سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی؛
سه راز خشم مردم : مناظره، ژست و برجام
ماجرا البته وجوه دیگر هم دارد. مثلا این که تا دیروز صحبت از فرزندان بود و حالا نوبت به نوهها رسیده است و این یکی هنوز پا به گیتی ننهاده… اصول گرایان معترض هم که شهید قاسم سلیمانی را الگو میدانند ، ناخرسندند.
عصرایران نوشت: راز حساسیت افکار عمومی به سفر «پُربار» خانوادۀ آقای قالیباف به استانبول را باید فراتر از یک مسافرت دانست که سالانه صدها هزار ایرانی به ترکیه انجام میدهند و به صورت عادی کار ناپسندی نیست حتی در این کشور حایز رتبۀ اول غیر ترکیهایها در خرید مِلک هستند.
همچنین خرید سیسمونی نوزاد که به مراتب از جهیزیه کمهزینهتر است و این هم سنتی است رایج. یا حتی ابراز شگفتی از این که اگر قصد خرید کالای خارجی داشتند چرا از همین تهران اقدام به تهیۀ بهترین برندها نکردند؟
حتی شاید به خاطر انجام این سفر در ماه رمضان هم نباشد که معمولا روزهداران از سفرهای غیر ضروری پرهیز میکنند تا قادر به ادای تکلیف باشند. یا همزمانی با نمایش فیلم پرسروصدای فیلم «موقعیت مهدی» دربارۀ فرمانده شهید سپاه که ناخواسته دو نوع زندگی و آرمانهای دهۀ ۶۰ را با واقعیتی در ۴۰ سال بعد در معرض مقایسه میگذارد.
اینها کم و بیش هست اما پررنگ نیست. راز خشم و انزجار را باید در سه کلمه جُست: مناظره، ژست و برجام.
اول: مناظره؛ افشای سفر «پُربار» همسر و دختر و داماد آقای قالیباف به استانبول که روز چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ خورشیدی صورت پذیرفت، مردم را به یاد ۵ سال قبل و مناظره های انتخاباتی اردیبهشت ۹۶ انداخت و آن جمعۀ ۲۲ اردیبهشت که آقای قالیباف از تجارت پوشاک دختر یک وزیر انتقاد کرد و گفت «۴ درصدیها» پررو هستند و خود را نمایندۀ ۹۶ درصد جامعه دانست. در این روزها خیلی ها متن سخنان آقای قالیباف در آن مناظره را بار دیگر خوانده یا فیلم آن را دیدهاند و نویسندگان متن نطقهای رییس مجلس هم اگر قصد دارند برای توضیح و پاسخ گویی بنویسند خوب است مرور کنند.
دوم: ژست؛ سفر خانواده به استانبول در وضعیت تحریم با ژست انقلابیگری سازگار نیست. جرم نیست و خیلیها میروند. البته خیلیها هم نه. چرا که سال ۱۳۸۸ با دلار ۱۰۰۰ تومان می شد رفت و حالا با چه دلاری؟
ژستهای متناقض آقای قالیباف توی ذوق مردم زده است. اگر در همان ژست تکنوکرات سال ۸۴ باقی مانده بود هیچ شگفتآور نبود اما از ۹۲ به بعد و مشخصا از ۹۶ به این طرف در لحن و گفتار و پوشش و حتی اندازۀ محاسن، ژست دیگری گرفته و همین تناقضها موجب این وضعیت شده است. وگرنه فرزندان دیگر مسؤولان هم به سفر میروند و این همه جنجال بر پا نمیشود.
در جامعهای که مردم از شدت «ریا» آزردهاند و احساس میکنند حرف و عمل یکی نیست تا مصداقی پیدا میشود یا تصور می کنند مصداق است واکنش نشان میدهند و به تعبیر دکتر فاضلی این اتفاق از عواقب ریای سیستمانیک ارزیابی شد.
سومی اما برجام است. در حالی که مردم انتظار داشتند با انتخاب جو بایدن گشایشی حاصل شود و به نتایج انتخابات آمریکا توجه نشان می دادند رییس مجلس انقلابی روز ۲۵ آبان ۱۳۹۹ در نطق خود گفت: ” تصمیمات ما به پاستور و باب همایون و بهارستان ربط دارد نه جورجیا و میشیگان و آریزونا” . یعنی شمارش آرا در ایالت های آمریکا و این که ترامپ میماند یا نه مهم نیست حال آن که همین تازگی و قبل از ماجرای سیسمونی اذعان کرد فروش ۱۱۹ میلیارد دلاری نفت در یک سال دولت احمدینژاد به ۹ میلیارد دلار در یک سال دولت روحانی رسید. به این نطق هم بسنده نشد و مجلس انقلابی در ۱۱ آذر ۱۳۹۹ مصوبهای گذراند که دست دولت ربرای احیای مذاکرات برجام پس از ترامپ را میبست.
این مصوبه در واکنش به ترور شهید فخرآبادی بود هر چند ربط مستقیم آن کشف نشد اما به خاطر آن محدودیتهایی در سفر بازرسان آژانس ایجاد و مشخص شد تا روحانی هست برگ احیای برجام به او داده نمیشود. ربط قضیه به ماجرای اخیر چیست؟ این تصور است که از یک طرف با عادی شدن امور مخالفت میکنید و از سوی دیگر خودتان بی خیال تحریم به سفر میروید؟ به زبان ساده: تحریم برای ما خوب است وباید تحمل کنیم و برای شما نه؟ ما نگاه به داخل و اشکنه و شما نگاه به خارج و استانبول؟
ماجرا البته وجوه دیگر هم دارد. مثلا این که تا دیروز صحبت از فرزندان بود و حالا نوبت به نوهها رسیده است و این یکی هنوز پا به گیتی ننهاده.
اصول گرایان معترض هم که شهید قاسم سلیمانی را الگو میدانند ناخرسندند.
یک روز بعد از ماجرای سیسمونی روز سعدی بود. هم او که در گلستان آورده است: «تو را که خانه، نِئین است بازی نه این است.»
خانۀ «نئین» یعنی خانهای که با «نی» ساخته و شاید شکل درست آن «نِیین» باشد. فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همه را در خانههای ساخته از نی قرار داده و بازی تازه میطلبد. آقای قالیباف هم اگر میخواهد به بازی سیاست ادامه دهد باید شیوۀ بازی را تغییر دهد.
تا کنون چند بار البته تغییر داده از امضای نامه به خاتمی در تیر ۷۸ تا قبول حکم او برای ریاست ستاد قاچاق کالا و ارز. از کاندیداتوری در ۸۴ با شعار «حجاب حداقلی» – در جزوۀ تبلیغاتی و نه سخنرانیها- و سیمای تکنوکراتیک تا تلاش برای شباهت به احمدینژاد در سال ۹۲. از تبریک به ظریف در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ و «خداقوت دوست عزیز» و تشکر از «تلاش های مجاهدانۀ او» تا مصوبۀ ۱۱ آذر ۱۳۹۹. از تقسیم جامعه به اکثریت ندار ۹۶ درصدی و اقلیت دارای ۴ درصدی تا سفر خانوادگی که از ۴درصدیها برمیآید…
جان کلام: تو را که خانه نِئین است، بازی نه این است!
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.