرهنگ جوامع دارد.

باز تولید خشم در جامعه خشمگین

وی می‌افزاید: متاسفانه جامعه ما با «بازتولید خشم»مواجه است. بدین معنی که مدام مردم در شرایطی قرار می‌گیرند که عصبانی می‌شوند و این خشن را نیز به دیگران منتقل می‌کنند. این اتفاق را می‌توان به نبود آرامش فکری و عدم ثبات اقتصادی و سیاسی بسط داد. اما تفاوت انسان رشد یافته با انسان رشد نیافته،در درک شرایط و انتخاب واکنش است که شخص بین سه مدل «تخریبی»، «احساسی» و «حل مسأله» باید انتخاب کند. بدون تردید انسان رشد یافته حل مسأله را انتخاب می‌کند.

فریمانی در پایان‌بندیصحبت‌های خود با اشاره به راهکاری در خصوص کاهش خشونت در جامعه اظهار می‌کند: در این خصوص،راهکار این است که افراد جامعه از طریق آموزش و علی الخصوصفرهنگسازی توسط رسانه‌ها، روش‌های حل مسأله را بیاموزند و کمی بر نحوه برخورد خود با مشکلات صبوری به خرج دهند تا نه تنها از بروز مشکل برای خود جلوگیری کنند، بلکه به مرور در پرورش نسلی موقر برای آینده نیز نقش داشته باشند.

مقدمه‌ای بر خشونت‌های رفتاری

رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز بر این باور است که در بررسی علل افزایش خشونت اجتماعی بیش از آنکه موضوعات روانشناختی اهمیت داشته باشد، از نظر بسترهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت است.

محمدمهدی فرقانی، در یک سخنرانی آنلاین با موضوع «خشونت در فضای مجازی» ضمن بیان این نکته که خشونت کلامی مقدمه خشونت رفتاری است،تصریح می‌کند: خشونت منحصر به فضای مجازی و رسانه‌ها نیست و رسانه‌ها به معنای عام، نه عامل و نه منشأ خشونت و نه در عین حال بی‌تأثیر و بدون نقش هستند.

این روزنامه‌نگار پیشکسوت با اشاره به اینکه «فضای مجازی چند ویژگی مهم و شاخص دارد که می‌توانند نقش تاثیرگذاری در ترویج یا مهار خشونت داشته باشد» بیان می‌کند: فضای مجازی مقید به زمان و مکان نیست و فضای نامحدودی دارد که در کنار امکان دسترسی خوب و سرعت بالای انتشار و دریافت بازخورد و پنهان بودن شخصیت افراد، از ویژگی‌هایمنحصربه‌فردی برخوردار شده است. این ویژگی‌ها برای کسانی که می‌خواهند محتوای خشونت‌آمیز تولید کنند، بستر مناسبی را فراهم می‌کند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود می‌گوید: نتایج یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ نشان می‌دهد که حدود ۵۹ درصد از نوجوانان جهان به نوعی تحت خشونت سایبری قرار گرفته‌اند و به همین دلیل هم نگرانی‌ها برای افزایش ترویج خشونت در فضای مجازی به شدت در حال افزایش است.

چرخه ایجاد خشونت در فضای مجازی

فرقانی با اشاره به چرخه خشونت در فضای مجازی خاطرنشان می‌کند: اگر بخواهیم چرخه ابراز خشونت را در فضای مجازی مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که چرخه با یک پدیده خشونت‌آمیز در جامعه شروع می‌شود و بلافاصله این موضوع در شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا می‌کند. سپس این بازتاب وسیع که نتیجه همدردی و هم افزایی افراد است، تبدیل به یک کنش جمعی می‌شود که گاهی نمود واقعی و اجتماعی نیز پیدا می‌کند.

 

فرقانی: با کمرنگ شدن اخلاق در جامعه، حریم شخصی انسان‌ها نادیده یا مورد تجاوز قرار می‌گیرد و ارزش‌های اجتماعی سقوط پیدا می‌کند. بنابراین خشونت به طور طبیعی از دل این جامعه زاییده می‌شود

 

این مدرس دانشگاهیادآور می‌شود: ابراز خشم در فضای مجازی داری دو رویکرد است؛ یک رویکرد باور به تخلیه روانی است که در برخی معتقدند اجازه بدهید افراد در فضای مجازی فریاد بکشند و اعتراض کنند تا تخلیه و آرام شوند. اما جنبه دیگر بر این باور است که تخلیه خشم در فضای مجازی اثر روانی به دنبال دارد. به این معنی که با اشتراک گذاری خشونت  سرایت روانی به وجود آورده‌ایم.

نقش واکنش استدلالی و سواد رسانه‌ای در جامعه

فرقانی در ادامه با اشاره به دلایل بروز خشم در جامعه، اظهار می‌کند: با کمرنگ شدن اخلاق در جامعه، حریم شخصی انسان‌ها نادیده یا مورد تجاوز قرار می‌گیرد و ارزش‌های اجتماعی سقوط پیدا می‌کند. بنابراین خشونت به طور طبیعی از دل این جامعه زاییده می‌شود. همچنین هر نوع احساس محرومیت، تبعیض، دیده و شنیده نشدن می‌تواند منجر به تشدید خشونت شود. اینکه افراد احساس می‌کنند در بحبوحه مشکلات رها شدند و دستشان به جایی بند نیست، در شکل‌گیری خشونت بسیار موثر است.

رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در پایان‌بندیصحبت‌های خود تاکید می‌کند: مردم باید خودشان پلیس و مراقب خودشان باشند. اگر محتوای خشونت‌آمیز در فضای مجازی می‌بینند باید نسبت به آن واکنش استدلالی نشان بدهند. سواد رسانه‌ای از دیگر عواملی است که می‌تواند در کنترل خشونت فضای مجازی بسیار موثر باشد.

تجربه‌های منفی؛ شاخصی برای عصبانیت

بدون تردید تعداد تجربه های منفی روزانه به عنوان شاخصی برای عصبانیت شناخته شده است.

برای عصبانیت و بالتبع خشونت به وجود آمده در دنیای حقیقی و مجازی می‌توان چند ویژگی عمده چون؛ احساس عقب ماندن از دیگران و عقب ماندن از سهم طبیعی خود در جامعه، بیکاری و مشکلات معیشتی، تزریق خشونت به دلیل اپیدمی رفتاری جامعه، تاثیر رسانه‌ها و از همه مهم‌تر عدم فرهنگسازی صحیح برشمرد. در این میان بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که التهاب جامعه از نظر اقتصادی و سیاسی، رابطه متقابلی با میزان خشونت دارد و چه بسا که عدم عصبانیت نه تنها بازیرساختها فرهنگی بلکه با زیرساختهای سیاسی و اقتصادی نیز ارتباط دارد.

شایان ذکر است در این گزارش بسیار دوست داشتیم که مواردی از برخوردهای کلامی در خیابان‌ها و همچنینکامنت‌ها و پستهایی را بیاوریم که نمونه مصداقی از این اتفاقات باشد؛ اما توضیح مکرر بود و بدون شک همه ما بارها با این قبیل اتفاقات مواجه شده‌ایم.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *