بررسی تبعات نمایش خشونت نامتعارف در نمایش خانگی؛

فرهنگ خشن یا خشونت فرهنگی؟

مریم اصغری

شبکه نمایش خانگی مدت‌هاست عضوی از خانواده علاقه‌مندان به سریال شده است و اخیرا نیز در این شبکه سریال‌های متنوعی در حال پخش بوده و هست. مجموعه‌های پرطرفداری همچون زخم کاری، می‌خواهم زنده بمانم، قورباغه، سیاوش، ملکه گدایان و…. اما نقطه اشتراک تمام این سریال‌ها در محتوا و فیلم‌نامه نمایش نوعی از خشونت است. نمایش خشونت نامتعارف در نمایش خانگی، نشان می‌دهد، برخی از تولید کنندگان آثار در این پلتفرم بی‌توجه به محتوا فقط دنبال جذب مخاطب هستند.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» نمایش خشونت و خشم در فیلم و سریال‌های جهان از آن پدیده‌هایی است که در تاریخ سینما همواره چالش‌ به دنبال داشته است و یکی از گزینه‌هایی است که باعث شده تا نظام رده‌بندی سنی در سینما پدید آید. اما موضوع این است که در کشور ما توجه به تاریخ و فرهنگ اصیل و سنتی و همچنین حاکمیت غالب عقل بر احساس، خشونت در آثار هنری جایگاه مورد پسندی ندارد. خشونتی که اخیرا زاویه دید فیلم سازان را به خود معطوغ کرده و اخیرا نیز در سریال‌های نمایش خانگی به وضوح دیده می‌شود.

در این خصوص یک جامعه شناس فرهنگی در گفتگو با «صبح امروز» بیان می‌کند: بررسی تاثیر خشونت به نمایش در آمده در سریال‌های ایرانی و نقش آن بر جامعه و نهاد خانواده از زوایای گوناگونی قابل تحلیل است که می‌تواند جنبه‌های روان‌شناسانه، اجتماعی و همینطور هنری داشته باشد و همچنین باید تحقیق گسترده‌ای در حوزه جامعه شناسی، روانشناسی و جرم شناسی صورت گیرد.

دامن زدن به بحران روانی جامعه

وضیعی با اشاره به اینکه «اینکه شیوه نمایش خشونت و خشم در سینما چگونه می‌تواند مصداق هنر باشد و با ساحت آن تعارض پیدا نکند موضوعی است که باید به درستی به آن اندیشیده شود» می‌گوید: اخیرا فیلم سازان مجموعه‌های شبکه نمایش خانگی صحنه‌های خشونت آمیز را به هر شیوه‌ای که خودشان دوست دارند نشان می‌دهند و بدون شک این نوع ارائه محتوا به بحران روانی در جامعه دامن زده و باعث ترویج خشونت می‌شود.

وی مطرح می‌کند: ما در حوزه نمایش خشونت در فیلم و سریال‌ها نمی‌توانیم به صورت قطعی بگوییم که نمایش آن خوب یا بد است، زیرا بسته به موقعیت کاملاً فرق دارد. از همان ابتدا به تصوير كشيدن خشونت‌ در هر نوع رسانه‌ای‌، موافقان و مخالفاني داشته و برداشت‌هاي مختلفي را سبب شده است. در این میان برخي معتقدند بازتاب دادن خشونت به متلاشي شدن نهاد خانواده و از هم گسيختگي اجتماعي مي‌انجامد. در مقابل، نیز عده‌اي از صاحب‌نظران بر این باورند كه سانسور خشونت، پاک کردن صورت مسئله است چرا که در بطن جامعه خضونت به شنیع‌ترین شکل در جریان است و مردم عادی باید عملا مجموعه‌های تلویزیونی عبرت آموز را ببینند.

هدف احساسات یا تغییر افکار؟

این جامعه شناس با بیان اینکه «به طور کلی مجموعه‌های کنونی شبکه نمایش خانگی با این محوریت تولید شده‌اند که با هدف قرار دادن احساسات مخاطب، به تفییر افکار رسیده و در نهایت شاید بتوانند آگاهی را افزایش دهند» ادامه می‌دهد: روال منطقی این است که روی یک محتوای ایرانی و غالبا اسلامی فکر شده و بعد احساسات را تابع آن قرار دهند.

وی با اشاره به اینکه « خشونت كودكان و نوجوانان، يكي از بزرگ‌ترين مشكلاتي است كه دانشمندان در هزاره جديد با آن روبه‌رو هستند » می‌گوید: نمایش سکانس‌های خارج از عرف و بی پروایی مه بروز خشونت را به نمایش می‌گذارند شاید در نگاه اول برای قشر جوانتر جذاب باشد اما رفته رفته روح و روان مخاطبان را زخمی می‌کند. به عبارتی تبدیل یک ضدقهرمان به قهرمان باورهای جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این موضوع که در برخی سریال‌های کنونی خشونت عاملی برای جذابیت کاراکتر آن است، تاثیر نامطلوبی بر مخاطب و علی الخصوص قشر نوجوان و جوان خواهد گذاشت.

خشم غریزه درونی است

وضیعی با اشاره به اینکه « پیام‌های دارای بار معنایی جراحت فزیکی، خشونت کلامی، تمسخر پرخاش‌گرانه و کنترل بر سایر افراد از طریق تهدید یا اجبار نیز در فیلم‌ها و سریال‌های تولید داخل کشور متدوال شده است» مطرح می‌کند: نشر و پخش صحنه‌های خشونت‌زا، سبب شکل‌گیری شناخت پرخاش‌گرانه، نگرش پرخاش‌گرانه و رفتار پرخاش‌گرانه در افراد می‌شود. در جامعه شناسی یکی از علل پرخاشگری، عوامل اجتماعی است و این عوامل اجتماعی شامل ناکامی، تحریک مستقیم، تقویت و یادگیری مشاهده‌ای می‌شود که بی‌شک یکی از حوزه‌های یادگیری مشاهده‌ای سینما، تلویزیون،  بازی‌های رایانه‌ای و … است.

این کارشناس و محقق فرهنگی ابراز می‌کند: خشم غریزه درونی است که از بدو تولد در نهاد انسان و بشریت وجود داشته است، در واقع به طور طبیعی غریزه خشم برای کاهش تکانه‌های بشر در درون انسان وجود دارد و وقتی این تکانه‌ها زیاد شود تبدیل به پرخاشگری می‌شود.

خشونت انباشته مردم را دو چندان نکنید

وی در پایان تاکید می‌کند: قرار گرفتن در معرض هر رسانه‌ای با محتوای خشونت‌زا، سبب مشکلات میان‌فردی و پذیرش رفتارهای ضد اجتماعی می‌شود. در واقع مواجهه با خشونت‌های در مجموعه‌های تلویزیونی، پذیرش پرخاش‌گری رابطه‌ای و کلامی را از نظر اجتماعی افزایش داده و در بلندمدت نیز پذیرش رفتار پرخاش‌گرانه در زندگی واقعی شکل خواهد گرفت.

این جامعه شناس فرهنگی در پایان معتقد بود که فیلم‌سازان باید خود را مسئول بدانند که با تولیداتی که دارند خشم و خشونت انباشته مردم را دو چندان نکنند.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *