صبح امروز گذر از دنیای سنتی به مدرنیته را بررسی می‌کند:

فرهنگ مصرف بی‌مصرف ها

میزان دارایی‌ها و تفاخر حاصل از مصرف گرایی، هویت فردی و فرهنگی ما را شکل می‌دهد و امروزه خرید جایگزین دین و سیاست شده است.

مریم اصغری

در روزگاری که تبلیغات بیشتر بر روی مصرف‌گرایی تاکید داشته و به دور از هر خلاقیت و ترویج تولید است، مردم روز به روز کالاهای مصرفی بی مصرفی را که مورد نیازشان نیست خریداری می‌کنند؛ چرا که در چنین جامعه‌ای ارزش‌های دنیای سنتی رنگ باخته و مصرف هدف غالب جامعه کنونی است.

جامعه‌ ما در مرحله گذار از  سنت به سوی مصرف گرایی است؛ جوامعی که در حال گذار از جامعه سنتی به مدرن هستند، شکاف نسلی و آسیب‌های ناشی از آن را شدیدتر احساس خواهند کرد، زیرا در جوامع برزخ گونه، ارزش ها و الگوهای سنتی به سرعت رنگ باخته اند و از سوی دیگر هنجارهای مدرنیته نیز در جامعه نهادینه نشده‌اند.

دنياي مدرن داراي متني فرهنگي است که در آن عناصر فرهنگي به منصه ظهور مي‌رسند و تمام تعاملات اجتماعي و کنشهاي افراد در اين بستر فرهنگي شکل مي گيرند، و معنا مي شوند. اين مقاله به تبيين اين تعاملات که خود موجب پديداري سلايق فردي و سبک زندگي افراد مي شود با دو رويکرد ديني و جامعه شناختي مي پردازد. همچنين با در نظر گرفتن اينکه در جامعه ايران که فرهنگ غالب مذهبي است، در اکثر موارد ما شاهد سبک زندگي مدرن مصرفي هستيم، که چالش‌هايي را بوجود آورده، و در اين مقاله به اختصار به آن پرداخته مي‌شود. بررسي‌ها نشان ميدهد، به تدريج که محيط و تعاملات اجتماعي انسان از جامعه سنتي فاصله مي‌گيرد، سبک زندگي مدرن بيشتر متجلي مي‌شود و در جامعه ايران که فرهنگ مذهبي غالب است، الگوي سبک زندگي مدرن و مصرفي موجب تقابل گرديده است و پيامدهايي را به همراه داشته است. در صورتی که با ايجاد تلاش در جهت سبک زندگي ديني و تقويت ايمان مذهبي مي توان چالش‌ها را تقليل داد و با رهايي افراد از خودبيگانگي آن‌ها را به هويت ديني خود رهنمون کرد.

استفاده از کالاهای متنوع و متفاوت مادی و خدماتی جهت رفع نیازها و امیال به یک فعالیت اجتماعی و اصولی مبدل شده که تمام وقت و زمان و سرمایه و نواوری و خلاقیت صرف مصرف گرایی می‌شود

جامعه سنتی بر پایه احترام بنا شده است

در ادامه جهت بررسی تفاوت‌ها و چالش‌های فرهنگی جامعه مصرفی با دکتر جعفر شاهرخی، ارشد علوم ارتباطات به گفت‌وگو نشسته که در ادامه به آن می‌پردازیم:

ارشد ارتباطات اجتماعی می‌گوید: جامعه سنتی، جامعه‌ای است که بر اساس آداب و رسوم و قوانین و محدودیت‌های خاصی بنا شده است.

جعفر شاهرخی در مصاحبه با خبرنگار صبح امروز پیرامون تقابل دنیای سنتی و مصرفی اضافه می‌کند: جامعه‌ای که بر اساس احترام به سنت‌ها، شیوه‌های رفتاری پسندیده، احترام و توجه به خانواده و نقش‌های سنتی خانواده پایه‌گذاری شده است.

هنجارهای جامعه سنتی بهترین راهکار مقابله با مشکلات جوامع

وی ابراز می‌کند: جامعه سنتی معمولا استفاده از هنجارها و سنت‌هایی که در طی سالیان گذشته مورد آزمایش قرار گرفته و زندگی کرده را بهترین راه مقابله با مشکلات و معضلات پیش رو می‌داند.

شاهرخی ادامه می‌دهد: چنین جامعه‌ای به طور معمول در مقابل بروز و ظهور نوآوری‌ها مقاومت می‌کند؛ نهادهایی مانند ادیان در جوامع سنتی سازمان‌یافته‌تر بوده و همین ادیان نیز وظیفه اصلی تعیین دستورالعمل‌های رفتاری انسان را بر عهده دارد.

این جامعه‌شناس تبیین می‌کند: در چنین جوامعی که پایه و اساس آن بر اساس آنچه گفته شد نهاد شده، اعتماد به بیگانه برای فرد و جامعه دشوار است؛ بدین معنا که افراد کمتر جامعه خود را برای مهاجرت و کسب دانش و آگاهی بیشتر ترک کرده و به جوامع دیگر مهاجرت می‌کنند و به طور طبیعی در چنین جوامعی تبادل افکار و دانش کمتر صورت می‌گیرد.

قدرت محدود

وی در خصوص نقش دین در جوامع سنتی می‌گوید: کارکرد دین در چنین جوامعی به دلیل وجود چارچوب‌های مشخص شده توسط دین خیلی بیشتر است و چون تبادل افکار و کسب آگاهی بیشتر صورت نگرفته تامل در ادیان کمتر صورت می‌گیرد.

شاهرخی اذعان می‌کند: در جوامع سنتی افراد کمی قدرت و امکان اداره دیگران را دارا هستند و معمولا افراد صاحب قدرت مستقل از شهروندان هستند که بر مردم عادی حکومت می‌کند، جوامع گذشتگان مانند ارباب رییسی و کشاورزی  به طور معمولا به کارکرد خود پرداخته و تصمیم‌ گیرندگان آن‌ها افراد دیگری بودند و دسترسی به دانش و تکنولوژی در اختیار عامه مردم نبوده و تنها در دست قشر خاصی بود.

این جامعه شناس بیان می‌کند: جوامع سنتی محدود بوده و منافع افراد در گرو منفعت جمعی و به صورت بالعکس است.

وی اظهار می‌کند: اصالت جامعه مصرفی، مصرف است؛ مصرف‌گرایی و رفاه، دارایی‌های مادی را هدف قرار داده و این‌ها بر سنت ارجحیت و اصالت داده بدین معنا که استفاده از کالاهای متنوع و متفاوت مادی و خدماتی جهت رفع نیازها و امیال به یک فعالیت اجتماعی و اصولی مبدل شده که تمام وقت و زمان و سرمایه و نواوری و خلاقیت صرف مصرف گرایی می‌شود.

این ارشد ارتباطات اجتماعی تمرکز افراد بر مصرف‌گرایی را عامل دوری از جامعه سنتی و نوآوری دانسته و اضافه می‌کند: ضرورت زندگی شهروندی ایجاب می‌کند که به سمت مصرف‌گرایی حرکت کرد.

اعضای جامعه مصرفی، موفقیت‌های اجتماعی و رضایت و خرسندی خود را به میزان مصرف بالای کالا گره زده و بدین وسیله ارزش‌های جامعه سنتی دستخوش تغییراتی بوده و در جوامع مصرفی افرادی که کالاهای مصرفی بیشتر با برند بهتری را داشته باشند و جایگاه بهتری در بین دیگران دارند

مصرف گرایی؛ ضرورت زندگی مدرن

وی تاکید می‌کند: اصالت جامعه مصرفی بر مصرف کالا و خدمات سازمان‌دهی شده و تمام تبلیغات انجام شده در این جامعه به این خاطر است که افراد جامعه به سمت مصرف حرکت کنند نه تولید.

شاهرخی ابراز می‌کند: اعضای جامعه مصرفی، موفقیت‌های اجتماعی و رضایت و خرسندی خود را به میزان مصرف بالای کالا گره زده و بدین وسیله ارزش‌های جامعه سنتی دستخوش تغییراتی بوده و در جوامع مصرفی افرادی که کالاهای مصرفی بیشتر با برند بهتری را داشته باشند و جایگاه بهتری در بین دیگران دارند.

شکاف طبقاتی و جاه‌طلبی حاصل فرهنگ مصرف گرایی است

وی توضیح می‌دهد: مصرف، به عنوان هدف غالب زندگی جوامع مدرنِ مصرفی انتخاب شده و معمولا جاه‌طلبی، لذت گرایی و شکاف طبقاتی حاضر در جامعه نتیجه مصرفی بودن آن است.

شاهرخی تشریح می‌کند: جامعه ما در حال گذار است و سنت و مصرف‌گرایی هر دو در چنین جامعه‌ای به چشم می‌خورد.

وی ادامه می‌دهد: توزیع امکانات و خدمات در اقصی نقاط کشور متناسب نبوده و به ناچار  افراد جامعه سنتی و مبتنی بر ارزش‌های فردی و اجتماعی خود را ترک کرده و به جوامعی با پیش نیازهای مصرف ‌گرایی مهاجرت می‌کند.

مصرف زدگی حاصل شهرنشینی است

این جامعه شناس تبیین می‌کند: مصرف‌گرایی و مصرف زدگی محصول جامعه شهرنشینی و صنعتی بوده، چرا که ما نتوانستیم خدمات و امکانات را به طور متناسب توزیع کنیم بیشتر کارهای اداری مهم ما در پایتخت متمرکز شده و افراد جهت دریافت خدمات بهتر به دیگر نقاط مهاجرت کنند.

وی ادامه می‌دهد: جامعه مصرفی جهت بیان این دیدگاه به کار گرفته شده و بر اقتصادی دلالت می‌کند که برای ایجاد رضایت خواسته‌های نوظهور تاسیس شده است؛ در گذشته نه چندان دور این همه اتوموبیل با آپشن‌های متنوع و لاکچری در بازار وجود نداشت، کالاهایی که اصالت  سنت و معنویت را ندارند.

این ارشد ارتباطات اجتماعی تحلیل می‌کند: جامعه مصرفی افراد را وادار کرده که کالاهایی را که نیاز ندارند خریداری کنند.

وی اذعان می‌کند: فرهنگ همیشه در حال تغییر و تحول و به روز رسانی بوده و اگر خودمان را با این تغییرات هماهنگ و مطابقت ندهیم و آموزش پایه را متناسب با این تغییرات تقویت نکنیم، باورهای دینی و فرهنگی ما در جوامع گذشته که هویت ساز بوده رنگ می‌بازند.

وی ادامه می‌دهد: میزان دارایی‌ها و تفاخر حاصل از مصرف گرایی، هویت فردی ما را شکل می‌دهد و به قول آرتور میلر” امروزه خرید جایگزین دین و سیاست شده است”.

سخن آخر:

امید است قبل از بروز و ظهور هر پدیده نوظهوری در جامعه ابتدا آموزش استفاده از آن کالاها و خدمات ارائه شده و مردم نسبت به معایب و مزایای کالاهای خدماتی جدید آگاه شده تا آسیب‌های کمتری به جامعه وارد شود.

image_print
1161 پاسخ