دوران سیاستمداران توئیتری و هنرمندان اینستاگرامی تمام میشود؟
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
مهناز اصغری
به عقیده صاحبنظران حوزه رسانه سلبریتیها در فضای کنونی جامعه نقشی محوری داشته که با رفتارهای خود در تغییر کنشهای اجتماعی، اولویتهای فکری و فرهنگی جامعه و… اثرگذاری دارند و بخشی از رفتارهای جامعه، تابعی از رفتارهای این گروه است. اما موضوع این است که نقش سلبریتیها در مشارکت مردم، انسجام اجتماعی، تغییر سبک زندگی و … مسائلی است که پس از آغاز پدیده «سلبریتیسم» شروع میشود. متخصصان و کارشناسان «سلبریتیسم» را لایه دوم و پنهانی سلبریتی به حساب میآورند و مبدا بروز این پدیده را از زمانی میدانند که این افراد پایشان را خارج از دایره تخصصی خود گذاشته و در متن و حاشیه اتفاقات غیر تخصصی حضور پیدا میکنند.
درواقع برای برخی از این چهرهها هر جایی که کانون توجه باشد، آنها هم حضور دارند. اینستاگرام، توییتر، یوتیوب، قاب دوربینهای عکاسی در جشنوارهها و خیلی موقعیتهای حقیقی و مجازی که فرصتی خوب برای دیده شدنشان است. در این بین جالبتر از شهرت طلبی آنها ، اظهار نظرهای غیر تخصصی و موجهایی است که به راه میاندازند. برای اثبات این موضوع میتوان به صورت مصداقی به امثال بازیگرانی همچون بهنوش بختیاریها اشاره کرد که در مورد هرچیزی اظهار نظر میکنند. هرچند مسئله ورود سلبریتیها در حوزههای غیرتخصصی، «چندان موضوع جدیدی نیست» و بارها شاهد اظهارنظرهای متعددی از سوی این افراد در موضوعات مختلف بودهایم.
در این بین بخش قابل توجهی از کاربران شبکههای اجتماعی حضور سلبریتیها و به طور مشخص بازیگران را در موضوعات غیرتخصصی، نادرست دانسته و معتقدند که این افراد نباید تنها به دلیل جایگاه و شهرتی که دارند در فضاهای دیگری ورود پیدا کنند. این موضوع را میتوان به کرات و البته به سادگی با خواندن کامنتها و ریاکتها در زیر پست این چهرهها در توئیتر و اینستاگرام و … مشاهده کرد.
در این خصوص برای روشنتر شدن زمینههای اجتماعی و فرهنگی شکلگیری پدیده سلبریتیسم و حضور سلبریتیها در عرصههای عمومی به سراغ یک روان شناس و تحلیلگر اجتماعی میرویم.
هیچ گروهی قدرت ساخت و نابودی چهرهها را ندارد
دکتر طهورا زمانی با بیان اینکه «برای اعمال نظر درمورد سلبریتیها یا افراد مشهور، باید به بررسی کامل تاریخ بشر بپردازیم، چرا که همواره افرادی بوده که معروف و توسط طیف گسترده یا قالب حداکثری جامعه شناخته شوند» میگوید: با روی ریل افتادن سینما و توسعه هنر هفتم سلبریتیها هم کثرت پیدا کردند و به مرور به ستارگانی پرفروغ در میان مردم تبدیل شدند.
وی ادامه میدهد: البته هیچ گروه یا نهادی بهتنهایی قدرت آن را ندارد که ستارهای را بسازد یا نابود کند. چهار گروه تهیهکنندگان، فعالین حوزه رسانه، افراد جامعه و خود سلبریتیها در تبانی و رقابت با یکدیگر سلبریتیها را به شهرت میرسانند. درواقع در عین حالی که هیچ کدام تعیینکننده نیستند، ناتوان هم نیستند.
تسریع پدیده سلبریتیسم با رسانهها
این تحلیلگر اجتماعی با اشاره به اینکه «در جامعه کنونی و با گسترش شبکههای مجازی کمتر اندیشمندی است که منکر نقش سلبریتیها بر کلیت سبک زندگی و ترجیحات افراد در روش زندگی کردن و رجحانهای آنها در انتخاب شیوههای زندگی باشد» تاکید میکند: البته صاحبنظران در میزان اثرگذاری، گستره و دامنه نقش سلبریتیها بر تغییر نگرش افراد اتفاق نظر ندارند، اما وقتی برنامههای تلویزیونی و رسانهای پر مخاطب، سلبریتیها را جلوی دوربین یا تیتر یک خود میآورند و خارج از حیطه توان، تجربه و تخصصشان با آنها گفتوگو میکنند، به پدیده سلبریتیسم تسریع میبخشند . بنابراین رسانهها چه از نوع دیداری و چه نوشتاری در بروز این پدیده، نقش بسزایی دارند.
وی ادامه میدهد: هر فرد تاثیرگذار، مشهور و شناخته شدهای در عرصه سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ، سینما، موسیقی، ورزش، مدلینگ و… میتواند یک سلبریتی محسوب شود. ستارهها این سلبریتی شدن را مدیون رسانهها هستند که آنها را به مردم دنیا میشناسانند و البته رسانهها هم از این راه هم برای خود و صاحبان صنعت و ثروت درآمدزایی میکنند.
جامعه را به انحطاط فکری نکشید
دکتر زمانی میگوید: با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی بهخصوص اینستاگرام و توئیتر و همچنین رشد صفحات شخصی، پدیده سلبریتیسم چند برابر شد و بستری را فراهم کرد تا سلبریتیها، آزادانه و بدون محدودیت درباره همه موضوعات، اظهار نظر کنند و حتی وقتی مورد اعتراض قرار میگیرند، میگویند که «ما به عنوان یک شهروند عادی، حق اعتراض داریم».
وی با بیان اینکه «چنین برخوردهایی از منظر علم جامعهشناسی و روان شناسی اجتماعی مردود است» مطرح میکند: موضوع اصلی این است که وقتی فردی که در بین توده مردم از محبوبیت و جایگاهی برخوردار است، وقتی اظهار نظری میکند، از سوی همان توده مردمی که به او اعتماد دارند، مورد تائید قرار میگیرد. بنابراین از اظهار نظرات بدون تخصص باید به شکل جدی خودداری کنند تا جامعه را به انحطاط فکری نکشند.
مقصر اصلی خود ما مردم هستیم
این روانشناس تاکید میکند: چند سالی است که سلبریتیهای حوزههای مختلف در شکل و شمایل اپوزسیون ، با اظهارنظرهای سطحی و بدون آگاهی به مسائل مختلف ورود میکنند. آنها حتی مسئولیت اظهارنظرهای غلط خود را برعهده نمیگیرند و نمیپذیرند که در موضوع مورد نظر تخصصی ندارند! به واقع حتی پای اظهار نظر تحمیلیشان به جامعه هم نمیایستند و در اکثر موارد بعد از مدتی نظرشان عوض میشود. در حالی که با توجه به تاثیرگذاری که سلبریتیها در جامعه دارند، باید بیشتر از سایرین مراقب رفتار عمومی، حرف زدن و اظهارنظرهایشان باشند. چون همین معروف بودن آنها را به گروههای مرجعی تبدیل کرده که هوادارانشان از آنها تاثیرپذیری دارند.
وی با بیان اینکه «مقصر اصلی خود ما مردم هستیم» تصریح میکند: وقتی یک سلبریتی ۸ میلیون فالوور دارد یعنی خودمان دوست داریم که چنین آدمهایی که توانایی و تخصص دو کلام حرف درست و حسابی زدن را ندارند، دغدغه من و شما را تعیین کنند.
لزوم جامعه مبتنی بر خرد
زمانی با تاکید بر اینکه «سلبریتیسم خطرناک است» مطرح میکند: هیچ کسی حق اظهارنظر معنادار و بی قاعده در حوزه غیر تخصصی خود را ندارد. به واقع اگر آنها میخواهند کنشی را حمایت یا تبلیغ کنند باید در آن زمینه از اندک تخصصی برخوردار باشند و صرف شهرت به معنای داشتن صلاحیت برای اظهارنظرهای غیرکارشناسی نیست
وی در پایان تاکید میکند: در یک جامعه مبتنی بر خرد، کمتر شاهد هستیم که افراد درباره همه چیز به خود اجازه اظهار نظر بدهند چراکه تخصص گرایی نقطه عطف این جوامع است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.