نوروز 99 زیر ذرهبین صبح امروز؛
عقبنشینی نوروز در برابر کرونا
آنچه در این شرایط به وجود آمده و حائز اهمیت است، تبعات آن در پسابیماری است که میتواند تا مدتها اثراتی را از خود به جا بگذارد و نه تنها از لحاظ فیزیکی بلکه به شکل روحی نیز فرایند تامل برانگیزی را از خود به جا بگذارد.
مریم اصغری
نوروزهای خاصی در تاریخ کشور باستانی و متمدن ایران وجود دارد که یادآور حکایتها و وقایعی مهم و تأثیرگذار است. با یک نگاه اجمالی به تاریخ گذشته به سادگی در مییابیم که مراسم نوروز که در ذیل عنوان همین وقایع قرار میگیرد، هردوره و هرسال دستخوش چه تغییراتی بوده است. هرچند سنتهای ملی و مراسم باستانی معمولا حالت ثابت و محفوظ دارد یا باید داشته باشد،اما آن را مرتبا در تحول و تغییر دیدهایم و هیچ سال عیدمان مانند پارسال نبوده است.
از تاریخ برگزاری مراسم عید نوروز در دوران هخامنشی تنها سنگ نگارههایی باقی مانده که نشان از تقدیم هدایا از جانب اقوام و ملل تابع هخامنشیان به پادشاه در تخت جمشید است. همچنین هر چند اشکانیان، ایرانینژاد و زرتشتیکیش بودند، ولی تسلط 80 ساله یونانیان موجب شد که آنان در باب آداب و رسوم ایرانی بیقید شوند. بنابراین از چگونگی برگزاری نوروز در روزگار آنها نیز آثاری در دست نیست.در دوران ساسانی، مراسم عید نوروز را بین شش تا سی روز برگزار میکردند،شاه پنج روز اول یا «نوروز عامه» بار عام میداد و به رفع حاجتهای مردم میپرداخت، سپس «نوروز خاصه» یا نوروز بزرگ را که از روز ششم فروردین آغاز میشد. به خود و نزدیکانش اختصاص داده و به جشن و شادمانی میپرداختند و نواهای خاص نوروز در این ایام در دربار پادشاه نواخته میشد.
در ادامه سیر تاریخی با کاهش قدرت و نفوذ عربها بر دولتهای ایرانی و ایجاد حکومتهای مستقل چون صفاریان و سامانیان و تعلق خاطر پادشاهان ایرانینژاد به اجرای رسومات ایرانی، موجبات احیای نوروز فراهم و باعث برگزاری باشکوه این جشن شد.در نهایت مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2010 با تصویب قطع نامهای 21 مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز نام گذاری کرد و در تقویم این مجمع به عنوان میراث جهانی به ثبت رسید.
عقب نشینی نوروز 99 از آداب و رسوم
همه ما از زمانی که دست چپ و راستمان را شناختهایم، روز اول عید را همراه برادرها و خواهرها کفش و لباس نو پوشیده و به دید و بازدید پرداخته و جذابیت تمام این مرسومات، عیدی گرفتن بود. عید نوروز به عنوان یک سنت دیرینه در تمام سالها پابرجا بوده با هر اتفاقی، بازهم رخ نمایی میکرد. عیدهای همراه با سیل و زلزله را از سر گذراندیم. اما امسال شرایط به گونهای بود که حتی نوروز هم عقبنشینی کرد. روزهای پایانی سال گذشته در بازارها خبری از ازدحام برای خرید نبود و دیگر ساعتها در ترافیک منتظر نماندیم. بعد از سال تحویل هم دیدو بازدیدها رنگ باخته بود و شبکههای مجازی پر تردد تر از همیشه به انتقال پیامها و تماسها مشغول بود و در طی تمام تعطیلات، بار سنگین رخوت در خانه ماندن را احساس کرده و راه گریزی از آن نبود.
تکرار تاریخ
تغییرات نوروز امسال را میتوان در چند دهه گذشته بیسابقه خواند. اما تاریخ سراسر تجربه و تکرار است و نوروز همیشه شاد و خاطره انگیز نبوده است. وقتی سال 1322 ترس و شیوع تیفوس سراسر کشور را در بر گرفته بود، مردم عید را در سختی و بیماری گذراندند و به مراتب شرایط حادتری را تجربه کردند.آنچه در این شرایط به وجود آمده و حائز اهمیت است، تبعات آن در پسابیماری است که میتواند تا مدتها اثراتی را از خود به جا بگذارد و نه تنها از لحاظ فیزیکی بلکه به شکل روحی نیز فرایند تامل برانگیزی را از خود به جا بگذارد.
در همین راستا و پیرامون تغییرات تقریبا بی سابقه در آداب و رسوم عید امسال با دکتر سهیل رضایی روانشناس اجتماعی، مدیر و موسس بنیاد فرهنگ زندگی و کارشناس علوم ارتباطات میگوید:
تضعیف روحیه و تربیت در قرنطینه دراز مدت
مراسم نوروز در واقع یک آئین دیر باز ایرانی و سنتی است که به برپایی آن عادت کردهایم. خود فرایند نوشدن، ماهی قرمز، سفره هفت سین و دید و بازدید در ناخوداگاه انسان ایرانی مرحلهای به نام گذار را تعریف میکند. وقتی به دلیل یک بیماری و به طور ناخوداگاه آئین یک کشور قطع میشود، انگار تکهای از روح سفر خود را انجام نداده است. ما نمیتوانیم تعطیل بودن این ایام را به معنی تفریح کردن تلقی کنیم چرا که در تعطیلات هم تحت اضطراب بودیم و امکان خروج از خانه و شهر و وضعیتی که در عید قابل تجربه است را نداشتیم. هر ساله در این برهه زمانی در ایران، جمعیتی بالایی شروع به حرکت میکند و نه تنها ایران که در کل دنیا زمانی برای این چرخش جمعیت وجود دارد و اگر ما این را پیش بینی نکنیم و حتی به شکل مصنوعی شرایط آن را فراهم نکنیم، تبعاتی را به دنبال دارد.
ضرورت ایجاد تفریحات مصنوعی به منظور تنفس روانی
قطعا این شبیه سازی خود عید نمیشود اما به عنوان یک زمان برای تنفس روانی تلقی میشود و میتوان از آن به عنوان عاملی برای تمرین و بازیابی پایداری روانی استفاده کرد. اگر ما به این فکر کنیم که کرونا تمام شد و دنبال کارمان برویم، این فرسودگی و خشم و به هم ریختگی تبدیل به افسردگی نهان شده و در طول سال خودش را نشان میدهد و تجارب ناخواشایندی مثل میل به خودکشی، میل به افسردگی، به هم ریختگی روانی و بیمیلی جنسی را شاهد هستیم.
تنفس بعد از کرونا
در واقع حوزه روان، برای گذار از این وضعیت به شدت به این آنیها نیاز دارد. حال اگر ما بتوانیم این آئین را خوب مدیریت کنیم و به طور مثال یک بازه زمانی ده روزه بعد از کرونا را برای انجام این آئین و گذر از این مرحله بگذاریم، اتفاق مثبتی است. در غیر این صورت احتمال دارد که به نوعی دوسال را در قالب یک سال درک کنیم که این موضوع فشار روانی بالایی به همراه خواهد داشت و مردم و مسئولین باید فکر کنندکه چطور میتوانند این شرایط را مدیریت کنند.
به طور کل شرایط پیش آمده در دراز مدت روحیه انزوا و تضعیف را تربیت و ایجاد میکند؛ چرا که این آدمها بعد از این مدت مثل زندانیانی هستند که وقتی بیرون میآیند هوا را عمیقا نفس میکشند و قدر لحظه لحظهها را میدانند و این شرایط میتواند حبسی باشد که بعدتر به گشایش بزرگی منجر شود و رفتارهای اجتماعی آدمها را متفاوت کند تا قدر رابطهها را بدانند و عشق و شکرگذاری و احترام به زندگی را بین آدمها افزایش دهد. البته که یک عده را دچار بحرانهای اقتصادی کرده و در تنگنا قرار داده است و بسته به اینکه به هر کسی در چه سطحی ضربه زده و در چه سطحی فرصت ایحاد کرده است قابل بررسی است و نمیتوان یک اثر ساده را ردیابی کرد. ولی به طور کل سطح بهداشت و نوع برخورد ما با بیماریهای واگیردار تغییر پیدا خواهد کرد و این منجر به دستیابی به زندگی باکیفیتتری میشود.
لطمه پدیده نوظهور کرونا به ظاهر مراسم نوروز
همچنین جعفر شاهرخی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات در تحلیل شرایط به وجود آمده میگوید: همانطور که میدانیم نوروز از دیرباز یکی از سنتها و رسوم قابل پسند ایرانیها بوده که بعضی آن را به جمشید و بعضی به زرتشت و بعضی هم به کیومرث که سابقه آن در شاهنامه فردوسی هم آمده است، منتسب میکنند. از ویژگیهای بارز نوروز نظافت، پیراستگی، زیباپوشی، آشتیها، صلحها، سفرها و هدیه دادن است و از همه مهمتر اینکه همه از حال هم باخبر بودند و نوروز برای مردم بهانه دید و بازدید بود. حتی در دوره ساسانی این ایام دوره شفقت امرا و حاکمان بود و شاهان در فواصل نوروز امر و نهی نمیکردند و مردم را به بهانههای مختلف از خود نمیرنجاندند و طبقات مختلف عامه مردم مثل کشاورزان، روحانیون، اعضای خاندان، ارتش، اشراف، ندیمان و مشاوران در روزهای مختلف هفته به دیدن شاه میرفتند و همچنین ایام خوبی برای برگزاری مراسم جشنها، همدلی، همنوایی و دوستی بود. اما متاسفانه نمیتوانیم انکار کنیم که امسال پدیده نوظهور کرونا لطمه فراوانی به ظاهر مراسم نوروز زده است. ما شاهد کاهش ارتباطات بودیم و ارتباطات مستقیم انسانی نداشتیم.
تهدید یا فرصت؟
امکان دید و بازدیدها از مردم گرفته شده است. هرچند که میتوانیم به مبحث کرونا هم به عنوان یک تهدید و هم به شکل یک فرصت نگاه کنیم. فرصت از این جهت که میتوانیم نگاهی به گذشته خودمان بیاندازیم و فرصت تعقل و محاسبهگری برای ما ایجاد شده است تا به همدلی اجتماعی و اینکه چطور میتوانیم آن را دوباره برقرار کنیم، فکر کنیم. فرصتی برای پرهیز از خودبینی، چرا که این زنجیره فقیر و غنی و رئیس و مرئوس نمیشناسد و امروز همه به هم نیازمندیم. امروز روزی است که همه باید کنار هم باشند و مهربانیها و مدیریتها بدون مرز باشد و هر کسی میتواند به داد دیگری برسد.
بالطبع نوعی معرفت شناسی، خودشناسی و صبوری بسیار گسترده ایجاد شده است. امروز فهمیدیم که دهکده جهانی به چه معناست و سرنوشت تک تک افراد به هم پیوند خورده است و فرق چندانی نمیکند که کسی در اسپانیا و ایتالیا است یا ایران. همه از حال هم باخبرند و میدانند اگر همدلی اتفاق نیفتد، زنجیره برقرار است. یک ویروس کوچک توانسته است تمام دنیا را تحت شعاع قرار دهد و به عنوان یک معلم به ما درس میدهد که فرصتها خیلی محدود هستند و زندگی زودگذرتر از آن چیزی است که تصور میکردیم و باید قدرشناس باشیم.
مرگ در یک قدمی مردم
امروز روزی است که صبح که از خواب بیدار میشویم متوجه میشویم کسی از نزدیکان، دوستان، مردم، انسانهایی که در کره زمین زندگی میکنند، به راحتی با یک ویروس از دنیا رفتهاند و درمییابیم که انسان چقدر ضعیف و بیپشتوانه است و اینها ناخوشایندیهای ظاهری است که ما را به تفکر و تعقل وامیدارد.
از طرف دیگر تمام مشاغل، مراکز تفریحی گردشگری، رستورانها، هتلها، مراکز آموزشی، اماکن ورزشی و همه چیز تحت شعاع این ویروس قرار گرفته و اقتصاد دنیا در حال فلج شدن است و متاسفانه آنقدر که باید، بسترهای شبکههای اجتماعی و زیرساختهای الکترونیکی را در کسب و کار ایجاد نکردهایم و نقاط ضعف مدیریتی در اینجا مشهود است. سیستمهای مدیریت نوین باید خودشان را نشان دهند تا ببینیم چقدر از آنچه باید باشد، عقب هستند.در این میان اینکه همدلی به وجود آمده ناشی از چه چیزی است، اهمیت زیادی دارد. ما همیشه همدلی اجتماعی را به میزان اعتماد مردم به سیستمها، یعنی شفافیت در نهادهای مدیریتی ربط میدهیم و قطعا این مهم، رابطه مستقیم با میزان اعتماد مردم دارد. چرا به هر اندازه که سطح اعتماد عمومی بالاتر رود، شاهد همدلی بیشتر هستیم. امروز همه به هم نیازمندیم و باید برخورد با سودجویی و هنجارشکنها مشاهده شود و عزم و اراده عمومی و ملی را شاهد باشیم. نهادهای حمایتی ما در این میان نقش مهمی دارند و باید حمایت اجتماعی بالا رود.
تغییر آداب و رسوم
به واسطه مشکل پیش آمده شکل آداب و رسوم ما تغییر کرده و به جای دست دادن، به هم آرنج و پا میزنیم و جای اینکه هم را در آغوش بگیریم، مشت به هم میدهیم. ما حتی برای اتفاقات ناخوشایند هم دلتنگ هستیم. دلمان برای ترافیک و اجتماعات شلوغ تنگ شده و اینها خیلی مهم است و باید به خودمان بیاییم و تعقل کنیم و رفتارها را مدیریت کنیم.
سوت پایان موقت جنگ در دنیا
از طرف دیگر مردم باید یاد بگیرند که تعطیلات به معنای تفریح نیست و هر کدام از ما در این میان مسئولیم. اتفاقات هر روزه در دنیا همه تحت الشعاع قرار گرفتهاند و دیگر خبری از خیلی چیزها نیست. به طور مثال خبری از برجام نیست. یا عربستان دیگر به یمن حمله نکرده است. امروز دوره اختلافات و جنگها به سر آمده است و جنگ نظامی به جنگ بیولوژیک تبدیل شده و به ما یاداوری کرده که ضعیفتر از آن چیزی هستیم که فکر میکردیم و باید شاهد پرهیز از اختلافات و درگیریها و برنامهریزی برای همه اقشار باشیم و این مشکل درسی برای بهتر زندگی کردن باشد. در نهایت اینکه کرونا هر چه که هست مثل تمام اتفاقات دیگر از بین خواهد رفت و مهم درسی است که به ما میدهد و ای کاش به بلوغ فکری و مدیریت شفاف برسیم.
نوروز عبوس
به طور یقین جشن نوروز با رنگ و بویی ویژه خود، هویتی کاملا ایرانی دارد که نماد پیوند اقوام و مردمان کشور است. نوروز شروع رستاخیر طبیعت، موعد رویش و تولد نباتات است و ما نیزباورمان بر این است که همگام با طبیعت، باید روزگار تازهای را شروع کنیم. اینکه سال نو نتوانستیم عزیزانمان را در اغوش بگیریم و ببینیم و بی دغدغه و سرخوش در خیابانها تعطیلات را بگذرانیم، ثابت میکند که چقدر دلتنگ روزهایی هستیم که بدون نگرانی میگذشت. عید امسال هرچند تلخ و عبوس بود اما به ما ثابت کرد که چقدر دلخوشیهای کوچک را دوست داریم و برای آنها بیقراری میکنیم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.