در گفتوگوی صبح امروز با یک مدرس عكاس و دیزاینر مطرح شد:
خودباوری غلط عکاسان و قابهای خالی از تفکر
وحدانه آخوندشریف
مجید بندار مقدم، مدرس عکاسی که تاکنون ١٦ نمايشگاه انفرادى در داخل و خارج كشور ازجمله تهران، خانه هنرمندان ايران، اصفهان، كيش، مشهد، دانمارك ، سوئد، رومانى و ايتاليا را برگزار کرده، بيش از ٣٠ سال است که كار مداوم در هنر عكاسي و طراحى را بهصورت حرفهای دنبال میکند، وی در بخش عكاسى كودك شيوه و سبكى نو را ايجاد كرده و به زبان سادهتر عكاسى انتزاعى را در قالب عكاسي آتلیهای انجام میدهد. او در عكاسى سیاهوسفید در سال ١٣٨٤ بهعنوان عكاسى با نگاهى ويژه و متفاوت از طرف عباس كيارستمى در اولين نمايشگاه عکسهای سیاهسفید ايران معرفى شد و اخیراً هم در قالب عكاسى پرتره از چهره ایراندختهای سرزمين ایران كه به مونالیزاهای ماشينى ملقب شدهاند دستیافته است. به نمایشگاه وی رفته تا از نزدیک با ایشان به گفتوگو نشسته و از تجربیات شیرین او در این سی سال بهره ببریم.
نظر شما در خصوص برگزاری جشنوارههای موضوعی عکاسی چیست؟
جشنوارهها افراد را به بیراهه بزرگی کشانده، درعینحال که جشنواره شاید، در صورت داشتن هوش و دانش لازم از جانب عکاس، بتواند در مسیر درستی هدایت شود اما تأکید میکنم بیشتر از جنبههای مثبتی که ممکن است داشته باشد هنرمند را سفارشی بار میآورد. در حقیقت جشنوارهها مخاطب را به نمایش یک تصویر ترغیب میکنند. در این وهله عکاس نمیتواند از عکسی که در نمایشگاه نمایش دادهشده خط گرفته و تفکر خود را در قصه عکاسیاش امتداد دهد.
پس شرکت در جشنوارهها چطور میتواند مثمر ثمر باشد؟
من در چند جشنواره شرکت داشتم ولی تمام تلاشم بر آن بود که عکسهای خودم را به نمایش بگذارم و اصلاً تحت تأثیر برنامهها و موضوع جشنواره قرار نمیگرفتم و معمولاً جشنوارههایی شرکت میکردم که عکس آزاد داشتند. درواقع عکسها را ، صرف محک خوردن عکس و نگاهم در ان طرف آبها یا در شهرهای مختلف میفرستادم، که خوشبختانه اتفاقهای خوبی برایم رغم خورد و انرژی من را برای ادامه این حرفه دوچندان کرد.
شرکت در کدام جشنواره برای شما نتایج خوبی به همراه داشته است؟
در سال 84، اولین جشنواره عکس سیاهوسفید در ایران کلید خورد و حضور داوران منجمله آقای مدنی و کیارستمی که از اساتید و استخوان خردکردهها و دارای تألیف و نگاه ویژه در هنر هستند دلیل اصلی حضور من در این جشنواره بود. در آن جشنواره 5 عکس من پذیرفته شد که یک عکس بهعنوان عکس برتر و ویژه معرفی و از 4 عکس دیگر تقدیر شد.
آیا نگاه شما در عکاسی بهصورت انتزاعی است؟
بله، نگاه من در عکاسی انتزاعی است و برای این دید، شناخت رنگ، زیباییشناسی، نور و میزانسن نور اثرگذار است. در واقع بیننده ممکن است زمان بیشتری بر روی کار شما صرف کند و جزئیاتی را ببیند که در دیگر مواقع ممکن بود آنها را نادیده بگیرد. در برخی مواقع، این بدین معنی است که احتمال اینکه بین بیننده و عکس یک ارتباط احساسی به وجود بیاید بیشتر است. برای من رسیدن به این مقوله و حرفهای شدن در این امر پروسهای 30 ساله را طی کرد و به همین سادگی به دست نیامد و گاه شاهد این هستیم که عکاسان نوپای ما از قرار دادن دو تصویر در کنار هم به تصور خود عکسی انتزاعی را به نمایش گذاشتهاند این خودباوری بر روی پیشرفت خود فرد تأثیر منفی گذاشته و او را از یادگیری بازمیدارد، درواقع استفاده منطقی از ابزارها برای شکلگیری یک موضوع واحد بسیار اثرگذار خواهد بود.
آیا ورود تکنیک در حرفه عکاسی به بهبود کیفیت آثار کمک کرده است؟
تکنیک شاید تصویر را زیباتر کند اما اثرگذاری لازم را نخواهد داشت، درواقع نکته حائز اهمیت این است که عکاسی در قالب تفکر و اندیشه خود فرد باشد، بهخصوص در حال حاضر که کشور در دو اخیر در زمینه عکاسی در جا زده و ما مدام شاهد تصاویری هستیم که درگذشته بسیار دیدهایم. در زمان حال، تصاویر با دیجیتال ثبت میشود و تفاوت آن با عکاسی قدیم بر این است که درگذشته تفکر و اندیشه در پشت یک عکس حاکم بود ولی الآن فقط تکنیک پشت تصویرها شکلگرفته است و تصاویر خالی از فکر و خلاقیت هستند، درواقع تکنولوژی جنبه منفی خود را بر آثار گذاشته است.
متفاوتترین کاری که در مدت این چند سال انجام دادهاید چه بوده است؟
از سال 84 تا 92 با چوپانهای استان، در فریمان و سرخس یا قوچان و خارج از استان قرار عکاسی داشتم، قراردادی کاری نه پولی، صبح زود به مناطق بکر و بینظیری که مطمئن بودم فقط چوپانها آن را دیده بودند، میرفتم که تجربهای بینظیر در جریان کاری عکاسی من در آن سالها رقم خورد.
قشنگترین لحظه عکاسی کدام است؟
بستگی دارد به اینکه شما میخواهید از چه چیزی عکاسی کنید و چه اتفاقی میخواهید در عکاسی شما بیافتد، عکاسی دنیایی از نمایشهای زیبای هنری است، برخلاف همهی هنرهای دیگر، انتهایی ندارد. درواقع این لحظه را خودتان تعیین میکنید.
تأثیر احساسات و شعر در عکاسی چگونه است؟
ما هر زمان موزیکی را گوش میدهیم برایمان تصویری ایجاد میشود. گوش دادن به اشعار بهخصوص شعرهای شاهنامه و مولانا، باعث میشود قصههای تصویری در ذهن ما نقش ببندد و انسان ناخواسته تصویرسازی کند، نگاه من هم در عکاسی بدینصورت است که وقتی، عکسی را ثبت میکنم بتوانم در حال انتقال شعری به ذهن مخاطبم باشم.
اثرگذاری بیشتر یک عکس درگرو چه چیزی است؟
یکی از چیزهایی که عکاس باید بدان توجه داشته باشد حضور تمامعیار عکاس در عکسها برای معرفی خود به مخاطب است. درواقع وقتی این حس را به بیننده تزریق کنید میتوانید شاهد اثرگذاری بیشتر عکس در ذهن مخاطب باشید. ما هیچوقت فکر نکردیم که کجای عکاسی قرارگرفتهایم؟ هدفمان چیست؟ چرا عکس میگیریم ؟ چه چیزی را میخواهیم به نمایش بگذاریم. من احساس میکنم مردم به یک نوع خودباوری غلط در این حرفه رسیدهاند که میتواند به این هنر ارزشمند ضربه بزند.
آیا مشهد را ازلحاظ فرهنگی هنری غنی میدانید یا خیر؟
یکی از قطبهای اول عکاسی ایران، مشهد است و حتی تهران بعد از مشهد قرارگرفته، به نظر من مشهد قطب اول ادبیات، شعر و شاعری هم هست چراکه ما بزرگانی چون خیام، عطار، فردوسی، اخوان ثالث و مشیری که همگی مشهدی هستند و جایگاه خیلی بزرگی در ایران و جهان دارند را در سند افتخارات خود جایدادهایم، این اتفاق خوبی است که برای خراسانیها شکلگرفته است و باید از آن در جهت پیشبرد هنر و فرهنگ بهره جست.
#وحدانه آخوندشریف، مجید بندار مقدم، روزنامه صبح امروز،عکاسی انتزاعی، عكاسى كودك، عكاسى پرتره، جشنوارههای موضوعی عکس
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.