تحمیل خسارت به منافع کشور
در چند روز گذشته اخباری دال بر آغاز تلاش هایی در خصوص جمع آوری امضا به منظور استیضاح محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه به دلیل مواضعش در خصوص وجود پولشویی در داخل کشور در رسانه ها مطرح شده است. اما به واقع تاثیر این دست از رفتاها بر سیاست خارجی کشور در این برهه حساس چیست؟ طبیعی است که همه گروه ها، احزاب و جریان های سیاسی داخلی در کشور در خصوص مسائل گوناگون من جمله همین مسئله پولشویی و لوایح مربوط به FATF می توانند نظرات متفاوت و گاه متناقضی داشته باشند، این مسئله فی نفسه بد نیست و اتفاقا می تواند بستری برای تضارب آرا و رسیدن به یک فهم مشترک را در کشور ایجاد کند. اما مشکل از جایی آغاز می شود که این دیدگاه ها یکدیگر را تحمل نمیکنند و تصمیم به حذف طرف مقابل دارند. در خصوص مسائل پولشویی و تصویب و یا عدم متصویب لوایح FATF نیز هر طیف و جناحی دیدگاه خاص خود را دارد. محمد جواد ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه هم نظرات خود را عنوان داشته است، چنان که سایر گروه ها و شخصیت ها نظر خود را عنوان کرده اند، اما این که ما نتوانیم ظرفیت و پتانسیل پذیرش برخی آرا و نظرات را داشته باشیم و تصمیم به حذف مخالفین و منتقدین را بگیریم، جای سوال دارد. این تفکر حذف منتقدین تفکر درستی نیست. در این شرایط حساس سیاسی و دیپلماتیک ما باید در جهتی حرکت کنیم که در کمال آرامش و بدون حاشیه سازی، انتقادات و نظرات یکدیگر را شنیده و با سند و مدرک مستدل و منطقی آن را تحلیل کرده و پاسخ دهیم.
با توجه به این نکات، مسئله جمع آوری امضا برای استیضاح محمدجواد ظریف به دور از منطق و عقلانیت سیاسی است. اکنون به واسطه برخی شرایط پیش آمده در خصوص تصویب لوایح FATF و نیز فشار اتحادیه اروپا به منظور تصویب این لوایح به عنوان پیش شرط آغاز سازوکار حمایتی قاره سبز از ایران در تقابل با تحریم های آمریکا، وزیر امور خارجه کشور مواضعی را در خصوص پولشویی داخلی عنوان کرده است. ممکن است که ظریف در این خصوص مدارکی هم داشته باشد و استدلال های خود را برای اثبات مواضعش در آینده عنوان کند، این دیگر نیاز به جنجال آفرینی، حاشیهسازی و یا تهدید به استیضاح او ندارد. کشور اکنون به اندازه کافی با مشکلات و مسائل متعدد مواجه است. ما باید اکنون انرژی خود را برای این مسائل و حل آنها بگذاریم، نه این که مسئولین دامنه مشکلات را افزایش داده و بار مضاعفی بر دوش دولت بیندازند. همین طیف در زمان مذاکرات توافق هسته ای و یا زمان حصول برجام و حتی دوران بعد از آن مخالفت های خود را به اشکال گوناگون و با صراحت و شدت از رسانه تا مجلس اعلام داشتند، اما در همان زمان چه از سوی دستگاه سیاست خارجی و چه از طرف دولت رفتار و اقدامی برای حذف منتقدین شکل نگرفت. چون که اساسا تفکر حذف برای هر طرف و با هر دلیلی غیر قابل پذیرش است.
علی روغنگران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.