رای دادن در غیاب قانون‌!

سخت است که هم هنرمند باشی و هم در جایگاه قضاوت هنرمندی دیگر بنشینی و شاید مشکل‌تر از همه راهنمایی هنرمندان جوان‌تر هم باشی. طبعا هرکس در برابر هر اثر هنری، فرقی نمی‌کند، نقاشی، مجسمه، شعر، فیلم و… ناخودآگاه در ذهن خود به قضاوت می‌نشیند و مثلا به این نتیجه می‌رسد که از این کار خوشم می‌آید یا نه! پس همه ما همیشه به نوعی کارهای دیگران را قضاوت می‌کنیم. قضاوت نهایی درباره اثر هنری به عهده کیست؟ گاه منتقدان خود را مسئول این قضاوت می‌دانند و حتی پیش از آنکه شرح کاملی از اثر بدهند، آن را بیان می‌کنند: «اثر سستی است» «فوق‌العاده بود» «مقوا بود» یا تعابیر دیگری که شنیده‌ایم.

منتقد خوب، احساسی برخورد نمی‌کند و تنها خود اثر را برای مخاطب شرح می‌دهد. او با توصیف اثر هنری، جهان آن را توصیف می‌کند و از این رهگذر نحوه مواجه با اثر هنری را توضیح می‌دهد و گویی این رسالت بزرگتری بر دوش منتقد آثار هنری است چراکه همین فرایند است که چگونه نگاه کردنِ جهان را به مخاطبان اثر هنری می‌آموزد. اینگونه می‌توان گفت که نقد هنری نه مشخصاً به توضیح یک اثر خاص، بلکه به آگاهی و معرفت می‌انجامد و اینگونه در ساختن جهان با اثر هنری هم‌دستی می‌کند. قضاوت  هنری به بحث و ارزیابی در آثار هنر بصری می‌پردازد. قضاوت کنندگان  هنر معمولاً آثار هنری را از جنبه‌های زیبایی‌شناسی یا تئوری زیبایی مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند. یک داور آثار هنری باید به اینکه من چه می‌بینم و توصیفی برای خودش با تمام جزییات داشته و مسئله تحلیل و استفاده درست و بجا از المان‌های شاخص هنری را مد نظر قرار دهد و در نهایت تفسیر خودش را از پدیده روبروی خویش بیان کند. یک داور اثر هنری باید با خودش صادق باشد و بداند که چرا و چنین احساسی نسبت به اثر مقابل خود دارد. اگر به درستی نتوانم قضاوت صحیحی در باب آثار هنری داشته باشیم باعث سوزانیدن استعداد هنرمندان جوان و یا گوشه گیرکردنشان خواهیم شد .

معیار قطعی نداریم!

دکتر مهدی اشراقی مدرس دروس تخصصی گرافیک و داور چندین دوره جشنواره‌های مختلف و همچنین عضو هیأت داوران نمایشگاه‌های طراحی کشور در این باره می‌گوید: اساسا داوری آثار هنری بسیار مشکل و حتی می‌شود گفت، گاهی غیرممکن است چرا که  معیار دقیقی برای اندازه‌گیری و برتری یک اثر نسبت به اثر دیگر وجود ندارد. داوری در هنر تاحدودی نسبی است. در واقع داور اصلی زمان است. بعضی از همین آثار بعد از چند سال فراموش می‌شوند، ولی برخی دیگر که شاید در زمان خودشان، چندان توجهی را جلب نکرده باشند، سال‌ها بعد ارزش‌هایشان کشف می‌شود و از این نمونه‌ها در تاریخ هنر بسیار می‌توان یافت. واقعا نمی‌شود الگوی دقیقی را برای داوری یک اثرهنری در نظر گرفت. البته نه اینکه دست‌مان کاملا خالی باشد، به هر حال هنر هم یک ابزار بیانی است و الفبا و دستور زبان خودش را دارد. تجربه و شناخت این عناصر کمک می‌کند تا ارزش‌های احتمالی یک اثر یا ضعف و کاستی‌های آن تا حدودی برای افراد آشنا به این زبان، قابل تشخیص باشد. باید توجه داشته باشیم که از همه مهم‌تر، شناخت، اندیشه و تفکرصحیح خلاق، نوآوری و تسلط تکنیکی برای بیان موضوع مورد نظر هنرمند بسیار بااهمیت است.

 

اول اطمینان، بعد ارائه

حمید فلفلانی داور چند دوره طرح استقبال از بهار و المان‌های شهری مشهد و داور مسابقات استانی در رشته گرافیک در این باره می‌گوید: بدون شک همه می‌دانیم قضاوت و داوری کارسختی است. قضاوت قاضی دادگاه به آزادی جسم منجر می‌شود اما داوری آثار  هنری به شکوفایی روحی هنرمند و یا برعکس به سرکوب روحی هنرمند منجر می‌شود. از این منظر هنرمندانی که آثارشان مورد قضاوت قرار می‌گیرد باید مد نظر داشته باشند که عوامل تاثیرگذار در داوری عوامل انسانی هستند و انسان خطاکار است. بنابراین نباید با قبولی آثارشان خود را برفراز آسمان‌ها ببینند و یا با کنار گذاشتن آثارشان به قهقرا سقوط کنند. برخی از عوامل اثرگذار در داوری مانند تجربه داوری، تخصص مربوطه و رعایت ضوابط قالب و محتوا و داشتن قدرت تصمیم‌گیری واستقلال رای و نیز عوامل مربوط به سیاست‌های برگزارکنندگان مانند انتفاعی بودن اثر، کاربردی بودن و مهمتر از همه خود اثر هنری است که بابیان خود تمام عوامل را در خدمت می‌گیرد ویا برعکس.

هنرمند باید مطمئن شود که کارش به آن درجه از پختگی و کامل‌شدن رسیده باشد، بعد آن را ارائه کند، در غیر این صورت خامی و ضعیف‌بودن کار به وضوح آشکار می‌شود. علاوه بر اینها مسئله مقایسه آثار با یکدیگر معیار ناگزیری است که باید رعایت شود. در انتخاب آثار باید دید در مجموعه کارهای ارائه شده، کدام نسبت به دیگری از خلاقیت و جسارت و پختگی بیش‌تری برخوردار است و سرانجام تعدادی اثر که از طرف برگزارکننده تعیین می‌شود صرفا در مقایسه با دیگر آثار انتخاب شوند تا داوران از میان آنها مثلا سه اثر را به عنوان آثار برتر برگزینند.

معیارهایی برای داوری

وحیده مصدقیان که در پیشینه‌اش سال‌ها استادی رشته‌های هنرهای تجسمی را دارد، درباره داوری آثار هنری می‌گوید: به قضاوت نشستن آثار هنری گاهی از دیگر قضاوت‌ها سخت‌تر است. یک قضاوت براساس عمل شخص انجام می‌شود و حکمی به همراه دارد ولی در قضاوت هنری علاوه بر عمل سال‌ها تجربه، احساس، نگاه، و قسمتی از وجود هنرمند مورد داوری قرار می‌گیرد. بنابراین داوران مجبورند به عنوان مسابقه توجه داشته باشند و آنچه رساناتر و به هدف نزدیکتر است امتیاز بالاتری بدهند. البته داور نشانه‌هایی پیش رو برای قضاوت دارد: اول به موضوع تا چه حد پرداخته شده. دوم اینکه به چه میزان خلاقیت و نوآوری دارد.(زاویه دید متفاوت در برخورد با موضوع) و در نهایت اینکه اثر ارسال شده تا چه اندازه با اهداف مسابقه هماهنگ است و در پایان ترکیب وانتخاب مواد هماهنگی لازم با موضوع است که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

 

گزارشی از سعید بابایی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *