از استاد سکوت تا وزیر مستعفی
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با روزنامه شرق اسامی جالبی را به عنوان گزینههای انتخابات ریاستجمهوری مطرح کرده است. در این میان نامهایی مانند محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، حسین دهقان، حسن قاضیزاده هاشمی به چشم میخورد که هر کدام از افراد با مختصات و سابقه خاص خود شرایطشان در انتخابات متفاوت از یکدیگر است.
محمدرضا عارف
ادعای سخنگوی کارگزاران درباره نامزدشدن محمدرضا عارف چندان دور از ذهن نیست زیرا عارف نشان داده است علاقه شدیدی به کسب سمت ریاست جمهوری دارد؛ چنانکه در انتخابات سال92 اگر نامه سید محمد خاتمی نبود از صحنه رقابت کنار نمیکشید. مضافا آنکه عارف تصور میکند با وجود محدودیتهای خاتمی میتواند به نوعی رهبری اصلاحات را در دست بگیرد. شاید چنین تصوری از جایگاه سیاسی او یعنی معاون اول دولت اصلاحات بودنش نشات بگیرد. از سوی دیگر ریاست کمیسیون امید و ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز این امر را بر او مشتبه کرده است که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان گرد او جمع میشوند در حالی که شاید این امر محل تردید باشد زیرا رویکردهای سیاسی احزاب جبهه اصلاحات نشان داده است که توافقی روی او وجود ندارد. مشخصا مواضع اخیر حزب کارگزاران سازندگی را با هیچ خطکشی نمیتوان کنار عارف تصور کرد. از سوی دیگر حواشی چهارسال نمایندگی عارف آنقدر زیاد بود که شاید بعید باشد سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان هم بر او به وفاق کامل برسند. ماجرای ژن خوب که از زبان فرزند او مطرح شد در رسانهها بازخورد منفی بالایی داشت و عارف هم برای ترمیم آن کار خاصی نکرد. از سوی دیگر محدرضا عارف حتی نتوانست خود را به عنوان یک آلترناتیو بالقوه مطرح کند و با سکوت خود در قبال موضوعات مختلف کشوری نقش منفعلی در عرصه سیاسی ایفا کرد. شاید بسیاری از نمایندگان دیگر مانند او مواضع انفعالی اتخاذ کردند اما انتظارات از عارف بیش از دیگران بود زیرا او از خود یک چهره در قامت ریاستجمهوری ساخته بود و سکوت بلندمدتش در مجلس نگاه بخشی از بدنه اصلاحطلبی را نسبت به او منفی کرد. اصرار سالانه عارف بر کسب ریاست مجلس هم موید همین موضوع است؛ بهنحوی نگاه او اینطور القا کرد که تنها موضوعی که برایش اهمیت دارد، رسیدن به ریاست است؛ خواه ریاستمجلس باشد یا ریاستجمهوری. شاهد مثال این موضوع سیل انتقادهایی بود که در جریان انتخابات هیات رئیسه اخیر مجلس به او صورت گرفت. بسیاری باور دارند که اگر اصلاحطلبان راضی میشدند که بر ریاست علی لاریجانی با مستقلین ائتلاف کنند، مستلقین هم بر نواب رئیس با امیدیها به اجماع میرسیدند اما عارف به دلیل اصرارش بر کسب ریاست به چنین راهبردی تن نداد و باعث شد علاوه بر آنکه خودش رئیس مجلس نشود، علی مطهری را هم از نائبرئیسی مجلس بازدارد. در همان ایام غلامحسین کرباسچی در واکنش به این اتفاق در توئیتر خود نوشت: «به همت آقای عارف ودوستانشان آقای مطهری از نایب رئیسی مجلس حذف شد». بحث بر سر عملکرد فراکسیون امید به ریاست عارف آنقدر بالا گرفت که حتی عطریانفر در گفتوگویی مدعی شد که محمد خاتمی هم نقدهای مهمی به فراکسیون امید دارد: «جناب آقای خاتمی به عنوان شخصیت محوری اصلاحات نقدهای منصفانهای به ضعف عملکرد فراکسیون امید دارند. ما در اینجا بحث شخصی نمی کنیم، هیچ کس نباید از این انتقادات سازنده برداشت ناصحیح داشته باشد و آنها را نپذیرد».
اخیرا هم علی صوفی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان عملکرد عارف را بسیار ضعیف دانسته است: «عارف قطعا هزینه مدیریت ضعیف در فراکسیون امید و ناکارآمدی در مجلس دهم را پرداخت خواهد کرد. آقای عارف رای اول تهران بود و به عنوان کسی که کاندیدای ریاست جمهوری شد، اعتبار و سرمایه اجتماعی پیدا کرد و باید فعالتر میبود».
به هر روی محمدرضا عارف گرچه خودش تمایل به حضور در پاستور دارد اما این مهم باید با همراهی چند عنصر از جمله خواست عمومی، اتفاق نظر حزبی و جناحی و جسارت سیاسی همراه باشد که سخت میتوان تمام اين عناصر را بر عارف تطبیق داد اما به هر حال نظر مرعشی مبنی بر آنکه احتمالا او یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری است، خالی از وجه به نظر نمیرسد اما باید صبر کرد و دید که آیا برای سودای ریاستجمهوری از حضور در انتخابات مجلس در سال جاری کنارهگیری میکند یا خیر. زیرا عدم مشارکت در انتخابات مجلس میتواند یکی از نشانههای عزم او برای پاستور باشد.
اسحاق جهانگیری
ادعای مرعشی درباره جهانگیری شاید ناشی از اطلاعاتی باشد که به اعضای کارگزاران رسیده باشد اما شواهد هم همین امر را تایید میكند. دولت حسن روحانی دولتی برآمده از نیروهای اصولگرای معتدل و اصلاحطلبان است و اصلاحطلبان باوردارند اگر حمایت جبهه اصلاحات درکار نبود روحانی امکان پیروزی در انتخابات را نداشت این موضوع آنقدر واضح بود که حتی در ابتدا سخن از ائتلاف روحانی و جبهه اصلاحات در میان بود؛ هرچند پس از مدتی حسن روحانی این موضوع را درست ندانست اما بیتردید خود او نیز نمیتواند انکار کند که اگر ائتلاف به معنی دقیق سیاسی در کار نبود، اتحاد روحانی و اصلاحطلبان در میان بود و به دلیل همین اتحاد جهانگیری سهم مهم اصلاحطلبان در دولت یازدهم و دوازدهم شد. جهانگیری گرچه چندان در زمین اصلاحطلبان بازی نکرد اما هیچگاه جدای از جریان متبوع خود نیز نبود؛ چنانکه اخیرا این شائبه مطرح شد که حسن روحانی در جلسه هیات دولت خطاب به او گفت که شما و اصلاحطلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. این کشمکش با واکنشهای زیادی همراه شد و برخی آن را تکذیب و برخی دیگر آن را تایید کردند. شاید سخن تند اخیر روحانی ناظر به انتقادهایی باشد که اصلاحطلبان بعد از مدتی که دولت را چندان کارآمد ندیدند نسبت به روحانی و تیمش وارد کردند و روحانی از این انتقادها دلخور است. تمام این گزارهها نشان میدهد که جهانگیری شانس بالایی دارد که از سوی جبهه اصلاحات به عنوان نامزد ریاستجمهوری معرفی شود. از سوی دیگر زمزمههایی به گوش میرسید که او بنا دارد در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کند. تا به حال که جهانگیری در این عرصه اعلام آمادگی نکرده این فرضیه تقویت میشود که شاید جهانگیری هم سودای ریاستجمهوری را در سر میپروراند. البته در این مسیر راه آسانی را در پیش ندارد زیرا بخشی از مردم مشکلات اقتصادی دولت روحانی را از چشم او نیز میبینند چنانکه موضوع دلار جهانگیری حاکی از نارضایتی عمومی از طرحهای اقتصادی دولت روحانی و مشخصا اسحاق جهانگیری است.
محمد شریعتمداری
محمد شریعتمداری، وزیر کار دولت روحانی نیز یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری است که مورد اشاره سخنگوی حزب کارگزاران قرار دارد. او در 6 آبان 1392 و پس از رای عدم اعتماد مجلس شورای اسلامی به رضا صالحی امیری با حفظ سمت معاونت اجرایی رئیسجمهور بهعنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان منصوب شد. شریعتمداری برای بیست روز تا 26 آبان1392 که محمود گودرزی توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد، سرپرست وزارت ورزش و جوانان بود.
حسن روحانی سه روز پس از مراسم تحلیفش در دوره دوم ریاست جمهوری، شریعتمداری را به عنوان گزینه پیشنهادی برای تصدی وزارت صنعت، معدن و تجارت در دولت دوزادهم به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. شریعتمداری در 29مرداد 1396 از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت و در هفت شهریور به عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت در دولت دوازدهم معارفه شد. در روز سه شنبه 6شهریور1397 طرح استیضاح شریعتمداری تحویل هیات رئیسه مجلس شد. به گفته حسینعلی حاجیدلیگانی نماینده مجلس، این طرح استیضاح با بیش از 70امضا در 15محور تدوین شده بود که از جمله محورهای آن «ضعف مدیریت»، «عدم کنترل و مدیریت بازار» و همچنین «افزایش بیرویه قیمتها» بودهاست.
او در شامگاه شنبه 28مهر1397 بهطور ناگهانی پس از 426روز فعالیت از سمت وزارت صنعت، معدن و تجارت استعفا داد ولی فردای روز استعفا به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از طرف رئیسجمهور جهت گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی گردید. شریعتمداری حواشی خاص خود را هم داشته است؛ مشخصا اتهام فساد مالی که متوجه داماد او یعنی هادی رضوی است، انتقادهای بسیاری را به شخص او نیز وارد کرده است. معلوم نیست اگر شریعتمداری بخواهد در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند با کدام معیار این امر را انجام میدهد؟ زیرا به نظر میرسد که نه اجماع وسیع سیاسی روی او شکل بگیرد و نه بدنه اجتماعی نسبت به او با چشم اعتماد نگاه کنند. در شرایطی که تعداد زیادی از نمایندگان مجلس پیش از استعفای او خواستار استیضاحش بودند، بهنظر میرسد نتواند نیروهای سیاسی را برای یک اجماع نسبی هم قانع کند.
حسین دهقان
مرعشی از حسین دهقان، وزیر سابق دفاع هم سخن گفته است. پیش از این ادعا، گمانهزنیهای دیگری نیز وجود داشت که یک چهره نظامی وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری میشود و به گوش میرسد که دهقان در واپسین روزهای پیش از انتخابات1400 لباس نظامی را درآورد و نامزدی خود را اعلام کند. دهقان طی سالها فعاليت در حوزه نظامی و امنيتی تجارب بسيار اندوخته و اينطور كه معلوم است اكنون میخواهد خود را در عرصه اجرايی بيازمايد. حسین دهقان 4سال یعنی از سال92 تا 96 وزیر دفاع دولت حسن روحانی بود.
حسن قاضیزاده هاشمی
حسين مرعشی در گفتوگوی اخير خود با شرق احتمال كانديداتوری قاضیزاده هاشمی را مطرح كرد اما روز یکشنبه از موضع خود عقبنشينی كرد و در در اين روزنامه اصلاحيهای نوشت مبنی برآنكه: «بر اساس شنیدهها استنباط من این بود که آقای قاضی زاده هاشمی، کاندیدای ریاست جمهوری است ولی امروز مطلع شدم که ایشان کاندیدا نیستند و از این طریق از آقای قاضیزاده هاشمی و خوانندگان روزنامه پوزش میطلبم». مشخص نيست ارجاع مرعشی به شنيدهها و چه منابعی است؛ هرچند احتمال حضور وزير سابق بهداشت در انتخابات رياستجمهوری پس از استعفایش و بروز اختلافهایی که با حسن روحانی داشت، افزايش يافت. قاضیزاده هاشمی به واسطه طرحهایی مانند تحول سلامت توانست عملکرد نسبتا مثبتی از خود نشان دهد اما انتقادی که همواره به او میشود این است که اقداماتش روبنایی و برای جلب توجه عموم مردم بود و طرحهایی که قاضیزاده در دوران وزارت بهداشتش پیش برد زیربنایی نبود و نتوانست به اصلاح ساختاری در حوزه سلامت منجر شود.
روغنگران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.