کورسوی امید برای بقا

صنعت چاقو سازی یکی از قدیمی‌ترین صنایعی است که انگار از اولین روزهای به وجود آمدن هر تمدن در کنار بسیاری از هنرها و صنایع دیگر وجود داشته و عجیب است که با تمام پیشرفت‌هایی که در تمام زوایای زندگی امروز به وجود امده است هنوز هم در بعضی از محله‌های قدیمی شهر شاهد فعالیت کارگاه‌های کوچکی هستیم که متصدیان و صنعتگران این واحد‌های صنعتی هنوزهم مشغول کار و فعالیت هستند. شاید پیشرفت صنعت و بکار گرفتن مواد و فلزات گوناگون و جدید و وجود کارخانه‌های عریض و طویل تا حدود زیادی صنعت کارد و چاقو سازی را به رکود و کسادی کشیده باشد و اساسا کاربرد‌ها و تعریف‌های تازه‌ای از بسیاری از هنر-صنعت‌ها ارائه شده باشد ولی هنوز هم جنس مرغوب و کار دست صنعتگر هنرمند ایرانی خریدار دارد و قابل مقایسه با هیچ مشابه ساخت کارخانه‌های مختلف نیست. «استاد محمد علی دهقان پور» متولد 1315در شهر یزد است.در خردسالی بعد از مرگ پدر، پیش عموی خود هنر چاقو سازی و صنعت آهنگری را آموخته و نزدیک به هفت دهه از زندگی خود را به این کار پرداخته است. نزدیک 60سال است که ساکن مشهد شده و در تمام این مدت در دکان کوچک خود زحمت کشیده و خودش می‌گوید شاکر خداوند است و از تقدیری که برای او روزگار رقم زده است کاملا راضی است.او همکنون به همراه پسرش «ابوالفضل» که با عشق، کار پدر را دنبال میکند و تمام مدت عمر کاری خود را در خدمت پدر بوده ،علیرغم سن بالا هنوز هم هر روز ازابتدای روز در محل کار حاضر می‌شود و با عشق به راه چندین دهه ساله اش ادامه می‌دهد. لحظاتی را پای صحبت این صنعتگر قدیمی شهرمان نشستیم که حاصل را در ادامه آورده ایم

 

روندی که صنعت چاقوسازی در مدت بیش از نیم قرن گذشته طی کرده و شما شاهد آن بودید چگونه بوده است؟

البته من می‌توانم تجربه خودم را بگویم و شاید اگر بخواهم درمورد کلیات این صنعت بگویم اطلاعات کافی نداشته باشم. اما من وقتی درخدمت عموی خود بودم. بیشتر ابزار کشاورزی و حتی نعل اسب و قیچی‌های در اندازه‌های مختلف را تعمیر و بازیافت می‌کردیم و در کنار آن هم به صورت خیلی ابتدایی و با ابزار دستی کار تولید و ساخت چاقو را هم انجام می‌دادیم ولی بعدها این صنعت دارای جایگاه ویژه‌ای شد و واحد‌های صنعتی مستقلی برای این حرفه به وجود آمد و بعد هم که با فراگیر و پر کاربرد شدن فلز استیل و واردات وسایل لوکس آشپزخانه از خارج از کشور کار ما تا حد یک شغل به انزوا رفته دچار رکود شد.

با این توضیح چرا تغییر شغل ندادید و یا سعی در به روز کردن این کار نکردید؟

من یک عمر با این کار مانوس بوده ام و کارم را دوست دارم و تغییر شغل دادن با این شرایط برایم مشکل است.به روز کردن کارگاه کوچک من هم هزینه زیادی را به من و خانواده ام تحمیل می‌کند که از عهده من خارج است. مضاف به این که من با همین شرایط هم از کارم راضی هستم و نان حلالی که از راه زحمت کشی بدست می‌آورم را به هر شغل دیگری ترجیح می‌دهم.

شما هنوز هم کار تولید را انجام می‌دهید؟ یا مجبور به انجام کارهای دیگرهم در کارگاه خود هستید؟

بله واقعا همین طور که شما اشاره کردید ما با توجه به استقبال کمتری که نسبت به گذشته ازکار ما می‌شود بسیار کم به کار تولید می‌پردازیم و بیشتر، تعمیرات و ترمیم تیغه‌های چاقو و وسایل دیگر آشپزخانه را انجام می‌دهیم و در یک کلام می‌توانم با تاسف به شما بگویم که از شغل و هنر ما چیز قابل به عرضی باقی نمانده است. عده معدودی از مردم قدر این هنر و صنعت را می‌دانند والبته سلیقه همه قابل احترام است.

حمایت‌ها از کار شما چگونه بوده ؟ آیا مسئولین ذی ربط به شما سر میزنند و مشکلات شما را میدانند؟

به هیچ وجه من دراین مدت حمایتی که باعث پیشرفت صنایع کوچک شود را مشاهده نکردم. ما به لحاظ هزینه‌های انرژی و حتی مسایل مالیاتی مشکل داریم و متاسفانه هیچ تخفیفی به ما داده نمیشود .شکایتی نداریم چون وضعیت همه صنایع کوچک همین طور است.

کلام آخر

شناساندن این گونه صنعت‌ها شاید اشتیاقی را دربین جوانان ایجاد کند و کورسوی امید باشد برای ابقا و تداوم صنایع . از شما که این امکان را فراهم می‌کنید صمیمانه سپاسگزارم. ازقول من بنویسید من از حاصل یک عمر زحمت کشی راضی ام و از خداوند بزرگ به خاطر توفیق کار کردن که به من عطا کرده است بسیار شاکرم.

محمدرضا سرسالاری

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *