فاصله واقعیت با آنچه از مقابل چشمان بینندگان میگذرد؛
سفرههای رنگی شام ایرانی یا سفرههای خالی از نان قسطی!
مریم اصغری
ماهواره همواره به عنوان یکی از تهدیدهای فرهنگی بالفعل جامعه ما شناخته میشود. در این بین، چند سالي است كه ايجاد شبكههاي فارسي زبان روند این تهاجم فرهنگي را نیز تسهيل نموده است. برنامههاي شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان با عبور از تمامي خطوط قرمز اخلاقي كه در جامعه ايراني براي آن حريم قائل هستيم، جاذبههاي كاذبي را ايجاد كردهاند و از اين رهگذر بينندههاي ثابتي را در داخل كشور به دست آوردهاند.
بدون شک هدف از ساخت این برنامههاي مخرب غرب، تضعيف باورهاي ديني و اخلاقي جوامع مسلمان و به خصوص جامعه اسلامي ايران است. اما اشتباه اصلي كه در راه مقابله با برنامه های ماهواره رخ داده اين است كه به جاي اينكه برنامههاي توليد داخل با كيفيت و پربينندهتر طراحي شوند، همان برنامههاي ماهواره را با سبك داخلي به اجرا درآوردند که در یک نگاه اجمالی میتوان فهمید با اين كار در عمل برنامهساز داخلی به توانايي ماهواره در توليد برنامه جذاب اعتراف كرده و سطح خود را در حد يك كپي كار ساده پايين آورده است.
تمام پیش توضیحات بالا بدین جهت ارائه شد که اشارهای به این موضوع داشته باشیم که اخیرا بخشی از تولیدات تلویزیون یا حتی رسانههایی همچون شبکه نمایش خانگی، ناخواسته و با کپی کاری بدون اطلاع، به اشاعه فرهنگ غربی میپردازد و با مجلل و مصنوعی نشان دادن زندگیها حس گرمی و نوع دوستی آن را از بین برده و فاصله شدیدی را بین زندگی مخاطب با آنچه که در قاب تلویزیون میبیند به تص.یر میکشد.
امامی: شام ایرانی نه تنها به عنوان یک برنامه ایرانی موفق عمل نکرده، بلکه باعث تنزل انتقال حس نوع دوستی و همنوع پنداری هنرمندان با دیگر افراد جامعه شده است
در این خصوص «پیتیریم سوروکین»، جامعه شناس و استاد دانشگاه هاروارد معتقد است ذهنیت حاکم بر تمامی جوامع و اذهان مردم مادیات است و وقتی مادیات پررنگ شود، میزان معنویات و همدلی کاهش میباید و افراد به رباتهایی بیاحساس و خود محور تبدیل میشوند که به جز خود به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنند.
اکنون چند سوال پیش میآید؛ نشان دادن سفرههای رنگی در شرایطی که دیده شده مردم نان را به قسطی بر سر سفرههای خود میبرند چه دلیلی دارد؟ نمایش لاکچری نشینی و ترویج برنامههای فرهنگی و آموزههای غربگرایی جز اینکه اه از نهاد کودکی در حاشیه شهر یا روستاهای بدون امکانات بلند کند، چه نتیجه ای دارد؟ شام ایرانی؟ مگر چند دردصد سفرههای شام در ایران اینگونه چیده شده است؟
بد نیست اشارهای داشته باشیم که نمایش مجللات و لاکچری بازیها در نمایش خانگی را صاحبنظران پیشتر بارها مورد بحث و بررسی قرار داده بودند و از زوایای مختلف به آسیبشناسی آن پرداخته بودند. اینبار نیز نوک پیکان هدف تهیه گزارش ما سفرههای رنگی در برنامه شام ایرانی است که در ادامه بخشی از صحبتهای صاحبنظران را میخوانید.
جذب مخاطب به هر قیمتی
یک کارشناس رسانه در این خصوص بیان میکند: تهیهکننده و سرمایهگذار وقتی شروع به تولید یک محصول فرهنگی میکنند، حتی اگر خیلی هنری هم بیاندیشند، باز هم نیم نگاهی به فروش محصول و کسب درآمد دارند، بنابراین طبیعی است که بخواهند تیم تولید خود را طوری انتخاب کنند که فروش محصولشان تضمین شده باشد.
کیانفر: پیشتر تولیدات فرهنگی در جهت ارتقای فرهنگ مخاطب در بعد صحیح گام برمیداشت. اما تولیدات کنونی غالبا به ترویج فرهنگ لاکچری بازی و یا اشاعه زندگی مصنوعی و به دور از عواطف صحیح میپردازد
امامی ادامه میدهد: در این بین با توجه به اینکه مردم دوست دارند از جزئیات زندگی سلبریتیها بیشتر مطلع باشند، انتخاب متنوع آنها در هر قسمت میتواند نقطه عطفی برای ادامهدار شدن روند جذب مخاطب باشد. اما نکتهای که وجود دارد این است که در دهههای اخیر برخی فیلم سازان تنها به جنبههای اقتصادی طرح خود میاندیشند و دغدغه الگوسازی مناسب برای جوانان و نوجوانان را ندارند که با در مقایسه قرار دادن خود، موجبات انحراف آنها فراهم میشود.
تنزل انتقال حس نوع دوستی و هم نوع پنداری هنرمندان با دیگر افراد جامعه
وی میافزاید: به عقیده بنده، شام ایرانی نه تنها به عنوان یک برنامه ایرانی موفق عمل نکرده و بارها در قسمتهای مختلف آن حواشی متنوعی به وجود آمده و مسایلی چون قومیت زدگی را فراهم کرده است، بلکه باعث تنزل انتقال حس نوع دوستی و همنوع پنداری هنرمندان با دیگر افراد جامعه شده است که البته در این مورد، نشان دادن شخصیت واقعی برخی از این بازیگران در این سریال زمینهساز این اتفاق است.
تاثیر نمایش سفرههای رنگی و زندگیهای مجلل بر مردم
همچنین یک جامعه شناس در این زمینه بیان میکند: وقتی یک اقتصاد بیمار میشود، مردم زودرنج تر میشوند. در شرایط کنونی نیز که مردم با انواع مشکلات معیشتی و اقتصادی دست به گریبان هستند، نمایش سفرههای رنگی و زندگیهای مجلل ناخواسته بر روان آنها تاثیر میگذارد.
کیانفر ادامه میدهد: نوجوانی که در آستانه بلوغ قرار دارد، قدرت تحلیل درستی از شرایط ندارد و ممکن است برای تغییر زندگی خود به سمت آنچه در قاب تلویزیون میبیند دست به هرکاری بزند. بنابراین پخش چنین برنامهای میتواند به صورت پنهانی موجبات افزایش بزه را فراهم کند.
نان قسطی!
وی میافزاید: اخیرا اخباری از فروش نان قسطی در یکی از شهرهای محروم کشور منتشر شد که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت. حال سوال این است که چرا باید با نشان دادن سفرههای مجلل به افرادی که آذوقهای برای امرار معاش ندارند، امید به زندگی را از بین ببریم. رسالت یک رسانه که در اینجا منظور شبکه نمایش خانگی به عنوان یک رسانه تصویری است، پر کردن اوقات فراغت اما به روش بنیادی است. نمایش سریالهای لاکچری در مقابل سریالهایی که درد جامعه را به تصویر میکشد، مثل تقابل حضور در شبکههای بیفایده اجتماعی در مقابل فرهنگ کتابخوانی است.
این جامعه شناس در پایانبندی صحبتهای خود مطرح میکند: پیشتر تولیدات فرهنگی در جهت ارتقای فرهنگ مخاطب در بعد صحیح گام برمیداشت. اما تولیدات کنونی غالبا به ترویج فرهنگ لاکچری بازی و یا اشاعه زندگی مصنوعی و به دور از عواطف صحیح میپردازد.
درد مردم را نباید نادیده گرفت
بیشک برنامه ساز اگر به مخاطب خود احترام بگذارد و دغدغه خود را سوای از دغدغه و درد جامعه نداند، میتواند موفقتر به ساخت سریال و فیلم وتولیدات فرهنگی بپردازد. معضلات اقتصادی و حتی فرهنگی جامعه کنونی ما به مثابه موجی است که اگر فرود بیاید بخش عظیمی را در خود غرق میکند. بنابراین درد مردم را نباید نادیده گرفت و با عادی جلوه دادن شرایط و پررنگ کردن زندگیهای لاکچری رنگی دیگر بر واقعیات زد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.