دلتنگی های یک مرد از نامردی برادر و خواهرش
مرد جوان زانوی غم بغل کرده و روی صندلی نشسته بود. او چند دقیقهای فرصت تا داشت تا با کارشناس مشاوره پلیس صحبت کند. حمید در این فرصت کوتاه قبول کرد خیلی خلاصه به بیان مشکل خود بپردازد. مرد جوان گفت: آن روز برادرم خیلی داغ کرده بود. او در حضور دو خواهرم داد می […]