اهمیت انتخابات 2020 آمریکا برای کرملین

ترامپ گزینه محبوب پوتین

علی روغنگران

در اوایل ژانویه 2017، گزارش مشترک CIA، FBI و آژانس امنیت ملی آمریکا وجود دخالت روسیه در انتخابات 2016 را تایید کرد. اگر تلاش روسیه برای حمایت از دونالد ترامپ در سال 2016 مبنی بر این فرضیه بود که کرملین، هیلاری کلینتون -وزیر امور خارجه وقت- را مشوق آشوبهایی دانسته که در مسکو در پی اعلام نامزدی پوتین برای ریاست جمهوری روسیه در مارس 2012 روی داده بوده و همچنین وی را به دخالت در روند انتخابات روسیه متهم می کرد، رقیب انتخاباتی ترامپ در 2020 نیز پرونده مثبتی در افکار پوتین ندارد. جو بایدن متهم است که به عنوان معاون رئیس جمهور، در سیاست تحریمهای ایالات متحده علیه روسیه پس از الحاق کریمه در سال 2014 نقش داشته است. جو بایدن به تازگی روسیه را “دشمن” آمریکا خوانده و به مسکو هشدار داده که در صورت ادامه دخالت‌هایش “بهایش را خواهد پرداخت”. حال در فاصله دو روز تا برگزاری یکی از غیر قابل پیش بینی ترین دوره های انتخابات ریاست جمهوری تاریخ آمریکا، همچنان دموکرات ها بر این موضوع که ترامپ در سال 2016 با دخالت و حمایت کرملین به کاخ سفید راه پیدا کرده، پافشاری می کنند و از احتمال دخالت مجدد روسیه در انتخابات 2020 سخن می گویند. دراین میان، بررسی تاثیرات متقابل سیاست‌های کرملین بر انتخابات و همچنین آینده روابط روسیه و آمریکا از مولفه‌های مهم برای حمایت گروه‌های خاص از نامزدهای ریاست‌ جمهوری است. پس از حملات 11سپتامبر2001، پوتین رویکردی غرب‌گرا در پیش گرفت. رویکرد سازش‌کارانه و نرم‌خویانه جدید روسیه در قبال غرب، به‌خاطر ارزش بالایی بود که پوتین برای بهبود اقتصاد قائل بود. پوتین قصد داشت در بلند مدت جایگاه بین‌المللی روسیه را بدون کنار گذاردن ابزارهای نظامی در این راستا، تقویت کند. پوتین برخلاف بسیاری از رهبران شوروی به خوبی دریافت که نفوذ در سطح جهانی بیشتر از همه بر ابزار اقتصادی مبتنی است و در همین جهت نیز منطقی به نظر می‌رسد که در پی نزدیکی به اروپا و آمریکا باشد. امری که با رو‌ی‌کار آمدن دونالد ترامپ به خوبی پیش‌رفته است.

 

روسیه‌‌ و دموکرات ها میانه خوبی با یکدیگر ندارند، زیرا دموکرات ها همواره رفتاری خصمانه با روس ها داشته‌اند و باراک اوباما نیز سیاست مهار روسیه را به خوبی به پیش برده‌ بود اما با راهیابی ترامپ به کاخ سفید، این سیاست مهار از مسکو به پکن تغییر کرد و در طول دوره‌ چهارساله ترامپ، همواره چین به عنوان دشمن شماره یک این کشور معرفی شده و روسیه به عنوان تهدید درجه‌دوم در نظر گرفته شده و چه بسا در مواقعی روابط خوبی میان پوتین و ترامپ برقرار شد

 

از طرفی پوتین به آهستگی رویکرد اقتصادی و مسالمت ‌جویانه خود را کمی تغییر داد و در بحران کریمه و سپس سوریه، در تقابل با غرب برآمد تا نشان دهد که قصد ندارد خود را به حاشیه براند‌. این امر یکی از جدی ترین نگرش های دموکرات ها به روسیه را شکل می‌دهد. نگرشی که در آن روسیه به عنوان اصلی‌ترین خطر امنیتی علیه منافع ایالات‌متحده آمریکا تعریف می‌شود. همچنین تحریم گاز روسیه نیز سبب شد تا این کشور رویکرد ضدغرب خود را آشکار کند زیرا گاز به عنوان ضرورت اصلی قدرت در دکترین توسعه روسیه در نظر گرفته شده است. این رویکرد ضدغرب که در سوریه تا نزدیکی درگیری نظامی نیز پیش رفت موجب اعتمادزدایی بیشتر میان این دو کشور شد که در زمان ترامپ، این تنش ها به شکل محسوسی کاهش یافت. شاید در نگاه اول، با دیدی سطحی به این موضوع، حکم بر مناسب‌تر بودن انتخاب بایدن برای سیاست‌های کرملین دهیم اما با نگاهی تاریخی می‌توانیم به خوبی دریابیم که روسیه‌‌ و دموکرات ها میانه خوبی با یکدیگر ندارند، زیرا دموکرات ها همواره رفتاری خصمانه با روس ها داشته‌اند و باراک اوباما نیز سیاست مهار روسیه را به خوبی به پیش برده‌ بود اما با راهیابی ترامپ به کاخ سفید، این سیاست مهار مسکو به پکن تغییر کرد و در طول دوره‌ چهارساله ترامپ، همواره چین به عنوان دشمن شماره یک این کشور معرفی شده و روسیه به عنوان تهدید درجه ‌دوم در نظر گرفته شده و چه بسا در مواقعی روابط خوبی میان پوتین و ترامپ برقرار شد. از طرفی جو بایدن به تازگی روسیه را دشمن آمریکا خوانده و به روسیه هشدار داده در صورتی که دخالت‌هایش ادامه یابد، بهایش را خواهد پرداخت. این موضع‌گیری، نشان از تضاد منافع دموکرات‌ها و روسیه دارد که همواره بر آن تاکید شده است. در نقشه‌راه دموکرات ها که مبتنی بر نئولیبرالیسم در حوزه روابط بین الملل تنظیم شده، روسیه به عنوان تهدید اصلی در نظر گرفته شده است. باراک اوباما در طول هشت سال ریاست جمهوری خویش نگاه ویژه‌ای به تهدیدات امنیتی و اقتصادی روسیه داشت و بحران کریمه نیز، دموکرات‌ها را بیش از پیش مطمئن کرد که روسیه می‌تواند منافع ایالات متحده آمریکا را در شرق اروپا تهدید کند. برخی از کارشناسان توافق هسته‌ای ایران و1+5 را به عنوان توافقی در جهت جلوگیری از گرایش بیشتر ایران به روسیه بررسی می‌کنند. از طرفی تغییر الگوی تهدید از روسیه به چین منجر به فعالیت آزادانه‌تر این کشور در جهت دستیابی به منافع خود شد و مسکو از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید، به خوبی توانست موقعیت خود را در میان رقبای اروپایی خود بهبود بخشد و در روز های اخیر حتی اوکراین را تحت فشار قرار دهد تا علیه اروپا موضع‌گیری شدیدی داشته باشد. به زعم دموکرات‌ها، این گسترش نفوذ روسیه ناشی از بی توجهی ترامپ به تهدید این کشور است. ترامپ نیز مکررا از پوتین و شخصیت وی تمجید کرده و به گفته‌ نزدیکان وی، به شدت تحت‌تاثیر شخصیت او قرار گرفته و همین امر منجر به غافل ماندن وی از تهدید مسکو شده است. روسیه به خوبی آگاه است که در صورت انتخاب بایدن به عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا، چهار سال سخت را پیش‌رو خواهد داشت. از طرفی باید منتظر اجماع‌سازی های نئولیبرالی علیه خود باشد و از طرفی، حصول منافع این کشور در چین و خاورمیانه با مشکل مواجه خواهد شد. همچنان که با بازگشت آمریکا به توافق هسته ای، توان تاثیرگذاری روسیه بر ایران نیز کمتر خواهد شد اما در صورت انتخاب ترامپ، روسیه می‌تواند به روند چهار سال گذشته خود ادامه دهد و در کنار روابط خنثی با واشنگتن، ماجراجویی‌های خود را در شرق اروپاو آسیای ‌مرکزی ادامه دهد، زیرا ترامپ برنامه سیاست‌خارجی خود را بر مبنای مقابله با چین و نه روسیه تنظیم کرده و بر این سیاست تاکید ویژه‌ای داشته و کمپین انتخاباتی خود را با این شعار ایجاد کرده است.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *