ضرورت اهمیت دادن به آیینها
فرهنگ غنی کشورمان متشکل از خرده فرهنگهای اقوام مختلف است. این سنتها و آیینهای محلی که از بطن زندگی روزمره مردم در طول تاریخ برخاستهاند، در کنار هم، هویت ملت ما را میسازند از جمله مراسم آیینی، مذهبی، نیایشی، جشن و شادی، آداب پیش از مبارزه و آماده سازیها، جنگ ، مرگ ، سوگواریها ، پیروزی، خواستگاری، مراحل ازدواج ، تولد فرزند، مناسبتهای خاص تاریخی ، فصلی ، کوچ ، نو شدن ها و… متاسفانه در گذر زمان، به دلیل بیتوجهی نسبی به این آیینها، همزمان با هجوم غربزدگی بخشهای زیادی از این آداب جای خود را به رسوم بیگانه و بعضا مخرب دادهاند.
آیینهایی که بر پایه اقلیم و رسوم منطقه، مایه وحدت و اعتماد به نفس میشدند حالا تبدیل به تجمل گرایی و سطحی نگری شدهاند که این خود پیامدهای نامطلوبی را به همراه دارد.
بحران هویت اجتماعی در بین جوانان
وقتی افراد با سحر و جادوی رسانه ها به استفاده از تولیدات خارجی مادی و معنوی مجبور میشوند در نهایت خود را در دنیایی مبهم، گم میکنند.
عدم اعتماد به نفس ملی و قومی
قهرمانان فراوانی در تاریخ کشور عزیزمان وجود داشته اند که بخش بزرگی از ایینهای محلی روایت دلاوریهای آنها هستند اما این روزها به دلیل کم رنگ شدن همان آیینها، قهرمانان خارجی جای اسطورههای ملیمان را گرفتهاند. این در حالی است که علی رغم جذابیت های بدیهی شان، هر ایرانی در ناخوداگاهش میداند که این قهرمان از جای دیگریست. این موضوع در مورد آیینها و رسمهای متداول جاری زندگی نیز صادق است.
از خود بیگانگی
در این میانه بعضی با پذیرش فرهنگهای بیگانه تبدیل به هموطنانی خارجی و بیگانه شده اند. این شرایط زمینه اصطکاک و تنش و نارضایتی را فراهم میآورد.
کپی برداریهای غیراصولی
به حق باید گفت بعضی از آداب غیرملی و به روز شده، بهره وری بیشتری نسبت به گذشته دارند مخصوصا وقتی با شرایط جدید زندگی مطابقت داده میشوند اما تشخیص آنها کار افراد متخصص است که کمتر حضورشان دیده میشود و اغلب سیاست کلی، همه آورده های خارجی را با یک چوب میزند و طرد میخواهد. حال آن که گسترش دنیای ارتباطات، دسترسی افراد را به تمام آنچه در دنیا هست ساده کرده و باعث میشود کپی برداریهای غیر اصولی و اغلب مضر و آسیب زا انجام بگیرد.
دوری از معنویت
بخش مهمی از جریان آیینهای محلی با فلسفه نیایش و عبادت همراه هستند وقتی که پس از کاشت (در کشاورزی برای افزایش محصول دست به دعا برمی داشتند یا هنگامی که قبل از مبارزات برای پیروزی در جنگ ، نیایش میکردند و عهد و پیمان میبستند. همین اتصال با مرکز قدرت و خلقت آنها را از نظر معنوی قوی میساخت و تکرار همیشگی، آنها را نهادینه میکرد. اما هم اکنون متاسفانه گاهی به سطحی ترین شکل معنویت (یا حتی مبتذل ترین ) بسنده میشود.
حتی فارغ از تقلید کورکورانه از مدل های رفتاری و فرهنگی بیگانه، فراموشی آیینهای سنتی و محلی، پیامدهای آسیب زای بسیاری متوجه ما میکند.
افسردگی اجتماعی
بسیاری از آیینهای سنتی و محلی اقوام ما با فلسفه شادی عجین بوده اند و نپرداختن به آنها مساوی با افسردگی است.
بیماری و کاهش سطح سلامت
تحرک و پویایی از ارکان آیینهای محلی هستند و در دنیای ماشینی امروز نیاز به باز پروراندن آنها بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
بزه کاری
در جای جای این آداب و رسوم ، اصول اخلاقی که مایه تحکیم نهاد خانواده و طایفه بوده دیده میشود و تکرار آنها موجب نهادینه شدن آن اصول در افراد می شد. فراموشی این سنتها، راه را برای ایجاد بزه کاری در بین جامعه باز میکند.
استرس
ساده زیستی و ساده بودن در کلیه زوایای آیینهای محلی به چشم میخورد. در این روزها سادگی به کم ارزشی شمرده میشود و افراد حاضرند برای هر چه مجلل تر نشان دادن خود و مناسبتهای زندگیشان ، خود را در استرس و فشارهای روانی بسیار قرار دهند که این خود زمینه ناکامی، پرخاشگری و خشونت در جامعه را فراهم کرده است.
در گذشته ، از آنجاییکه اهمیت این آیینها بر کسی پوشیده نبود، باز خوانی آنها در قالب نمایش رواج داشت. بدین معنی که گرچه تحولات زمانه، زندگی روزمره را از قالبهای آیینی هم متفاوت میکرد اما فواید و ضرورتی که در آنها نهفته بود باعث میشد تا بزرگان، همگی را به دیدن نمایش آنها دعوت کنند. بدین ترتیب آداب و رسوم و لباسها و فرهنگ قومی، فراموش نمیشد و حداقل در قالب نمایش، در پیش دیدگان افراد جامعه بود ضمن اینکه جنبه ای هنری به آن افزوده شده بود و زیبایی بصری را در بینندگان ایجاد میکرد که این خود، سبب دلپذیرتر شدن آنها میشد.
رفته رفته به دلیل بی توجهی و هم زمانی با هجوم فرهنگهای بیگانه (که گاه برای تسلط بر ملتهای دیگر رواج پیدا میکنند) این آیینها ضعیف شده و بعضا در حال نابودی هستند.
راهکار تجربه شده در این زمینه وجود دارد که دو مولفه دارد: مولفه اول: همایشها و کنفرانسها و مراسم عمومی، محل بسیار مناسبی برای نمایش آیینهای محلی هستند. بسیاری از برگزار کنندگان رویدادهای بزرگ بین المللی مانند سخنرانی های TED ، اجرای نمایش محلی را جزو ملزومات اجرای برنامه خود برشمرده اند که این اقدام چند جنبه مثبت دارد؛ اول، میراث ملی و معنوی که مایه افتخار هر کشوریست حفظ و تقویت میگردد آن هم در جایی که شأن این آیین ها حفظ می شود و اثرات مثبت آن در اثر تکرار متبلور میگردد. دوم، برگزار کنندگان از ایجاد تنوع در برنامه خود به دلیل خروج از یکنواختی و رضایت بیشتر مشتریان یا مخاطبان، استقبال میکنند. سوم، مخاطبان با بخشی از آیینهای آن منطقه آشنا میشوند و چه بسا تلنگری باشد برای تحولی مثبت، و در آخر، هنرمندانی که عمر و نیروی خود را صرف حفظ و غنای این هنر و آیین کرده اند نیز ارج داده میشوند و جوانان نیز در پس این ماجرا به پرداختن به آنها تشويق خواهند شد.
مولفه دوم: گروهی از هنرمندان منتخب ، توسط متولی این امور (سازمان هنری یا میراث فرهنگی و گردشگری) به شکل حرفه ای ، موظف به پرداختن به این هنر میشوند . از یک طرف ، سازمان مربوطه از اجرای اصیل نمایش آیینی و اثرگذاری آن اطمینان دارد و از طرف دیگر هنرمند می داند که برای زمان و مهارتی که به خرج میدهد ارزش مطلوبی قائل شده و از این راه میتواند بدون دغدغه، زندگی خود را بگذراند.
بدین طریق فواید چشمگیر اجتماعی و فرهنگی عاید شهر و کشورمان خواهد شد که نتیجه حمایت نهادهایی همچون شورای فرهنگ عمومی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی خواهد بود از جمله شکل گیری و تقویت هویت مستحکم مبتنی بر ساختارهای اجتماعی ایرانی اسلامی، اعتماد به نفس ملی و ایجاد احساس افتخار به سرمایه های ملی و هنری، پیشگیری از خود کم بینی فرهنگی، نهادینه شدن معنویت اصیل و پررنگ شدن این جنبه ضروری در زندگی افراد، افزایش سطح شادی جامعه با عنایت و همراهی کمپینهایی از طرف شهرداری مانند #مشهد_بانشاط، افزایش سطح سلامت روانی و جسمانی، پویایی که منجر به کاهش تنشها و افزایش آرامش در جامعه میگردد، ایجاد لطافت و محبت و دوری از معاصی غیبت و دروغ، و در پایان تشویق و توسعه خلاقیت به جهت ماهیت هنری نمایشهای آیینی است.
انتهای خبر/محمدحسن توکلی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.