سینمای ایران عقب‌مانده است

مراسم جشن امضاء رمان »عشق و چیزهای دیگر» در پردیس کتاب مشهد با حضور نویسنده کتاب و تعداد زیادی از علاقه‌مندان و طرفداران نویسنده برگزار شد. تازه‌ترین رمان مصطفی مستور «عشق و چیزهای دیگر» روایتی معاصر از زندگی انسان ایرانی است که راوی در خلال بازگویی و پیشبرد زندگی خود، اشاره‌هایی به اتفاق‌های مهم تاریخ معاص نیز دارد. کتاب مذکور رمان خوش خوانی است که راوی بر زندگی خود و شخصیت‌های دخیل در زندگی‌اش با جزییات وارد می‌شود و شرحی از دچار عشق پرستو شدن را به‌دست می‌دهد. راوی داستان «هانی یادگاری» متولد اهواز است که پنچ سال بعد از شروع جنگ متولد می‌شود و چند سال بعد وارد دانشگاه تهران در رشته فیزیک ادامه تحصیل می‌دهد، وی در داستان نسبت خود را با جنگ بیان می‌کند و شرح می‌دهد.

در نگاه اول این رمان با کارهای دیگر نویسنده‌اش تفاوت‌های دارد. نکته مهم دیگر رمان جدید این نویسنده، دغدغه شخصیت‌هاست که برگرفته از پرسش‌های انسان ایرانی در روزگار نویسنده‌اش است.

 

پیوندی فراتر از ادبیات

مصطفی مستور در ابتدای مراسم ضمن ابراز خرسندی از برگزاری چنین برنامه‌های فرهنگی درمشهد درباره خوانند‌گان کتاب‌هایش‌گفت: رابطه من با مخاطبین و خوانندگانم رابطه نویسنده و مخاطب نیست و چیزی فراتر از ادبیات ما را به‌هم پیوند می‌دهد. با خوانندگانم حس همدلی و همراهی در درک،تجربه و فهم زندگی دارم و در چنین جمعی احساس می‌کنم سالیان سال آن‌ها را می‌شناسم و نوعی همزادپنداری می‌کنم. گاهی با دیدن خوانندگان کتاب‌هایم این حس را دارم که آن‌ها چه شخصیت‌ها و تجاربی دارند و همین پیوند ارتباط را قوی نگه می‌دارد.

 

آرام ولی تیزبین و دقیق

این نویسنده معاصر ادامه داد: من همانند لاک‌پشت و حلزون خیلی آرام و کند در گوشه‌ای از زندگی با ترس و وحشت از روبه‌رو شدن با ذات زندگی بدون سروصدا و با آرامش حرکت می‌کنم. فردی هستم که آرام زندگی می‌کنم، آرام فکر می‌کنم، آرام می‌نویسم.

او ضمن اشاره به کتاب جدیدش افزود: چنین کتابی با این حجم برای من ممکن نزدیک به 10 یا 12 ماه طول بکشد، ولی با همه بدی‌هایی که این کندی دارد و نمی‌توانم همه مسائل زندگی را تجربه کنم یک خوبی برای من دارد و آن دقت و تیزبینی در چیزهای خیلی کوچک است و در برخورد با این مسائل کوچک مدتی مکث کرده و می‌اندیشم و انگار برای من معنای دیگری از آن بیرون می‌آید. در مورد کلمه «عشق» مثل همیشه معانی متعارف،کلیشه‌ای و تکراری دارد ولی برای من معنی دیگری دارد و شاید در بعضی اوقات چهره خشن عشق را می‌بینم که در بعضی از قسمت‌های کتاب به آن اشاره کردم.

 

استفاده تجاری ممنوع

مستور در رابطه با انتخاب نام کتابش به نکاتی اشاره کرد و اظهار داشت: نام این کتاب را برخلاف آثار قبلی‌ام خیلی راحت انتخاب نکردم و زمان طولانی برای آن صرف کردم، به این دلیل نمی‌خواستم کلمه عشق روی کتابم قرار بگیرد و احساس می‌کردم استفاده از این کلمه تجاری و فریبکارانه است و ممکن است فردی به‌خاطر این اسم کتاب را بخرد. ولی پس از مشورت با تعدادی از دوستان و مدتی فکر کردن به این نتیجه رسیدم این کتاب درباره عشق و چیزهای دیگر است و به‌غیر از این اسم نمی‌توان نام دیگری داشته باشد، حتی دو الی سه ماه چاپ کتاب به‌خاطر اسم به تأخیر افتاد.

 

شناخت شرط اول نویسندگی

مستور درباره نویسندگی با اشاره به شناخت فردی افراد از شخصیت خود بیان کرد: من به فردیت آدم‌ها اعتقاد زیادی دارم و معتقدم افراد آن‌طور که هستند خود را کشف کنند و تجارب، باورها و دریافت‌های زندگیشان را روشن و شفاف سازند و درباره مسائل مختلف نظری مستند بدهند، این نوع آگاهی و اطلاع‌دهی هویت فرد را می‌سازد.

وی خاطرنشان کرد: شرط اول نویسندگی این است که تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم و مقلد زندگی دیگران نباشیم، در جایی از زندگی باید ایستاد و بگویید من انسان دیگری هستم و سخنانم از ذهن خودم است نه تقلید از بقیه، سخنانم اصیل و تازه هستند نه تکراری و کلیشه‌ای! مردم به‌طور معمول سخنان اصیل و ناب را بهتر درک می‌کنند و می‌فهمند اینها قلابی و دروغ نیست. نویسنده خوب کسی است که جعلی مطلبی را بازگو نکند و از نظرات خودش در مطالب و آثارش استفاده کند.

وی در ادامه تأکید کرد: بهترین هنر، هنر زیستن است نه هنر نوشتن. سعی کنید زندگی منحصر به‌فردی داشته باشید تا زمانی با شما ملاقات کردند متوجه بشوند چه انسان بزرگی هستید.

 

سینمایی بدون اندیشه

وی درباره فیلم‌نامه نویسی و ارتباط آثارش برای تبدیل به فیلم گفت: بیشتر کتابهایم ساختار سینمایی دارند ولی نظر من نسبت به سینمای ایران ممکن باعث سوء‌تفاهم شود. به سینمای ایران با تسامح 99% اعتقادی ندارم و آن‌را بسیار عقب مانده و ابتدایی فرض می‌کنم و بدیهی‌ترین مسائل که در سینمای جهان رخ می‌دهد را اکنون در سینمای ایران نمی‌توان دید. البته سینمای ایران کارگردانان، بازیگران، موسیقیدانان  و فیلم برداران خوبی دارد ولی  ترکیب همه این موارد صفر می‌شود، چون تفکری در آن وجود ندارد. کارگردانان ایرانی نه اهل اندیشه هستند و نه دارای ذهنی بزرگ که بخواهند کاری چشمگیر انجام بدهند و به‌طور حتم از دل انسان‌های کوچک کار بزرگی در نمی‌آید.

وی با اشاره به فیلم‌های مطرح جهان اشاره‌ای به سینماگران کرد و گفت: به‌عنوان مثال در آثار فیلم‌سازی کارگردان مطرحی مثل «میشائیل هانکه» فلسفه و عرفان دیده می‌شود و این کارگردان این‌ها را به‌خوبی با هم ترکیب کرده است. زمانی شما فیلم‌های این کارگردانان را ببینید نگاه و زیباشناسی شما تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توانید فیلم‌های ایرانی را تحمل کنید.  منظور من از سینمای ایران اشخاص نیستند بلکه ساختاری است که فیلم‌نامه و اندیشه ندارد و مخاطب را نمی‌تواند راضی نگه دارد.

***

لازم به‌ذکر است که تعداد زیادی از مخاطبین و علاقه‌مندان مصطفی مستور بعد از تهیه کتاب در صفی طولانی انتظار امضا از نویسنده محبوبشان را داشتند.

 

 

گزارشی از مرجان فرهمند

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *