چهل و نهمین همایش میان‌فصلی خردسرای فردوسی برگزار کرد؛

از بلخ تا بخارا در خراسان

هنگامه طاهری

مولانا رازو رمزهایی از جهان هستی و از پیوستگی انسانها و صلح بیان کرده که کمتر اندیشمند و شاعری توانسته آن را بیان کند.
قیامتی ضمن اظهار مطلب فوق گفت:مولانا خودش هم می دانست این ذخیره کلام به کجا می رسد این اندیشه های وحدت بخش و وحدت وجودی مولاناست که از او چهره ای ساخته که اگر قرار بود مولانا در قالب سخن بگوید مخصوص یک دین و مذهب و گروه میشد حال آنکه او جهانی است.
او ادامه داد: جزم اندیشی در کلام مولانا نیست و این است که مولانا را برای جهانیان دلپسند می کند.
ابوطالب مظفری شاعر، پژوهشگر و رئیس مؤسسهٔ فرهنگی درّ دری نیز بیان کرد:این روزها مساله زبان در هر کشوری که به نحوی تعلق خاطر به افغانستان دارد به امری بسیار مهم تبدیل شده است.
او درباره تنش زدایی در امر زبان گفت : میتوانم عوامل زیادی را برای عشق ورزیدن به زبان فارسی بیان کنم. اما امروز برای منِ افغانستانی دو چیز مهم است .یکی عشق به سرزمین و دیگر عشق به مولانا.
وی اظهار داشت: سالهاست افغانستان درگیر تنش است و این تنشها روز به روز ابعاد متفاوتی می یابد اما من به عنوان کسی که به سرزمین و مردمم علاقمندم  دوست ندارم سرزمینم چند دهه دیگر دچار همین مشکلات باشد. به همین دلیل در عمق جان هر افغانستانی یا خراسانی این نکته نهفته که باید به هر صورتی از این درگیری نجات پیدا کند.
مظفری اظهار داشت:نکته دیگری که باعث می شود به این زبان عشق بورزم پیشینه تاریخی این زبان است .چنانکه وقتی تاریخ نویسی رسمی افغانستان را نگاه کنید می بینید از آریاییها حرف میزند و ریشه آنها را از افغانستان بیان می کند پس آریا و دین زرتشت و زبان فارسی و تاریخ خراسان در استمرار همین تاریخ نگاری است.پس چرا باید خلاف این گزاره جمعی، یکی از بزرگترین ارکان آن را که زبان فارسی است از بین ببریم؟
او یادآور شد:مهم ترین مساله ای که در افغانستان باعث تنش شده مساله زبان است. افغانستانها از دوران سقوط نادرشاه در قندهار یک اقلیت قومی حکومتی را تشکیل داد که سر سلسله حکومتهایی شد که امروز در افغانستان داریم.بطوریکه پس از مرگ نادرشاه چند تن از سرداران مهم نادر به سمت اقوام قبیله خودشان حرکت کردند. احمد شاه عبدالی در قندهار حکومتی تشکیل داد که گر‌چه پشتو بود اما خودش را از لحاظ قومی متعلق به آنها نمی دانست . او خودش را پادشاه خراسان می دانست و فارسی  زبان.
او اضافه کرد: استعمار آمد و دغدغه های ناسیونالیستی راه انداخت از یک طرف شوروی در ماورالنهر  و از طرف دیگر انگلیس هم در داخل کشور . استعمار با سو استفاده سعی کرد سرزمینهای گوناگون و اقوام گوناگون افغانستان را تجزیه کند و آنها را به جان هم بیندازد بطوریکه امروز در  پایتخت های بزرگ زبان فارسی مثل بخارا و سمرقند دیگر کسی خودش را پارسی زبان نمی داند و به دنبال مطرح کردن هویت زبان ازبکی هستند واین یک نکته استعماری است. این در حالی است که نباید زبان چنان سبک شمرده شود که وارد دعواهای سیاسی شود.
نجیب نیز بیان کرد : همان قدر که منِ فارسی زبان در افغانستان از این سیاست ناشیانه آسیب میبینم خود پشتو زبانهای افغانستان نیز بیشتر صدمه میبینند.
وی افزود: اگر در تاریخ ادبیات پشتو زبانها اشعاری مانند اشعار زبان فارسی بود آیا کسی حاضر می شد خودش را در میان جمعی از انسانها  منفجر کند؟ این کار از فقدان معرفت در میان پشتو زبانها سرچشمه میگیرد.
به گفته او  سیاستی که افراد محلی را رو در روی هم قرار می دهد سیاستی نیست که درون ما طراحی شده باشد.این سیاست از دور دستها می آید و هم مرا قربانی می کند و هم برادر پشتو را و هم زیبایی های زبان را.
کیمیا تاج نیا عضو هیأت علمی دانشگاه جیرفت نیز در خصوص چگونگی حضور انسان در جهان بینی  شعر مولانا گفت:پر بسامدی در مقالات شمس و شعر مولانا که بسامد واژه سخناست ، بسامد قابل اعتنایی است و نشان می دهد هیجان شهودی شمس و مولانا برای تبیین محتوی و معنا آنها را از پرداختن به ماده محتوی که همان زبان و سخن است غافل نگذاشته.
وی عنوان کرد:مواجهه شمس و مولانا  در حقیقت ائتلاف استراتژیک برای بنا نهادن کاخ زبان پارسی در دل امپراتوری بیزانس و روم شرقی است.در آشوب پر مخاطره قرن هفتم که هم فرهنگ ایرانی و به تبع آن زبان پارسی را تهدید می کرد.
دکتر یامان حکمت (تقی آبادی)استاد زبان و ادبیات فارسی هم مولانا را آفتابی متعلق به همه حوزه های فرهنگی جهان عنوان کرد که هر زنگی و رومی و هر کجایی و ناکجایی میتوانند از نور آن توشه بردارند و عالم صغیر خود را روشنایی بخشند.

او سپس درباره جوایز علمی ادبی مولانا اظهار کرد که وقتی در شهریور فراخوان دادند مقالات تا یکم آذر ارسال شد.
به گفته او شاید این نخستین جایزه ادبی با محوریت مولانا میان کشورهای پارسی زبان باشد لذا تلاش دارند پس از ثبت اساس نامه جایزه، در نهادهای  بین المللی مانند یونسکو بتوانند همایش را گسترش داده و بتوانند در سالهای آینده مقالات و پایان نامه ها را به چند زبان دریافت کنند.
او بیان داشت: حجم و کیفیت آثار قابل توجه  بود اما میانگین کیفی آثار چندان بالا نیست.با این حال آثار در سه مرحله مورد ارزیابی قرار گرفتند.
او گفت: مرحله اول از نظر تفاوت موضوعی و داشتن شاخصه های اولیه غربالگری شدند‌ که از میان آنها ۱۰۰ اثر به مرحله دوم راه یافتند  و در مرحله دوم هر یک از آثار راه یافته را یکی از داوران تخصصی بخش مربوطه مورد ارزیابی قرار داد. سپس آثاری که نمره مناسب کسب کردند به مرحله سوم راه یافتند. در این مرحله نیز بر اساس امتیاز داوران چهار نفر موفق به کسب رتبه های برتر شدند که از میان آنها دکتر طارق ذاکر در بخش پایان نامه و افسانه واحدیان ،خدا نظر اعتمادی و نیلوفر عسل علیزاده در بخش مقالات پژوهشی برگزیده شدند.

image_print