کودک، نقاشی، توانمندی

شاید تا حالا به این فکر نکرده باشید که نحوه برخورد ما با نقاشی کودکان چه تاثیر عمیقی در شخصیت آینده آنان می‌تواند داشته باشد؛ اعتماد به نفس و عزت نفس؛ خلاقیت در کارها و موفقیت‌های شغلی، داشتن هویت فردی و شخصیتی مستقل، خودشناسی و باور به خود، یافتن راز خوشبختی در زندگی و رسیدن به آرامش  از تاثیرات توجه به نقاشی کودک است.

نقاشی در ذات انسان‌ها در طول تاریخ بوده و هست و گواه این مطلب نقاشی‌های انسان‌های غارنشین در عصر حجر است. اولین و بهترین راه ارتباطی انسان‌ها با یکدیکر از گذشته تا امروز پس از گذشت هزاران سال همچنان تداوم یافته و بشر توانسته به وسیله نقاشی‌ها و خط تصویری به اطلاعات مهمی در مورد گذشتگان دست یابد.

هنوز هم اولین زبانی که انسان‌ها برای ایجاد ارتباط با یکدیکر دارند، نقاشی است. با این تفاوت که امروز از نقاشی کمتر برای ایجاد رابطه استفاده می‌شود. همه کودکان جهان هنوز این زبان را تا قبل از تسلط کامل به زبان مادری وکامل شدن خزانه لغاتشان استفاده می‌کنند اما هدف از توجه به نقاشی کودک نه نقاش شدن آنهاست که رشد شخصیت فردی و اجتماعی و پرورش مهمترین بعد وجود انسان یعنی خلاقیت و توانایی حل مسئله است و نیز پرورش متعالی‌ترین حس انسانی که عشق و زیبایی در وجود او است؛ یعنی زیبا دیدن زندگی و عشق به آفریده‌های خداوند.

آری؛ نقاشی کودک که اولین تولیدات و اولین قدم در ابراز وجودش کودک به شمار می‌رود با تشویق کافی و برخورد درست آینده کودک را می‌سازد و موفقیتش را تضمین می‌کند. متأسفانه بسیاری از ما این راز را نمی‌دانیم و ناخواسته موجب آسیب‌رسانی به رشد شخصیت کودکمان می‌شویم. توجه به نقاشی یا بهتر بگوییم زبان کودک آموزش‌هایی می‌خواهد که بسیار ساده اما مهم است.

امروزه ثابت شده کوچکترین رفتار و گفتار ما می‌تواند پیش نویس‌های زندگی و طرح واره‌های او را شکل دهد. برای داشتن کودکی موفق باید از دوران نوزادی او مراقب رفتار و گفتارمان باشیم و او را به سمت موفقیت پیش ببریم. بی‌توجهی به  خط خطی‌های اولیه کودک بی‌توجهی به اولین نشانه‌های استقلال و اولین تولیدات کودک است که  احساس ذوق و شادی او از توانایی‌اش زیر پاگذاشته می‌شود و اولین ناکامی طفل با گرفتن خودکار یا وسیله خط خطی کردنش از او همراه با اخم و اظهار ناراحتی از کار او بوجود می‌آید.

این نوع ناکامی‌ها او را به این باور می‌رساند که ناتوان از انجام کار درست و مورد پذیرش پدر و مادر خود است و این احساس سرخوردگی به شخصیت کودک لطمه می‌زند. پس چه باید کرد؟ کافی است به جای محدود کردن طفل وسرکوب کردن نیازش او را در هر مقطع سنی درک کنیم و در مسیر درست قرار دهیم. مثلا برای کودک نوپایی را که در سن تجربه و کشف است و با خودکار یا ماژیک و… روی مبل و فرش و دیوار خط خطی می‌کند کافی است ماژیک‌های قابل شستشو با آب یا مدادهای آبرنگی که به راحتی با آب شسته و پاک می‌شوند تهیه کنیم. یا دیوارها را با روزنامه وکاغذ بپوشانیم و از ملافه برای حفاظت مبل و فرش استفاده کنیم و به تدریج او را عادت دهیم در دفتر مخصوص خود نقاشی کند.

گفتیم که به تدریج باید کودک را عادت دهیم تا در دفتر مخصوص خود نقاشی کند. توجه کنیم  همه این کارها با حوصله و لبخندی مهربان همراه باشد تا کودکمان احساس امنیت و عشق بی‌قید وشرط را تجربه کند و ذهنیت اشتباهی در مورد خود وتوانایی‌هایش پیدا نکند. به او کمک کنیم تا راه‌های درست تجربه کردن و حتی شیوه حل مسئله را فراگیرد، اگر او را از انجام کاری نهی می‌کنیم راهی مناسب و یا حتی چند راه حل برای انجام درست آن کار پیشنهاد کنیم و عملا شیوه و مهارت حل مسئله را به کودکمان آموزش دهیم.

نقاشی مهارتی است که در آینده کودکمان را در مقابل بسیاری از سرخوردگی‌ها مقاوم کرده و نه تنها زمینه افسردگی را از بین می‌برد بلکه  به او اعتماد به نفس زیادی خواهد داد. کودک در حین فرآیند نقاشی و کار هنری  با وسایل مختلف و کاربردهای خلاقانه از آن وسایل آشنا شده و به توانایی‌های خوداعتماد پیدا می‌کنند و از شخصیت توانای خود لذت می‌برد.

آشنایی با مراحل رشد کودک و توانایی‌اش در هر سنی برای والدین و مربیان بسیار ضروری است چراکه نگرش آنها را به کودک درست‌تر و انتظارات آنها را معقول‌تر می‌کند. داشتن انتظارات خارج از توانایی کودکان، آفت تربیتی کودک است. اگر از کودکی که تا سه سالگی هنوز در مرحله خط خطی کردن و کشیدن شکل‌های نامفهوم است انتظار داشته باشیم تصاویر واضح و مشخص بکشد هم خود و هم کودکمان را ناامید کرده‌ایم، درست مثل این است که از کودک بخواهیم از روز اول با کلمات واضح و جمله‌بندی درست، و بدون خطا صحبت کند. اشاره کردیم که نقاشی زبان کودک است، او باید در بیان خود آزاد باشد؛ والدین هوشیار سعی در یادگرفتن زبان کودک دارند و به دنبال آشنایی با مفاهیم نقاشی کودک هستند تا صدای نقاشی کودک را بشنوند و در صورت لزوم مشکلات احتمالی او را برطرف کنند. البته لازمه این ارتباط و گفت‌وگوی دوسویه  ایجاد شرایط لازم برای سخن گفتن با نقاشی است.

چگونه شرایط لازم ارتباط را ایجاد کنیم؟ با کم کردن محدودیت‌ها و با تهیه و در اختیار گذاشتن ابزارهای مختلف نقاشی و آموزش استفاده از وسایل و آموزش تکنیک‌های مختلف نقاشی با تحریک حس کنجکاوی او می‌توانیم باعث رشد خلاقیت کودک شویم؛ تا بتواند با روش‌های مختلف فرافکنی کرده و از درون خود با ما سخن گوید، یادمان باشد انتقاد از کارکودک و آموزش مستقیم نقاشی در شکل‌گیری شخصیتش تأثیر منفی دارد.

انتقاد و ایرادگرفتن از نقاشی کودک یعنی زیر سئوال بردن طرز فکر و بیان  آزاد و صادقانه کودک؛ چیزی که هرگز برای خودمان نمی‌پسندیم و دوست نداریم کسی به طور مستقیم به ما بگوید اینطوری صحبت کن! این رابگو؛ این را نگو، این طور فکر کن و… پس اگر قرار است نقاشی کودک را تصحیح کنیم باید آگاهی و اطلاعات او و طرز فکرش رشد یابد که  به مرور زمان و متناسب با سن کودک صورت خواهد پذیرفت.

کودکان ما تفاوت‌های زیادی با ما و با دیگران دارند. هرکودکی معجزه‌ای منحصر به فرد از طرف خداست و باید تفاوت‌های فردی را شناخت و به آن احترام گذاشت. یادمان باشد کودکان ما گل کوزه‌گری نیستند تا هر طور که خواستیم آنها را شکل دهیم. آنها گیاهان باغ زندگی هستند و ما به عنوان مربیان آنها می‌توانیم شاهد رشد آنها  باشیم و هدایت و تربیتشان کنیم.

 

یادداشتی از مینو نصیرزاده

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *