«خانه ملک» مامنی برای هنر دستان فراموش شده در عصر بتن و ماشین

جامانده از قاجار

مریم اصغری
این روزها در گیر و دار زندگی ماشینی و در میانه بلبشویی از گرفتاری‌های مدرنیته، کمتر به سراغ سنت‌های اصیل و زیبای ایرانی می‌رویم و دیگر در شهرها رنگ و بویی از لعاب‌های فیروزه‌ای و نقش برجسته‌های اصیل نمی‌بینیم. سال‌هاست که غبار گام‌های زندگی مدرن و باز شدن پای تکنولوژی به عرصه‌های مختلف، چهره صنایع دستی را پوشانده و آرام آرام بعضی از این هنرها را به تاریک‌خانه ذهن آدم‌ها کشانده است. هنرهایی که بعضاً با مرگ آخرین هنرمندانش، محو شده و رو به زوال گام برمی‌دارد.
این روزها آنقدر در مورس‌ها و دنیای رنگ‌های کامپیوتری اطراف خود غرق هستیم که ناخواسته به ربات‌هایی که درصد ناچیزی روح و احساس دارند، تبدیل شده‌ایم. فراموش کرده‌ایم که صنایعی هستند که با پیشینه 7000ساله، هنوز هم نفس می‌کشند، روح و حس دارند و از دستانی نشات می‌گیرند که با عشق، تار و پودها را به هم گره زده و رنگ‌ها را به جاودانگی پاشیده‌اند. صنایع دستی نشان دهنده ذوق و سلیقه و فرهنگ مردمان یک سرزمین می‌باشد که از طرفی می‌تواند به عنوان یک منبع درآمد و از طرفی دیگر به عنوان زمینه‌ای برای جذب گردشگران داخلی و خارجی محسوب شود. صنایع دستی در کشورهای درحال توسعه از نظر اقتصادی و فرهنگی جایگاه ویژه‌ای دارد و در ایران…!
کمرنگ شدن نقش صنایع دستی
توسعه زندگی مدرن، آنقدر سرعت پیدا کرده است که برخی از هنرهای اصیل و پرکاربرد ایرانی را فقط در موزه‌ها می‌توانیم ببینیم که شاید این نشان‌دهنده ارزش‌شناسی و احترام به آن‌ها باشد. ولی از طرفی، عدم تولید آنها می‌تواند باعث ضربه زدن به اقتصاد، اشتغال، فرهنگ و تاریخ یک جامعه شود. امروزه بسیاری از هنرها و صنایع دستی سنتی با تمام معروفیت و رونق آن درگذشته، به دلیل تغییر الگوهای مصرف در زندگی امروزی جایی ندارند و درواقع رو به زوال و فراموشی هستند. به همین دلیل برای توسعه و پیشرفت صنایع دستی و حفظ و احیای آن و به دنبال آن پیشرفت اقتصادی و فرهنگی کشور، توسعه کارآفرینی فرهنگی ضرورت دارد و به عنوان یک عامل مهم در احیای این صنایع و هنرها و همچنین تغییر کاربری و توسعه آنها می‌باشد.
خانه‌ای آرام در میانه شلوغی‌های شهر
در میان انبوه ساختمان‌های بلند و سر‌ به ‌فلک‌ کشیده اطراف خیابان امام خمینی مشهد، ساختمان دو طبقه ملک جا خوش کرده است. دیوار ‌به ‌دیوار این بنای قدیمی، ساختمان‌های مدرن و تازه‌ساز وجود دارند که تضاد بیشتری را بین معماری مدرن و معماری دوره قاجار به نمایش می‌گذارند. قدم به داخل این بنا که بگذارید، فضای آن همچون حبابی شما را در بر می‌گیرد و غرق در آرامش این خانه خواهید شد. خانه ملک به عنوان سرآمد خانه‌های تاریخی شهر مشهد شناخته می‌شود و این بنای بازسازی‌شده، هم‌اکنون زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و گردشری شهر مشهد قرار دارد و به ‌عنوان مرکز آفرینش و پژوهش هنری‌های سنتی و صنایع دستی محسوب می‌شود. اساتید بنام مشهد در زمینه‌های بافت فرش و گلیم، سفال و سرامیک و لعاب ‌کاری، سوزن‌دوزی، منبت و معرق، مینیاتور و تذهیب و جلد سازی، نگارگری، و…….. به آموزش و خلق آثار هنری مشغول‌ هستند.
ساعاتی را در این مکان به گفتگو با اهالی خانه ملک پرداختیم که در ادامه بخش کوتاهی از آن را می‌خوانید.
من عاشق کارم هستم
سید امیر هاشمیان زنجانی است و حدود 30 سالی می‌شود که ملیله‌دوزی کار می‌کند. از 12 سال پیش به مشهد آمده و دو سال است که در خانه ملک، میزی را در اولین اتاق ورودی از آن خود کرده و با ابزار کارش سرگرم است. او می‌گفت: تاریخچه ملیله به دو قرن پیش باز می‌گردد و در شرایط کنونی استقبال مردم از صنایع دستی کم شده است. چراکه قیمت نقره بالا رفته و به همان میزان توان خرید مردم پایین آمده است. این هنر معمولا در ویترین ها استفاده می‌شود و با توجه به قیمت آن، برای هر کسی امکان خرید وجود ندارد. ملیله هنر ظریفی است و من افتخار می‌کنم که در این صنعت فعالیت دارم. بدون تردید برای زنده نگه داشتن هنرهای سنتی، باید از آنها حمایت شود.
او ادامه داد: برای ملیله دوزی نقره را به شکل خام تهیه کرده و در وزن‌های مختلف به شکل شمش و سپس به شکل مفتول در می‌آوریم و سپس به وسیله موم روی الگوهای مربوطه پیاده می‌کنیم و در نهایت قالب را باز کرده و پس از چند مرحله پرداخت کار را صیقل می‌دهیم.
هنری رو به خاموشی
امیررضا خادم مردی 50 ساله است که از 16 سالگی در زمینه حکاکی و قلم‌زنی روی سنگ هرکاره فعالیت داشته و این هنر را از پدرش آموخته است. حکاکی و قلم‌زنی روی سنگ مختص مشهد است. چراکه متریال لازم برای کار که سنگ هرکاره می‌باشد، تنها در مشهد موجود است و غالبا مردم جنس آن را در دیزی سنگی لمس می‌کنند. او می‌گفت: باستان شناسان معتقدند زرتشتیان 2500سال پیش از این سنگ‌ها برای تابوت‌های سنگی استفاده می‌کردند. در مشهد حکاکی و قلم‌زنی بر روی سنگ از اوایل دهه 40 انجام می‌شده و گمان نمی‌کنم این هنر دیگر عمری داشته باشد. چراکه وقتی معادن سنگ تعطیل شود و متریال لازم موجود نباشد، تراشنده و قلم‌زنی هم نخواهد بود که فعالیت کند. بنابراین مانند بعضی دیگر از صنایع دستی، به مرور منسوخ شده و به دست فراموشی سپرده می‌شود. معادن سنگ هرکاره در بلوار نماز قرار دارد و در سال‌های اخیر جای خود را به مجتمع‌ها و برج‌ها داده و به مرور چیزی از آن معادن باقی نخواهد ماند.
هنر مهجوری که حتی مشهدی‌ها آن را نمی‌شناسند
خادم میگفت: قلم زنی و حکاکی روی سنگ دیگر مانند گذشته نیست و بر روی ظروف کوچکتری مثل قوری قندان شکلات خوری و… نیز انجام می‌شود. معمولا توریست‌ها استقبال خوبی از این کار می‌کنند و به عنوان هدیه‌ای نفیس از مشهد برای خود به یادگار می‌برند. در مقابل همین هنر آنقدر مهجور مانده که حتی مشهدی‌ها نیز گاها آن را نمی‌شناسند.
او ادامه داد: قدیمی‌ترین قلم‌زنی که در این حوزه فعالیت می‌کند، من هستم که نهایتا تا 5سال دیگر این کار را ادامه می‌دهم. متولیان فرهنگ یعنی سازمان میراث فرهنگی باید به فکر انتقال و احیای این هنر باشند. اما، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
مردم به هنرهای مدرن روی آوردند
مهدی اسکندی 25 سال است که در رشته نقاشی ایرانی یا نگارگری گل مرغ مشغول به کار است. در بیش از 70 نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کرده و 15 سال در مراکز دانشگاهی و هنری مشغول به تدریس بوده است.
اسکندی می‌گفت: پیشینه نگارگری ما به 2500 سال پیش باز می‌گردد و اشکالی که در کوه‌های لرستان و دیگر مناطق دیده می‌شود. نقاشی‌های بسیار ظریف به سبک کنونی است. به عبارتی سبک‌ها و تکنیک‌ها تغییر کرده است، اما همان نقش مایه‌ها را بر روی سفال‌های استانی و دیوارهای غارها و حجاری‌ها می‌توان دید. پس از حمله مغول، ایرانی‌ها کمی تحت تاثیر نقاشی چینی قرار گرفتند که سرآمد آن‌ها افرادی مانند استاد فرشچیان هستند.
به هنرهای اصیل و صنایع دستی بها داده نمی‌شود
این هنرمند ادامه می‌دهد: متاسفانه نگارگری کنونی مخاطب چندانی ندارد و مردم به هنرهای مدرن روی آورده و از هنرهای کلاسیک فاصله گرفتند. در ایران برعکس کشورهای دیگر خیلی به هنرهای اصیل و صنایع دستی بها داده نمی‌شود. چراکه رسانه‌های دیداری به صورت جدی به موضوع تفاوت نقاشی ایرانی و اروپایی نپرداخته‌اند و من فکر می‌کنم جامعه دچار غرب‌زدگی شده است و انتظار می‌رود برای حفظ این هنر هم مردم و هم مسئولین بیشتر به این موضوع توجه کرده و هنرمندان این رشته‌ها و صنایع مرتبط با آن‌ها را مورد حمایت قرار دهند، هرچند در سال‌های اخیر هنرهای سنتی تقریبا در حال به روز شدن هستند و با سلیقه مردم بیشتر همگام و همسو می‌شوند. نقاشی ایرانی جزو سخت‌ترین کارها است و می‌شود توقع داشت که ارگان‌های دولتی و کسانی که در کارهای فرهنگی دخیل هستند، هنرمندها را جذب کرده و آثار آنها را خریداری کنند.
خرید صنایع دستی برای مردم در اولویت قرار ندارد
مریم روحبخش کارشناسی صنایع دستی با تخصص آبگینه دارد و کارشناس ارشد هنر اسلامی است. مدت 10 سال است که زمینه تخصص شیشه‌های کوره‌ای فعالیت می‌کند و غرفه نسبتا کوچکی را در طبقه دوم خانه ملک به خود اختصاص داده بود. او می‌گفت: کار ما با شیشه‌های 3 و 4 میلیمتری معمولی و البته کمی خاص به نام فلوت است. برای کار، شیشه‌ها با الماس برش داده شده و طرح روی شیشه اصلی گذاشته و برگردانده می‌شود و برای قسمت‌های برجسته کار از شیشه‌هایی با ضخامت کمتر استفاده و رنگ آمیزی می‌کنیم. رنگ‌های این کار مثل لعاب سرامیک هستند و با دمای 700 تا 750 درجه پخته می‌شوند و به رنگ‌های پخت سوم معروف هستند. از این نوع طراحی، بر روی شیشه برای دکوراسیون داخلی، لابی‌ها، هتل‌ها، پنل‌ها، پارتیشن بندی‌ها و… استفاده می‌شود. چراکه مقاوم و قابل شستشو است و نسبت به صنایع دستی، مدرن‌تر محسوب می‌شود. البته در شرایط کنونی برای مردم خرید صنایع دستی اولویت ندارد و تقریبا در سبد خانوارهای سطح متوسط قرار نمی‌گیرد.
بسته‌بندی، بیانگر ارزش محصول
سید مجتبی نبی‌زاده مدیر طراحی است. جوان نسبتا فعال با ایده‌هایی تازه که بیش از اندازه به کار خود علاقه‌مند است و با اشتیاق به مبحث بسته‌بندی محصولات صنایع دستی می‌پردازد و با طراحی‌های خود به هرچه با شکوهتر جلوه دادن این محصولات کمک می‌کند. بی شک بسته‌بندی و ظاهر یک کالا تاثیر به سزایی در بازخورد اولیه مخاطبین دارد و با توجه به تنوع سایز و کالاهای تولیدی در خانه ملک، بسته به نیاز هر هنر باید به شکل جداگانه طراحی و اجرا شود.
نبی زاده می‌گفت: به عنوان بخشی از صنعت دیزاین به صنایع دستی ورود پیدا کردیم. دیزاین به معنی چارچوب دادن به قالب و ساختارهای متفاوتی است که وجود دارد. صنایع دستی تنوع زیاد و تیراژ کم دارد و با ابعاد متفاوت رو به رو هستیم و به همین جهت طراحی بسته‌بندی مختص هزینه زایی زیادی دارد چرا که با توجه به تعداد اندک، چاپ‌های پرتیراژ امکان پذیر نیست.
هدف ما تحول در حوزه بسته‌بندی صنایع دستی است. بسته‌بندی محصولات صنایع دستی باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد. به طور نمونه بسته‌بندی‌ها باید در کنار ایمن و زیبا بودن، بیانگر ارزش محصول باشد. همچنین قابل حمل بوده و با توجه به شرایط ویژه هر کالا تولید شده باشد.
بسته‌بندی صنایع دستی در صنایع دستی
نبی‌زاده ادامه می‌دهد: یکی از کارهایی که در این زمینه انجام دادیم، استفاده از هنر و صنایع دستی برای بسته‌بندی‌ها بود و با اینکار، در واقع صنایع دستی را در صنایع دستی بسته‌بندی کردیم و جدا از زیبائی محصول، به ایجاد اشتغال مجدد در چرخه صنایع دستی می‌انجامد. برای انجام این کار به این موضوع که هر شهری چه مزیتی دارد، توجه می‌کنیم تا متریال موجود به صورت پایه‌ای مورد استفاده قرار گیرد. صنایع دستی هویت دارند و وقتی می‌گوییم نقوش ایرانی، هر پر آن معنایی دارد. ما باید بازآفرینی داشته باشیم و در این زمینه، صنایع دستی با رویکرد مدرن داریم. صنایعی که گویای افکار جدید باشد. اما بعضا با این موضوع مواجه هستیم که صنایع دستی در همان چهارچوب سنتی و کلاسیک باقی مانده و مخاطب خود را روز به روز بیشتر از دست می‌دهد.
او می‌گفت: ما با دو استراتژی بسته‌بندی های اشتراکی و اختصاصی قالب‌ها را طراحی می‌کنیم. به این معنی که از بعضی بسته‌بندی ها برای چندین کالا می‌توان استفاده کرد. اما برای بعضی دیگر باید به شکل اختصاصی این کار انجام پذیرد. بیشک ‌در زمینه صنعت بسته‌بندی، وزارت صنعت می‌تواند کمک‌های بزرگی در تامین مواد اولیه و متریال‌های ارزان قیمت انجام دهد، تا این چرخه در کنار معرفی هر چه بهتر صنایع دستی، با هزینه کمتری به روال خود ادامه دهد.
محصولات چینی، رقیب بی‌کیفیت صنایع دستی
طراحی بی‌نهایت زیبای خانه ملک و غرفه‌های کوچک آن با محصولات متنوع و خیره کننده می‌تواند ساعت‌ها ما را از دنیای بیرون جدا کند. در بیرون از خانه ملک با افراد مختلف به گفتگو پرداختیم و از آن‌ها خواستیم از میزان شناخت و استقبال خود از خرید صنایع دستی بگویند و غالبا با پاسخ‌هایی مواجه می‌شدیم که به گرانی صنایع دستی و عدم قدرت خرید ختم می‌شد. همچنین بازار داغ و ارزان قیمت محصولات چینی رقیبی بدون کیفیت، اما سرسخت برای صنایع دستی اصیل ایرانی بود و در مواردی با ناآگاهی مردم به جهت عدم آموزش و تبلیغات در جهت شناساندن صنایع دستی به مردم روبرو بودیم.
صنایع دستی، دنیای گسترده‌ای از هنرهای اصیل
صنایع دستی هنری، محصول دست‌های هنرمندانی زحمتكش، كم توقع و وفادار به هنر اجدادی می‌باشد كه به معنای واقعی كلمه کالای ایرانی و محور اصلی فرهنگ و هنر این سرزمین است. وقتی می‌گوئیم هنر نزد ایرانیان است و بس، بی شک از دنیای گسترده‌ای از هنرهای اصیل صحبت می‌کنیم که نمونه آن را در هیچ کجای دنیا نمی‌توان دید. امروز اما از تنوع صنایع دستی ایرانی با آن پیشینه هفت هزار ساله، به آرامی کاسته شده و بخشی از این هنرها دیگر هنرمندی ندارد و بخشی گرفتار مدرنیته و ابزارهای تکنولوژیک آن شده است. غافل از اینکه صنایع دستی آئینه بازتاب دهنده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه و نمادی از هویت ملی هر قوم محسوب می‌شود و در شناساندن فرهنگ و هنر و تمدن ملت‌ها، نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کند. در ایران قریب به 300 رشته صنایع دستی فعال است و ایران رتبه سوم از نظر تنوع صنایع دستی را در جهان به خود اختصاص داده است. در سال‌های اخیر به علل مختلفی، چون مهاجرت مردم به شهرها، صنعتی شدن، درآمد پایین هنرمندان برخی رشته‌ها در کنار سختی‌های بسیار آن، برخی از رشته‌ها منسوخ شده است و آثار به جای مانده از آن تنها در موزه‌ها نگهداری می‌شود. سهم هنرهای دستی در معیشت افراد و اقتصاد فرد، خانوار و جامعه، آنقدر پررنگ بوده است که در شاخص‌های اقتصادی، صنعت نامیده شود، صنعتی که در کنار گردشگری، توان قدرتمند و ثروتمند کردن جوامع را دارد اما بدون حمایت‌های لازم این چرخ معیوب خواهد چرخید.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *