دوری یا دوستی مسئله این است!

اینکه خراسان، شهری با آمار بالای ازدواج فامیلی است چیز تازه و عجیبی نیست. بسیاری از خانواده‌های این استان بنا به دلایل متعدد، قرابت در ازدواج را بیشتر از وصلت با خانواده‌های غریبه و ناآشنا می‌پسندند. «عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان بسته‌اند»، «ستاره بخت شما دو نفر از اولش باهم بود«، «ناف‌تان را به اسم هم بریده‌اند» و هزار توجیه غیرعلمی و نادرست دیگر از اولین جرقه‌های این تصمیم است. خانواده دختر و پسر ترجیح می‌دهند داماد و عروس آینده‌شان کسی باشد که از بچگی او را می‌شناختند و زیر نظرشان بزرگ شده، انگار این موضوع می‌تواند بخشی از استرس‌ها و نگرانی‌های ناشناخته ازدواج را کمتر کنند. اما غافل از اینکه این تصمیم تبعات مهم و غیرقابل چشم‌پوشی زیادی به همراه دارد، البته اینکه پدر و مادر فرد را بشناسی دلیل کافی و محکمی برای این موضوع نیست که او هم قطعا مثل آنها رفتار می‌کند. از بهم ریختن ارتباطات فامیلی گرفته، تا آینده تاریک بچه‌ها معلول!

در این زمینه گفتگویی داشتیم با مجتبی حورائی، روانشناس و کارشناس حوزه خانواده و همچنین علیرضا عزیزی، کارشناسی ارشد جامعه شناسی و پژوهشگر اجتماعی، بایدها و نبایدهای ازدواج‌های فامیلی را از دو دیدگاه روانشناسی و جامعه شناسی از دیدگاه این متخصص جویا شدیم.

به حساب پدر و مادر

مجتبی حورائی، روانشناس و کارشناس حوزه خانواده با تأکید بر این که ازدواج فامیلی در کل موضوعی رد شده محسوب نمی‌شود، گفت: برای ازدواج فامیلی مزایا و معایبی را در نظر داریم. از یک جهت ازدواج فامیلی خوب است چرا که ما شناخت بیشتری داریم و خانواده و فرد را بیشتر می‌شناسیم و اصالت و سابقه‌شان را می دانیم که در مورد یک غریبه وقتی قرار است شخص شناخت پیدا کند، نیاز به بررسی، مطالعه و تحقیق بیشتر دارد و شاید آن شناختی که در ازدواج فامیلی وجود دارد در خصوص مواردی که غریبه هستند، ایجاد نمی‌شود. بنابر این ازدواج فامیلی الزاماً ازدواج بدی نیست، منتهی چند ملاحظه باید در مورد آن انجام شود. اولین نکته ای که باید مورد توجه خانواده‌ها قرار بگیرد این است که الزاماً فامیل بخاطر فامیل بودن در ازدواج برتری ندارد، و این شناخت است که برتری را ایجاد می‌کند. نکته دوم این که باید توجه داشت وقتی پدر و مادر یک نفر خوب باشند، دلیل بر این نمی‌شود که خود او هم مشکلی ندارد. اگر به عنوان مثال دایی در یک خانواده انسانی خوب است، یقیناً فرزندش هم مانند او نیست و ممکن است در اثر همنشینی با دوستان روحیاتش متفاوت شده باشد.

به چشم همسری یا همبازی دوران کودکی؟

حورائی با تأکید بر توجه جدی بر مسائل علمی و ژنتیکی در ازدواج‌های فامیلی ادامه داد: نکته سوم این که ما به آزمایش‌های ژنتیک را باید خیلی جدی توجه کنیم که متاسفانه در اکثر موارد غفلت می‌شود و گاهی آسیب‌هایی بزرگ را حتی به یک نسل وارد می‌کند. همه آن چیزی که علم امروز بر آن تأکید می‌کند مانند این مسائل ژنتیکی و سایر موارد باید به طور جد اهمیت داده شود. چهارمین نکته در این گونه ازدواج‌ها این است که نباید هیچ گاه اصرار بر آن نباید داشت، در صورتی که دختر و پسر به هم متمایل بودند، با در نظر گرفتن موارد قبل، اشکالی ندارد اما اینکه ما اصرار داشته باشیم که پسرمان حتماً باید با دختر عمویش ازدواج کند و برعکس، این حرف‌هایی بی اساس و اشتباهی که مثلاً می گویند فامیل از ما انتظار دارد و حرف‌های مشابه، نباید وجود داشته باشد. گاهی اوقات در ازدواج‌های فامیلی بعضی‌ها نسبت به هم دیگر حس همسری ندارند. مثلاً یک پسری که با دختر خاله‌اش بزرگ شده است و هم بازی هم بوده‌اند، به او علاقه مند است و احترام هم برایش قائل هست اما نسبت به او حس همسری ندارد. باید این روابط به اندازه ای نباشد که با این حس افراد وارد زندگی مشترک شوند. با توجه به این نکات ازدواج فامیلی به خودی خود بد نیست اما اگر این موارد را لحاظ نکنیم، این گونه ازدواج‌ها به شدت اشتباه است و آسیب‌های مختلفی را نیز در پی دارد.

الزام مشاوره در ازدواج فامیلی

حورائی باورهای غلط در بعضی خانواده‌ها و در برخی موارد تعارفات جاری در بین فامیل را دلیل اقدام بی جهت به ازدواج‌های فامیلی برشمند و با تأکید بر لزوم فرهنگ سازی و آگاهی بخشی در جامعه، گفت: قدم اول و مهم‌ترین نقش آموزش به آموزش و پرورش برمی گردد و همیشه آموزش از مدارس شروع می‌شود. در حال حاضر سیستم آموزش و پرورش ما دنبال آگاهی رسانی برای ازدواج نیست و نه فقط در حال حاظر بلکه از قدیم هم این توجه در نظام آموزشی وجود نداشته است. این آگاهی رسانی باید در مرحله اول توسط آموزش و پرورش و پس از آن توسط دانشگاه‌ها و البته رسانه‌ها جدی گرفته شود و حتی در مرحله بعد افرادی که به هر شکلی تریبون در اختیار دارند و سخنرانی می‌کنند و هم کسی که قلم در دست دارد باید نقش خود را در این جهت ایفا کند.

کارشناس امور خانواده استفاده از مشاور آگاه را در کاهش آسیب‌های ازدواج فامیلی ضروری دانست و افزود: استفاده از مشاوره قبل و در فرآیند این ازدواج‌ها بسیار لازم است اما باید توجه داشت که هر کسی هم در مقام مشاور نیست. متاسفانه الان اعلام می‌شود که هر کس درسی را خوانده است و دفتری راه می‌اندازد، یک مشاور است. به این حقیقت که مشاوره بسیار خوب است به طور جد عقیده دارم و حتماً می‌تواند به خانواده‌ها و افرادی که قصد ازدواج دارند کمک کند، به شرطی که فردی که به عنوان مشاور انتخاب می‌شود، موجه، متخصص و آگاه باشد. مهم‌ترین مسئله در بحث ازدواج، بحث آگاهی‌های درست است. هر کاری که انسان با عدم آگاهی انجام دهد آسیب‌هایش زیاد می‌شود. انتخاب‌هایی که بر اساس چشم و هم‌چشمی، رودربایستی، هیجان و احساس، عشق و عاشقی بدون منطق، جوگیری و … باشد، قطعاً ناموفق است، ولی ازدواجی که از روی منطق، عقل، استدلال، آگاهی و معیارهای درست صورت می‌گیرد، به موفقیت می‌انجامد. هرگز در بحث ازدواج، قبل از این که آگاهی‌هایمان را توسعه دهیم، نباید انتخاب کنیم.

با یک تیر چند نشان!

علیرضا عزیزی، کارشناسی ارشد جامعه شناسی و پژوهشگر اجتماعی با تأکید بر کارکردهای ازدواج فامیلی در گذشته، گفت: ازدواج فامیلی در اعصار گذشته چونان پدیده ای طبیعی و مرسوم مطرح بوده است، و از آن جا که عمدتاً ساختار جوامع مبتنی بر نظام قبیله ای، طایفه ای یا پدرسالاری بوده است، عمدتاً ازدواج‌ها در چهارچوب همان نظام قابل تعریف بوده است. ازدواج فامیلی یا خویشاوند محوری در گذشته از کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گسترده ای برای آن جوامع برخوردار بوده است. به لحاظ کارکرد فرهنگی، ازدواج خویشاوندی، به نوعی تقویت و تثبیت منزلت اجتماعی قبیله یا طایفه بوده است. نکته حائز اهمیت در این جا آن است که ازدواج فامیلی به نوعی بازتولید ارزش‌ها، هنجارها و آداب و رسوم قبیله یا طایفه محسوب می‌شده است و به تثبیت باورها و ارزش‌های فرهنگی جامعه کمک می‌کرده است. به لحاظ کارکرد اجتماعی، ازدواج فامیلی کارکردی به منظور حفظ فاصله اجتماعی با طبقات فرودست یا حفظ مرزبندی‌های اجتماعی با قبایل و طوایف دیگر داشته و در حفظ، تقویت و تثبیت جایگاه خانواده در اجتماع و هویت اجتماعی قبیله یا طایفه مؤثر بوده است.  به لحاظ کارکرد سیاسی نیز، ازدواج فامیلی عملی در راستای تقویت قدرت خانواده محسوب می‌شده است و عمدتاً تلاش بر آن بوده که از طریق ازدواج فرزند با جوانی از خانواده قدرتمندتر، قدرت اجتماعی خانواده ارتقاء یابد. در گذشته از آنجا که وضعیت مرگ و میر کودکان و در کنار آن زایش بالا بوده است، کمتر به پیامدهای نامطلوب ازدواج فامیلی آنگونه که امروزه بدان تاکید می‌شود، توجه شده است.

وی تصریح کرد: در جامعه معاصر، با توجه به دگرگونی‌های بنیادی در ساختار اجتماعی و افزایش فردیت و کاهش نقش و اهمیت خانواده، ازدواج فامیلی کمتر با کارکردهای مذکور همراه است. نظریه پردازانی همچون گیدنز نشان داده‌اند که در غرب روند ازدواج‌های مبتنی بر خویشاوندی در دهه‌های اخیر رو به کاهش بوده است، اما در جامعه معاصر کنونی مان، وضعیت ازدواج فامیلی بسیار بیش از آنچه در غرب مشاهده می‌شود، تداوم دارد.

تمایل بیشتر به خاطر موج بی‌اعتمادی

وی با تأکید بر ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ازدواج‌های فامیلی در جامعه معاصر، اضافه کرد: به لحاظ اجتماعی، آنچه در موضوع ازدواج فامیلی اهمیت دارد، نقش و اندازه تأثیر خانواده در ازدواج جوانان و همچنین اعتماد بنیادی خانواده نسبت به جامعه (دیگران ِ ناشناس) است. در وضع کنونی به نظر می‌رسد در موضوع ازدواج همچنان خانواده‌ها تأثیر خود را در سطح بالایی حفظ کرده‌اند و هنوز هم ازدواج ایرانی تعامل دو خانواده با یکدیگر است. از این رو، این که خانواده‌ها چه نظر و ارزیابی ای از انتخاب فرزندشان داشته باشند، در نحوه انتخاب وی تاثیرگذار است لذا آن‌ها می‌توانند در گرایش جوانان به ازدواج فامیلی مؤثر باشند. دیگر آن که، در وضع موجود به جهت کاهش اعتماد بنیادی خانواده‌ها نسبت به جامعه – به جهت آسیب‌های اجتماعی روز افزون موجود در میان جوانان- گرایش به ازدواج فامیلی یعنی فردی که آشنایی و شناخت بیشتری از وی دارند، رو به افزایش است. به لحاظ فرهنگی، به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر با دگرگونی‌هایی در ارزش‌های جوانان نسبت به موضوع ارتباط با جنس مخالف مواجه بوده‌ایم به نحوی که بستر انتخاب و فردیت در نحوه گزینش جوانان افزایش یافته است. اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که امروزه با آن که با تحولی گسترده در نگرش جوانان نسبت به تعامل با جنس مخالف روبرو هستیم، اما بدنه جامعه هنوز نگرش تقریباً مشابهی نسبت به گذشته پیرامون ازدواج دارد.

سنت‌های اجتماعی و فرهنگی ما درباره ازدواج همچنان پابرجاست و همچنان نقش خانواده‌ها پررنگ و حائز اهمیت است، لذا با وجود آن که روابط صمیمی میان جنس‌های مخالف رو به گسترش نهاده است اما وقتی زمان انتخاب برای ازدواج می‌رسد، افراد کسانی که شناخت و آشنایی بیشتری دارند، انتخاب می‌کنند. در واقع، روابط صمیمی پیش از ازدواج، نوعی بازی و سرگرمی برای جوانان امروزی است- و در پس آن می‌توان عدم اعتماد را شناسایی کرد- حال آن که ازدواج امری جدی و منوط به افراد ِ نزدیکِ قابل اعتماد است. بنابراین با آن بستر آشنایی با دیگریِ ناشناخته برای ازدواج فراهم است، همچنان نرخ ازدواج فامیلی در جامعه مان بالاست.

 

نیلوفر اقبال

image_print
17 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *