رئیس جمهور آمریکا در مواجهه با خطر تک دوره‌ای شدن چه خواهدکرد؟

تمام چرک بازی‌های ترامپ

علی روغنگران

پس از شکست تحقیر آمیز روز جمعه آمریکا در شورای امنیت، در خصوص تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران، حالا می توان به جرات گفت که انتخابات آتی در آمریکا، در زمره معدود انتخاباتی است که در آن، رئیس جمهور مستقر به دلیل بی کفایتی و ناکارآمدی خود از وضعیت مساعدی جهت پیروزی مجدد و تمدید دوره ریاست جمهوری خود برخوردار نیست. همچنین بر طبق آخرین نظرسنجی ها، نامزد رقیب وی یعنی جو بایدن از حزب دموکرات، در جایگاه بهتری در قیاس با او قرار دارد. در حقیقت، شرایط به گونه‌ای است که بسیاری، از جمله سیاستمداران حزب جمهوری خواه هشدار داده اند که امکان دارد رئیس جمهور کنونی آمریکا، به باشگاه آن دسته از روسای جمهوری در کشورش بپیوندد که به دلیل ضعف عملکرد، تنها یک دوره در کاخ سفید حضور داشته اند. با این همه، اینگونه به نظر می‌آید که دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا که در سال‌های اخیر نشان داده چهره‌ای جنجالی است و برای دستیابی به اهداف خود از تمامی ابزار‌ها و ظرفیت‌های غیرمشروع استفاده می‌کند. به نظر می رسد که او برای انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا نیز برنامه خاصی را تدراک دیده و سعی دارد به هر طریق ممکن، پیروز انتخابات شود. اهمیت این مسئله تا بدانجاست که جو بایدن اخیرا در یک موضع گیری، به افکار عمومی آمریکا هشدار داده که ترامپ طرح‌های مشخصی دارد تا بتواند از طریق آن ها، نتیجه انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا را مورد سرقت قرار دهد. وی به طور خاص از رسانه‌ها و افکار عمومی خواسته است تا در برابر افکار و حیله‌های ترامپ، هوشیار باشند و اجازه ندهند وی با آینده کشورشان به طرق نامشروع بازی کند. در این راستا و برای رمزگشایی از راهبرد‌های احتمالی ترامپ جهت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بایستی دید که اساسا رهبران مشابه وی که مشی اقتدارگرایانه دارند، چه سیاست‌هایی را در قبال انتخابات در پیش می‌گیرند و با تمسک به چه راهبردهایی، سعی می‌کنند که نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند. دیکتاتور‌های باهوش خوب می‌دانند که باید بهانه‌هایی را در مراحل ابتدایی انتخابات برای خود دست و پا کنند تا اگر روند انتخابات به سمت شکست خوردن آن‌ها پیش رفت، بتوانند از آن‌ها برای تغییر نتیجه به نفع خود استفاده کنند. رهبران پوپولیست و اقتدارگرا به طور معمول ادعا می‌کنند که نیرو‌هایی شرور نظیر دولت‌های خارجی و دشمنان بی نام و نشانی که بر علیه مردم و ملت اقدام می‌کنند، تلاش دارند تا موقعیت آن‌ها را تضعیف کنند. این مسئله به رهبران اینچنینی اجازه می‌دهد تا خود، قوانین را بشکنند و نقض کنند. استدلال آن‌ها در این رابطه مبتنی بر این گزاره است که اگر سیستم هدف حمله قرار گرفته، هیچ دلیل ندارد که همچنان به روش اخلاقی با آن‌ها (متجاوزان) برخورد کرد و به اصول اخلاقی پایدار ماند. ترامپ حتی در دور قبلی انتخابات نیز از این شیوه استفاده کرده است. به عنوان مثال، وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 گفت که نتیجه انتخابات را اگر خودش پیروز آن نباشد، نخواهد پذیرفت. وی حتی پس از این ماجرا اعلام کرد که میلیون‌ها نفر در جریان انتخابات به غلط رای داده اند و در جریان انتخابات میان دوره‌ای سال 2018 نیز از آلودگی شمار زیادی از صندوق‌های رای خبر داده بود. ترامپ رویکرد مشابهی را در قبال انتخابات سال 2020 آمریکا نیز اتخاذ کرده و گفته اگر انتخابات آتی با استفاده از شیوه رای دهی از طریق ایمیل انجام شود، امکان فریب و تقلب در آن به شدت تقویت می‌شود. ادعا‌هایی از این قبیل موجب می‌شوند تا ترامپ بتواند خود را در برابر هرگونه ناکامی احتمالی انتخاباتی بیمه کند و تقصیر‌ها را در صورت شکست خود، به گردن نظام انتخاباتی آمریکا بیندازد. رهبران اقتدارگرایی نظیر ترامپ به عمد نظام‌های انتخاباتی خود را ضعیف نگه می‌دارند تا از این رهگذر بتوانند زمینه را برای دخالت خود و یا عواملشان در انتخابات فراهم سازند. درست در راستای همین راهبرد است که ترامپ و دولت وی، تلاش بسیار کمی را برای تقویت نظام انتخاباتی آمریکا از حیث ادوات و تجهیزات انجام می‌دهند. از سوی دیگر، دیکتاتور‌ها هنگامی که با مشکل ضعف در حمایت عمومی از خود مواجه می‌شوند، به طور سنتی به بازی تفرقه بینداز و حکومت کن متوسل می‌شوند. در دهه 1990 در کنیا، رئیس جمهور این کشور “دنیل آراپ موئی” رویکرد انتخاباتی تفرقه جویانه‌ای را اتخاذ کرد و خشونت را در کشورش تحریک کرد تا اوضاع را در حمایت از طرفدارانش و تضعیف مخالفانش در کنترل بگیرد.

 

ترامپ علاوه بر داستان‌های دروغینی که در مورد مخالفانش مطرح می‌کند، به نحو فعالانه‌ای جهت تضعیف سازی اعتماد به رسانه‌های اصلی و سنتی که مردم آمریکا به آن‌ها به شدت مطمئن هستند نیز اقدام کرده است. وی حتی از این رسانه‌ها به عنوان دشمنان ملت نیز یاد کرده است

 

این مسئله موجب شده بود تا وی علیرغم فقدان هرگونه محبوبیت مردمی، همچنان در قدرت بماند. درحالیکه کارزار‌های انتخاباتی در کشور‌های دموکراتیک همواره مبتنی بر انتقاد افراد و رهبران از یکدیگر هستند، با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ بیش از آنکه یک رهبر دموکراتیک باشد یک رهبر دیکتاتور است. وی به طور عامدانه تنش‌های اجتماعی را تحریک می‌کند و به طور منظم، اِعمال خشونت علیه مخالفان سیاسی اش را تشویق می‌کند. برای مثال، وی اخیرا در یک پیام توئیتری گفته است: یک دموکرات خوب یک دموکرات مرده است. و یا این ترامپ بود که اخیرا نیرو‌های گارد ملی آمریکا را جهت سرکوب معترضان به قتل جرج فلوید روانه خیابان‌های آمریکا کرد. این مسائل در نوع خود کاملا برای دموکراسی خطرناک هستند. ارائه چهره‌ای اهریمنی و شیطانی از مخالفان، یکی دیگر از راهبرد‌هایی است که رهبران دیکتاتور از آن جهت مداخله در انتخابات و ماندن خود در قدرت استفاده می‌کنند. در زیمبابوه، رابرت موگابه دیکتاتور اسبق این کشور تا جایی پیش رفت که به طور سیستماتیک حدودا یک میلیون نفر از مردم کشورش را از رای دهی و حمایت از چهره‌های مخالف با خود محروم کرد. وی در واقع رای آن‌ها را سرکوب و از این طریق در قدرت مانده بود. ترامپ و رهبران جمهوریخواه در ایالت‌هایی که حزب جمهوریخواه آن‌ها را تحت کنترل دارد، به همین شیوه رفتار و عمل می‌کنند. از زمان انتخاب باراک اوباما به سمت ریاست جمهوری آمریکا، مقام‌های ایالتی در حدودا 30 ایالت آمریکا، قوانینی را وضع کرده اند که به نوعی رای دهی برخی گروه‌ها و اقلیت‌ها نظیر آمریکایی‌های لاتین تبار که عمدتا به نفع دموکرات‌ها رای می‌دهند را بسیار سخت و مشکل کرده است. این مسئله به نوعی حذف سیستماتیک این افراد از رای دهی، در راستای منافع دولت ترامپ و جمهوریخواهان آمریکایی است. تمامی راهبرد‌هایی که تاکنون به آن‌ها اشاره شد، با انتشار گسترده دروغ و اطلاعات غلط، بیش از پیش تشدید می‌شوند. دروغ پردازی در مورد کاندیدای رقیب و یا معترضان می‌تواند ابزاری قدرتمند جهت مشروعیت زدایی از آن‌ها باشد. این مسئله عملا فضا را برای یک محیط غیرعادلانه انتخاباتی که با پیروزی رهبران دیکتاتور در انتخابات همراه خواهد بود، هموار می‌سازد. ترامپ به کرات از این راهبرد در دوره قبل و پس از برگزیده شدنش به عنوان رئیس جمهور آمریکا استفاده کرده است. وی با تصور و نمایش خود به عنوان محور روند‌ها و رهبری سیاسی در آمریکا، به نحو فعالانه‌ای اطلاعات و داستان‌های غلطی را در مورد مخالفان خود مطرح کرده است. ترامپ علاوه بر داستان‌های دروغینی که در مورد مخالفانش مطرح می‌کند، به نحو فعالانه‌ای جهت تضعیف سازی اعتماد به رسانه‌های اصلی و سنتی که مردم آمریکا به آن‌ها به شدت مطمئن هستند نیز اقدام کرده است. وی حتی از این رسانه‌ها به عنوان دشمنان ملت نیز یاد کرده است. در واقع، ترامپ علاوه بر اعتبارزدایی ناحق از این رسانه ها، در میدان عمل، توجهات زیادی را نیز به خود جلب می‌کند که این مسئله، دقیقا یک راهبرد جهت پیروزی در انتخابات است. اما علیرغم تمام راهکارهای مطرح شده، همچنان این احتمال مطرح است که ترامپ با شکست در این انتخابات به جمع روسای جمهور تک دوره ای بپیوندد. اگر این مهم محقق شود، بدون شک یکی از دلایل این شکست که از آن در افکار عمومی یاد خواهد شد؛ ضعف دولت ترامپ در سیاست خارجی و به خصوص پرونده ایران است که خود یادآور تک دوره ای شدن جیمی کارتر، دیگر رئیس جمهور تک دوره ای آمریکا خواهد بود که به دلیل سیاست هایش در بحران گروگان گیری در ماجرای سفارت آمریکا در تهران نتوانست برای دومین بار پیروز انتخابات شود و به نوعی پرونده ایران در تک دوره ای شدن او نیز نقشی کلیدی را ایفا کرد.

image_print
2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *