پشیمانی واقعی یا ژست اخلاقی؟

یکی از مشکلات جامعه ایرانی، نبود فرهنگ عذرخواهی است. افراد اعتراف به عذرخواهی را نوعی عقب نشینی و یک اقدام بد می دانند، در صورتی که واقعیت اینگونه نیست. وجود فرهنگ پذیرش اشتباه و خطا و عذرخواهی، نشانه ای از توسعه یافتگی است. درخصوص فرهنگ عذرخواهی مسئولان از مردم، می توان اذعان داشت از گمشدگان اخلاق سیاسی ما بوده است.

با این وجود، همین یکشنبه هفته گذشته بود که عبدالله نوری، وزیر کشور دوران اصلاحات، در دیدار با مجمع زنان اصلاح‌طلب از مردم عذرخواهی کرد. او گفت: هر مقدار که گفته شود وضعیت فعلی کشور عالی است و در بهترین شرایط و موقعیت قرار داریم، بسیاری از مردم درک دیگری از وضعیت کشور و جامعه دارند؛ به قول معروف با حلواحلواکردن دهان انسان شیرین نمی‌شود. من گاهی به این فکر می‌کنم که آیا برای مسئولیت‌هایی که در ‏مقاطعی بعد از انقلاب به عهده داشتم، شایسته‌ترین فردی که می‌توانست این ‏مسئولیت را داشته باشد، من بودم؟ آیا من به وظایفم ‏درست عمل کردم یا ممکن بود فرد ‏دیگری بتواند بهتر از من به مردم و کشور ‏خدمت کند؟ من بابت اشتباهات و قصورهایم مکرر از مردم عذرخواهی ‏کرده و می‌کنم. قبل از عبدالله نوری، رئیس دولت اصلاحات نیز به خاطر کاستی‌ها از مردم عذرخواهی کرده بود. او در دیدار با نمایندگان ادوار مجلس گفته بود: به عنوان یک شهروند دوستدار ایران و اسلام، به خاطر نقص‌ها و کمبود‌های موجود، با همه وجود از مردم عذرخواهی می‌کنم. ما می‌توانستیم بهتر از این به ایران و ایرانی خدمت کنیم، و امیدوارم شاهد از بین رفتن کاستی‌ها باشیم. اما آیا عذرخواهی رئیس دولت اصلاحات و عبدالله نوری به عنوان دو تن از سران جریان اصلاحات می‌تواند به معنای اعلام اشتباهات و تجدید نگاه در این جریان سیاسی باشد؟ جریان اصلاح‌طلب از خرداد 76 تا کنون چه اشتباهاتی داشته است؟ این جریان برای اشتباهات خود چگونه می‌تواند عذرخواهی کند؟

درباره اینکه رئیس دولت اصلاحات یا عبدالله نوری به چه اشتباهاتی ارجاع داده اند و چه رفتار‌هایی را اشتباه دانسته اند وارد نمی‌شویم. دقیقا هم نمی‌دانیم منظورشان چیست. به همین خاطر سلبا یا ایجابا درباره آن اظهار نظر نمی‌کنیم. ولی اولین مسئله‌ای که اهمیت دارد این است که اشتباه در سیاست چه معنایی دارد؟ آیا اینکه کاری به نتیجه نرسیده اشتباه است؟ به نظر نمی رسد اینگونه باشد، چرا که در این صورت همیشه باید از بیشتر کار‌ها عذرخواهی کرد. حتی قبل از شروع کار باید پیشاپیش عذرخواهی کرد برای آنکه خیال مردم راحت باشد که آن کار ممکن است به نتیجه مورد نظر و ادعا شده نرسد. معنای اشتباه در سیاست چیز دیگری است. اگر ما کاری را بر اساس درک و تفاهمی عرفی انجام داده و اجازه نقد آزادانه و دموکراتیک به آن را داده باشیم آن کار در زمان خودش درست است و بعدا نمی‌توانیم بابت آن عذرخواهی کنیم. حتی اگر نتیجه‌ای متفاوت از انتظاراتمان داشته باشد. تا هنگامی که مرتکب قصور و تقصیری نشویم نمی‌توانیم صرفا از نتیجه یک کار، مقدمات آن کار را تخطئه اخلاقی کنیم و بگوییم اشتباه است. وقتی شما در خیابان و موقع راه رفتن حواستان نباشد و با کسی برخورد کنید بلافاصله از او عذرخواهی می‌کنید این قصور است. این عذرخواهی ناظر بر این است که آن طرز راه رفتن شما اشتباه بوده و عذرخواهی بابت این اشتباه است. به طریق اولی اگر عمدا به کسی تنه می‌زنید باید چند برابر عذرخواهی کنید و این تقصیر است. ولی اگر هیچ تقصیر و قصوری نداشته باشید عذرخواهی فقط یک ژست اخلاقی است؛ بنابراین ما نمی‌توانیم امروز کاری را انجام دهیم و 20 سال بعد از آن عذرخواهی کنیم و طی این 20 سال همواره بر درستی اخلاقی آن کار نیز تاکید کرده باشیم. این حرف بی معنی است. چطور در این 20 سال متوجه آن نشدیم و بعد از 20 سال که به مشکل خوردیم عذرخواهی می‌کنیم؟

حتی اگر عذرخواهی می‌کنیم باید توضیح دهیم که در گذشته چرا این اشتباهات رخ داده است. صرف اینکه به یک اشتباه اشاره کنیم کافی نیست. باید درباره علت آن توضیح دهیم و بگوییم از حالا به بعد چه تضمینی وجود دارد که آن اشتباهات دیگر رخ ندهد؟ آیا ما فرآیند‌هایی که در گذشته به آن اشتباهات منجر شده را اصلاح کرده‌ایم یا آنکه عذرخواهی برای آن است که یک عده خوششان بیاید و بگویند این افراد چه آدم‌های مسئولیت پذیری هستند؟ باید گفت که اینگونه عذرخواهی کردن دردی را درمان نمی‌کند. در گذشته خیلی از کار‌ها انجام شده که بر اساس فهم آن موقع قابل دفاع است. مسئولیت اجتماعی و اخلاقی هم حکم می‌کرده که همان کار‌ها انجام شوند ولو آنکه به نتیجه هم نرسیده باشند. شاید اگر کار دیگری انجام می گرفت امروز با نتیجه بدتری مواجه بودیم. برخی کار‌ها در گذشته انجام شده، حتی در کوتاه مدت نیز به نتیجه مثبت هم رسیده، اما در بلند مدت مشخص شده که این کار ضرر‌های زیادی داشته است. بنابر این تبعات یک اقدام در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت متفاوت است. ما نمی‌توانیم بنشینیم و فکر کنیم که اگر کارمان در کوتاه مدت نتیجه خوبی داشته از آن دفاع کنیم، ولی در میان مدت مشاهده می‌کنیم آن کار نتایج خوبی نداشته و عذرخواهی کنیم؛ ما باید از یک چیز دفاع کنیم و آن این است که یک کنش سیاسی قابل قبول چگونه شکل می‌گیرد، فارغ از اینکه در آینده چه نتایجی خواهد داشت. عوامل زیادی بر روی آن تاثیر دارند و خارج از حوزه اختیارات ماست. چون بازیگران و اتفاقات متعددی وجود دارند و هر کدام از آن‌ها می‌توانند بر روی  نتیجه اثر بگذارند. مسئله کلیدی این است که در این باره صحبت کنیم که یک تصمیم سیاسی، یک کنش سیاسی درست در لحظه تصمیم گیری چه ویژگی‌هایی دارد؟ آیا در تصمیمات گذشته این ویژگی‌ها رعایت شده‌اند یا خیر؟ اگر رعایت شده‌اند تصمیمات درستی بوده‌اند و نیازی به عذرخواهی نیست حتی اگر نتایج ناخوشایندی داشته باشند. اما اگر این ویژگی‌ها رعایت نشده‌اند اشتباه است حتی اگر در کوتاه مدت نتیجه مثبتی هم داشته باشند. پس باید همان موقع بابت اشتباهات عذرخواهی می کردیم و یا اگر چنین نکردیم تضمین کافی دهیم که در آینده چنین اشتباهی مرتکب نخواهیم شد و از این پس آن مقدمات را برای تصمیم درست رعایت می‌کنیم. اما اینکه به طور کلی در گذشته یک سری اشتباهاتی وجود داشته و بخواهیم برای آن عذرخواهی کنیم دردی را از جامعه درمان نمی‌کند.

علی روغنگران

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *