کتاب آشپزی 5000نسخه کتاب شعر 500نسخه

شاید مطالعه حلقه مفقود شده هنر و هنرمند امروز باشد. هنرمندی که تا حد بسیار بالایی به تجربه هم اهمیت نمی دهد و قانون نانوشته استاد و شاگردی هم به استثنای مواردی خاص ازبین رفته است. هنرامروز تا حد زیادی هنر آزمون و خطاها ،وب گردی ها،برداشت های آزاد و رج زدنهای تکراری است.البته شاید این نوع نگاه ،برداشت منصفانه ای نباشد و به هرحال بسیاری از این معضلات ،دلایل و پاسخ های قانع کننده ای داشته باشد اما هر کدام ازاین موارد اگر توجیه و تفسیری داشته باشند،فقر مطالعه در هنرمند امروز هیچ برهان قانع کننده ای ندارد.مخصوصا در حوزه هنرهای نوشتاری مطالعه رکن اول برای رسیدن تعالی است.آمار و تیراژ کتاب های چاپ شده در حوزه شعر و داستان کاملا ادعای بالا را ثابت میکند.تیراژ کتاب به صد نسخه رسیده و گاهی همین صد نسخه را هم اگر شاعر هدیه نکند شاید حتی ده جلد از آن هم فروش نرود. به راستی این مشکل بزرگی است که انتشارات در حوزه آشپزی و لطیفه های جیبی با تیراژ پنج هزار  و شعر با شمارگان پانصد نسخه چاپ می شود و پر واضح است که منظور ما از مطالعه،ورق زدن و تماشای عکس های بولتن ها و کتاب های مد و آشپزی نیست که به عنوان جهیزیه همراه عروس خانم ها به خانه بخت می روند.در همین خصوص با “زهرا محدثی خراسانی “شاعر تحصیل کرده و سرشناس مشهدی گفتگویی انجام داده ایم که از نظر گرامیتان می گذرد.”محدثی خراسانی”کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی است و تاکنون چندین تالیف از او در حوزه شعر و ادبیات فارسی به زیور طبع آراسته شده است.

 

چقدر مطالعه هدفمند و موثر میتواند به شاعر امروز کمک کند؟

 

مطالعه بطورکل زیر بنای معرفت است و نه تنها برای شاعر که برای هر انسانی ضروری است و حتی امروزه که ظاهرا با توجه به پیشرفت تکنولوژی و رسانه های متنوع ، رقبای جدی برای کتاب پیدا شده اند اما بنظر من باز هم سواد و معرفت حقیقی را درنهایت می‌توان در کتاب و مطاله سراغ گرفت، بسیار بدیهی است که مطالعه باید سیری هدفمند و مراحلی متناسب با مقتضیات و اهداف هر فرد داشته باشد و با برنامه ای مدون بهتر می‌توان از فرصت های مطالعاتی بهره برد.شاعر در مسیر سخت و پرعقبه ای که در دایره واژگان وجود دارد چاره ای جز مسلح شدن به دانسته ها ندارد.در روزگاری که بسیار از شعرهای حتی موفق ،از روی دست یکدیگر نوشته می شود شاید تنها راه رسیدن ها کوشش و مطالعه باشد

 

چرا سرانه مطالعه در بین هنرمندان به خصوص شاعران به نظر می‌رسد که کم است؟

 

متاسفانه همین ظهور رسانه ها، خصوصا در فضای مجازی اگرچه به نفسه ارزشمند و امکانی موثر برای کسب اطلاعات است اما موجب شده که این نسل احساس کند با همین دسترسی به اطلاعات فضای مجازی ،می‌تواند به دانش و اطلاعات لازم درحوزه فعالیتش دست پیدا کند ، اما غافل از اینکه دست یافتن به معرفت واقعی نیازمند سیرو سلوک است که درکنار زندگی عمیق و هوشمندانه ، یکی از زمینه های اصلی این سیرو سلوک مطالعه  است.بارها وبارها در فضاهای مجازی شاهد اشتباه های فاحش نوشتاری و تاریخی هستیم که این اشتباهات ناخواسته و اگر از من می پرسید خواسته ،در بین اهالی ادبیات دست به دست می شود و اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند حتما در آینده ای نزدیک تشخیص سره از ناسره بسیار مشکل خواهد شد که بازبه اعتقاد من ،هم کنون این اتفاق افتاده است

 

آسیب هایی که عدم مطالعه به شعر وارد می کند چیست؟

 

شعر رشته ایست که خالق آن به معنای واقعی باید به حکمت دست یافته باشد تا بتواند دریافت های شهودی خویش را که پیوند با ازل و ابد هستی و انسان دارند بیان کند و برهمین اساس بوده که در نقد کهن ادبی ما معتقد بوده اند که هر علمی در شعر به کار شاعر می آید و پیشوند نام بسیاری از شاعران ما حکیم بوده است مثل سنایی و فردوسی و طبیعی است که محدود شدن شاعر به صورت و زیبایی ها و جذابیت های زبانی شعر، نمی تواند او را به ساحت شعر واقعی برساند و این حاصل نمی شود جز با مطالعه.اساسا ادبیات در ساحت آفریننده گی منهای مطالعه معنا و مفهوم خاصی پیدا نمی‌ کند و غالبا شاهد طبق معمول ها هستیم .ما تجربه برهه های زمانی که در آن ادبیات بدون مطالعه تولید شده را داریم و دیده ایم که از آن بازه های زمانی هیچ چیز در تاریخ محترم ادبیات باقی نمانده است.من مطمئنم که در آینده شرایط برای ماندگاری آثار از گذشته هم مشکل تر خواهد شد و این می‌ طلبد که شاعر و نویسنده ،خود را با مطالعه صحیح و هدفمند توانا کند

 

بخصوص در حوزه شعر اِیینی چقدر مطالعه مهم است؟

 

از آنجا که در حوزه شعر آیینی ، از همان ابتدا شاعر در ساحتی می‌ خواهد به خلق اثر بپردازد که معنی و مفهوم  واندیشه حرف اول را می زند ،طبیعتا ، شاعر نیازمند داشتن دانش و بینش گسترده در حوزه ایست که دارد ورود پیدا می کند، به نظر من در این حوزه حتی معرفت و داشتن دانش و بینش بر توانمندی های شعری باید غلبه داشته باشد که شاعر فریب ظرفیت های صرفا زیبایی شعر را نخورد.به اعتقاد من مطالعه در حوزه شعر آیینی از هر حوزه ای ضروری تر به نظر می رسد

خود شما چقدر در حوزه کار هنری خود مطالعه دارید؟

فقط می‌توانم بگویم اصلی ترین دغدغه من این است که بیش از آنچه می‌دانم ، درشعر جولان ندهم و تلاش می کنم متناسب با وسعت حوزه ای که در آن وارد می‌شوم اشراف هم داشته باشم ، شاید یکی از دلایل کم کاری من در شعر همین دغدغه و اصل باشد.چقدر خوب است که هر هنرمند به اندازه وسعت پروازی که دارد حرف بزند و تولید داشته باشد ولی متاسفانه در حوزه هنر و در روزگار ما با تمام احترامی که برای هنرمندان فرهیخته دارم ؛این اتفاق کمتر می افتد

 

توصیه شما به شاعران جوان در این زمینه چیست؟

خواندن ودر کنار آن نگاه عمیق به زندگی و هستی داشتن ،چون در کنار مطالعه ذهنی ما لازم است با زیستنی فعال ، در مواجهه با انسان و هستی ، به ظرفیت های معرفتی که لازمه خلق اثر ادبی ماندگار است دست پیدا کنیم ، زندگی شاعر رسالت است نه عادت.

 

کلام آخر؟

 

به اعتقاد من در مورد دغدغه خوبی گفتگو کردیم و امیدوارم برای اول خود ما و بعد برای جوانان چراغ راهی باشد.در خاتمه از خانواده ام به خصوص همسرم که در مسیر هنری ،مرا همراهی کردند سپاسگزارم و از شما و مجموعه صبح امروز هم به خاطر این گفتگوی صمیمانه متشکرم

محمدرضا سرسالاری

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *