چرایی وچگونگی جوانگرایی؟

حضور مدیران و وزیران جوان در دولت های پس از انقلاب امری بدیهی و طبیعی بود؛ چراکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه در دوران جنگ تحمیلی که به فرماندهان جوان اعتماد شد و البته این مساله اثرات مثبت بسیاری را برای کشور به دنبال داشت و چه در عرصه مدیریتی به کار گیری نیروهای جوان برآمده از دل انقلاب مساله ای طبیعی به نظر می رسید که البته تجربه موفقی بود و کادرسازی خوبی هم در آن سال ها انجام شد، اما به مرور در دولت های مختلف پس از انقلاب این موضوع به دست فراموشی سپرده شد و تربیت نیروی انسانی جوان شبیه آنچه در سال های آغازین انقلاب اتفاق افتاد، صورت نگرفت. هر چند، اشکال و چالش دائمی عدم تربیت مدیران دولتی جوان، پس از انقلاب همواره ادامه داشته، اما در این خصوص نباید از نقش کمرنگ مراکز آموزشی و نهادهای علمی به سادگی گذشت.

متاسفانه در این سال ها ارتباط واقعی میان دانشگاه و مراکز اقتصادی و صنعتی و بخش مدیریتی آن وجود نداشته و هیچ مرکز و یا نهادی مختص تربیت مدیران آینده نداشته ایم، اما هستند و بودند افرادی که کلی گویی کرده و می کنند و معتقدند باید مانند دوره های نهم ریاست جمهوری جوانگرایی را کلید زد.

در همین راستا نگاهی به دیگر کشور های جهان و کشورهای توسعه یافته هم گویای این حقیقت است که در ژاپن، آمریکا و بیشتر کشورهای پیشرفته، ایجاد « آکادمی تربیت رهبران» راهکار اصلی برای تربیت مدیران نظام های اجرایی و سیاسی بوده ،که ورود تدریجی مدیران جوان به عرصه های مهم را تسهیل کرده است. اگرچه در ۴ سال ابتدایی دولت روحانی او به کارگیری نیروهای باتجربه و مسن را برای از پیش رو برداشتن مشکلاتی که دامن گیر کشور است، دانست و معتقد بود باید ژنرال های با سابقه برای رفع مشکلات اساسی ناشی از تحریم ها و مشکلات اقتصادی سر کار باشند تا جاده را برای حرکت ماشین سیاست خارجی، اقتصاد و … صاف کنند، اما

حالا پس از گذشت ۴ سال طبیعتا باید این اقدامات صورت گرفته باشد و پس از این شاهد تغییر رویکرد دولت در خصوص مشکلات و مسائل پیش روی کشور باشیم. طبیعی است که اشاره رئیس جمهور به جوان‌تر شدن مدیران میانی کابینه باید حاوی نکته هایی از این قبیل باشد که ۴ سال دوم دولت روحانی باید زمان اجرای برنامه ها و تحرک باشد که این مساله هم ذهن و هم نیروی جوانی می خواهد. به نظر می رسد حال زمان بهره گیری از نیروی مشورتی با سابقه و به کار گیری نیروی اجرایی جوان، با انگیزه و پر تحرک است که بازسازی مدیران میانی کابینه دوازدهم باید بر اساس آن صورت بگیرد. استفاده از نیروهای جوان،تحصیلکرده و خلاق و با انگیزه البته با رعایت مولفه های شایسته سالاری می تواند به موفقیت های دولت کمک شایانی کند.جوانانی که بارها و بارها در سال های اخیر و در جریان تحولات و حوادث متانت ،وقار،حزم اندیشی و عقلانیت خود را با صدایی رسا و امید بخش در فضای سیاسی و اجتماعی کشور طنین انداز کرده اند.بنابراین نباید و نمی توان به سادگی از کنار این قشر عبور کرد.

گرچه جوانی با ویژگی بی تجربگی و ناپختگی در امر سیاست و مدیریت سیاسی مزیت به شمار نمی رود امّا ویژگی های مطلوب دیگری چون امیدواری ،جسارت در تصمیم گیری،نشاط،نوآوری و خلاقیت،انگیزه و انرژی مضاعف می تواند نقطه قوتی باشد که با دو راه حل می توان از بی تجربگی و ناپختگی جوان و جوانان چشم پوشی کرد و تلفیقی مبارک از تجربه بزرگان و توان و انرژی جوانان در پیشبرد اهداف ساخت.

می توان با بازنشسته کردن مدیرانی که سالهای طولانی بر مسند امور اجرایی قرار دارند از آنان به عنوان بزرگترین سرمایه نیروی انسانی یک مجموعه در جایگاه مشاور و راهنما بهره جست و فرصت استفاده از ظرفیت و پتانسیل های امور اجرایی جوانان را فراهم نمود.یا اینکه برای تجربه اندوزی و رشد در فضای سیاسی و اجتماعی، جوانان به عنوان دستیار و معاون در کنار مدیران شاخص و کارآزموده قرار بگیرند تا از سویی به آنان کمک کنند تا درک صحیحی از مناسبات و نیازها و خواسته های جامعه جوان کشور به جهت وجود فاصله‌ی سنی زیاد پیدا کنند و از طرفی خود جوان نیز فرصت یادگیری و تجربه اندوزی و بهره گیری از تجربه بزرگان را کسب کند.

 

 

داریوش پایسته، رییس گروه مشاوران جوان معاونت اجتماعی- سیاسی استانداری خراسان رضوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *