انچه دیده شد، قله کوه بود؟

روز چهارشنبه مناظره‌ «خشم و هیاهو؛ بررسی چرایی وقوع اعتراضات اخیر» با حضور ابراهیم اصغرزاده؛ فعال اصولگرا و سعید احدیان؛ فعال اصلاح‎‌طلب در جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد.

سعید احدیان در ابتدای این مناظره گفت: سطح اول دلایلی است که صحنه ماجرا را توضیح می‌دهد که شامل فراخوان، شروع تجمع، پیوستن به حلقه اولیه، نحوه برخورد پلیس، گسترش جمعیت و تغییر شکل صحنه اعم از تغییر شعارها تا تغییر شکل اطلاعات پایه می‌شود، ورود در این صحنه از بحث اهمیت زیادی دارد.

وی افزود: سطح دوم عوامل به بستر و زمینه‌ها برمی‌گردد و از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است زیرا بسترها و زمینه‌ها نتیجه مجموعه‌ای از مشکلات ریشه‌ای هستند، در صورتی که در جهت برطرف کردن آن‌ها حرکت نشود کشور را دچار چالش‌های اساسی می‌کنند.

این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه سه مولفه، احساساتی را در طبقه محروم و متوسط ضعیف شده ایجاد کرده است، تصریح کرد: مولفه اول، احساس ناامیدی است از اینکه به ظاهر گشایشی در حل مسائل آن‌ها صورت نخواهد گرفت. مولفه دوم احساس تبعیضی است که عنوان می‌کند مشکلات موجود تنها مربوط به آن‌ها است نه از ما بهتران و مولفه سوم احساس بی‌پناهی است که بیان می‌کند پناهگاهی ندارند که حرف آن‌ها را بفهمد و پیگیری کند یا حداقل بشنود و همدردی کند.

وی ادامه داد: این همان بستری است که اگر در جهت حل آن اقدام نشود یا اگر با عدم درک، فراگیر شود، باید نگران آینده و تکرار اتفاقات مشابه و با توجه به وجود دشمنان منتظر ناامنی شدید بود.

مدیر مسئول روزنامه خراسان با بیان اینکه در احساس ناامیدی، ناکارآمدی بخش مهم و اصلی ماجرا است، عنوان کرد: این ناکارآمدی در حوزه‌های اقتصادی و آسیب‌های اجتماعی تنها مربوط به یک دولت نیست بلکه مربوط به کل جریانی است که در این مدت پیش رفته و البته اقدامات خاصی که دولت وقت نیز انجام داده، نقش مستقیمی در تقویت احساس ناامیدی داشته است.

وی افزود: بخش دوم تصویری سیاه‌تر از واقعیت است. بخشی از این تصویر ذهنی مردم مطابق با واقعیت نیست و واقعیت بهتر از آن چیزی است که فکر می‌کنند البته خود این احساس یک واقعیت موجود و ملموس است.

این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه چند دلیل برای این تفسیر سیاه وجود دارد، خاطرنشان کرد: یکی سیاست‌زدگی حاکم بر جریان‌های سیاسی است. دوم جریان‌های ضدانقلابی هستند که تمام تلاش خود را از طریق فضای مجازی و ماهواره‌ها انجام می‌دهند تا تصویری سیاه از واقعیت ارایه کنند.

وی ادامه داد: سوم دلسوزانی که دلسوز هستند اما درک دقیقی از نقد منصفانه ندارند. علاقه آن‌ها سیاسی‌بازی نیست اما تصور می‌کنند که در حال افشاگری هستند و درواقع در حال ارایه تصویری سیاه‌تر از واقعیت به جامعه هستند. چهارمین دلیل سیاه‌نمایی فرصت‌طلبانی است که به دنبال منفعت شخصی هستند که مثال مشخص آن آقای احمدی‌نژاد است که اکنون برای محبوبیت و مسائل خود نیاز دارد تا فضای جامعه را سیاه‌تر از واقعیت کند.

احدیان با بیان اینکه در بحث احساس تبعیض چهار محور وجود دارد، عنوان کرد: صرفا احساس ناکارآمدی مسئله نیست بلکه زمانی که با احساس تبعیض همراه شود، غیرقابل تحمل می‌شود. دلیل این احساس تبعیض، بروز فسادهای مالی پی‌درپی، رفتار اشرافی‌گری در دولتمردان و برخی مسئولین، رفتار متکبرانه عده‌ای شکم سیر و هنجارسازی‌های زندگی مرفهی به عنوان الگوی زندگی عمومی است.

مدیر مسئول روزنامه خراسان با اشاره به اینکه نکته آخر احساس بی‌پناهی است، تصریح کرد: در کشور پاسخگویی جدی وجود ندارد. سوال و نقد مطرح می‌شود اما به طور جدی پاسخ داده نمی‌شود و اصلاح لازم صورت نمی‌گیرد و حتی شنیدن و همدردی کردن به طور جدی در بین مدیران وجود ندارد.

این فعال سیاسی اصولگرا گفت: برداشت من از توصیف جریان اصلاحات و رفتار و واکنش‌های سینوسی آن نسبت به این ماجرا این است که جریان اصلاحات یک مشکل اساسی از ابتدا داشته و نتوانسته تکلیف خود را با آن روشن کند و آن یک رفتار شترمرغی است که تلاش کرده تا حفظ کند. هم خود را در نظام تعریف و هم نقش اپوزسیون برای خود بازی کند. رفتاری که قصد دارد تا هر دو محور را داشته باشد. در ماجرای اعتراضات نیز این ماجرا روشن بود.

 

 

 

اصغرزاده:

 نباید چشم به روی واقعیت بست

در ادامه این مناظره، ابراهیم اصغرزاده با بیان اینکه اصولگرایان سر خود را مثل کبک در برف می‌کنند و 40 سال مدیریت خود را نمی‌بینند، عنوان کرد: اتفاقی که در دی‌ماه افتاد، حادثه‌ای بسیار مهم است. اعتراضاتی است که به سرعت در سطح شهرهای مختلف گسترش پیدا کرد و بسیار سریع سیاسی شد. دو محور مهم در این اعتراضات مورد توجه من بود. یکی شعار  «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» و شعار بعدی «اسلام و پله کردید، ملت و ذله کردید.» افراد فقیر یا طبقه پایین جامعه نمی‌توانند چنین شعارهایی را بدهند.

وی افزود: جامعه ما جامعه‌ای در حال گذر است. در این جامعه آنچه دیده می‌شود قله کوه است و  بدنه اصلی تحولات اجتماعی زیر پوسته‌ای مخفی شده است. به راحتی قابل مشاهده نیست و زمانی که دیده می‌شود، عنوان می‌کنند که غافلگیر شده‌اند. این نشانه این است که جامعه ایران پیچیده است. نمی‌توان به حوادث اخیر به دلیل تعداد کم شرکت‌کننده‌ها و یا در سطح شهر بودن، به آن بی‌توجه بود. حوادث اخیر جنس جنبشی دارد و جنبش اجتماعی است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تصریح کرد: در راهپیمایی 22 بهمن مردم به خیابان‌ها آمدند و از نظام حمایت کردند اما این دلیل نمی‌شود که چشم را به روی واقعیتی که در خیابان‌های شهرهای مختلف در دی‌ماه رخ داد، بست. جامعه ایران جامعه‌ای با دینامیزم اجتماعی خاص خود است. اتفاقاتی که در دی ماه رخ داد به تعبیری شبیه بخش‌هایی از حرکت‌های بهار عربی بود.

وی ادامه داد: اکنون جوامع خاورمیانه‌ای نوعی از رفتار سیاسی را تجربه می‌کنند که اعلام اعتراض به وضع موجود است اما کل وضع موجود و کل ساختار را در بر نمی‌گیرد. به همین دلیل اعتراضات دی‌ماه، جنبش‌های مولکولی یا جیوه‌ای و سیال هستند. تحت کنترل نیستند. این حرکت‌ها رهبر نداشت. اتفاقی که افتاد این بود که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان عقب ماندند و غافلگیر شدند. حتی اپوزسیون خارج از کشور یعنی مجاهدین خلق، سلطنت‌طلبان و کاخ سفید در 24 ساعت اول دخالتی نداشت.

این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه آنچه اتفاق افتاد از بطن جامعه بود، عنوان کرد: این اعتراضات  به سبب اتفاقاتی بود که در طول سال‌های مختلف افتاده بود. در شهرهایی که این اعتراضات رخ داد در ماه‌ها و سال‌های قبل نیز چنین اعتراضاتی مشاهده شده بود. احساس سرخوردگی، طردشدگی و بیرون‌افتادگی از جامعه در این شهرها و شهرهای مشابه مدام بازتولید شده است. طردشدگی تنها متعلق به طبقات حاشیه شهرها یا فقرا نیست.

اصغرزاده با اشاره به اینکه حدود 13 میلیون حاشیه‌نشین در ایران وجود دارد ، تصریح کرد: این‌ها حاشیه‌ها جغرافیایی هستند که تنها مسئله این نیست. مسائل به حاشیه‌های سیاسی و اجتماعی نیز بر می‌گردد. در حاشیه‌نشینی اجتماعی، افرادی در قلب شهر زندگی می‌کنند اما این احساس را دارند که به آن‌ها تبعیض روا داشته شده است. این نوعی تبعیض ساختاری است.

وی افزود: اتفاقاتی که در خیابان‎‌ها افتاد نشان می‌دهد که بخشی از جامعه ایران طرد شدند و این طردشدگی ناشی از این است که تصور می‌کنند نظام سیاسی و نخبگانی که در آن وجود دارند او را نمایندگی نمی‌کنند. آن‌ها تصور می‌کنند که سخنگویی ندارند تا مطالبات آن‌ها را طرح و نیازشان را برطرف کند و به آن‌ها پاسخ دهد. این طردشدگی به عصیان، عصبانیت و خشونت تبدیل می‌شود.

اصغرزاده گفت: ظاهر قضیه این است که عده‌ای تخریب می‌کنند و خسارت می‌زنند اما در واقع خسارت اصلی را کسی وارد می‌کند که به صورت نامرئی خشونت را در ذهن جوان بازتولید می‌کند. خشونت نامرئی دیده نمی‌شود اما سازوکارهای سیاسی و اقتصادی حاکم و زندگی یک فرد را تحت فشار قرار می‌دهد. عده‌ای در جامعه احساس می‌کنند که دیده نمی‌شوند و شهروند درجه دو هستند. این خشونت نامرئی و پنهان و تبعیض پنهان بلای بر سر بخش‌هایی از جامعه می‌آورد و تبدیل به انباشت می‌شود و زمانی رخ می‌دهد که افسوس می‌خوریم.

وی بیان کرد: اگر اتفاقات دی‌ماه با ظرافت بررسی و ارزیابی نشود، دوباره موجی خواهد شد که یک روز بازمی‌گردد. این اتفاق غیرسازمانی و هوشمندانه بود، دینامیزم داخلی خاص خود را داشت. سر و ته نداشت و با احزاب موجود مرزبندی داشت.
 

 

احدیان:

اصولگرایان بسیاری از مسائل را نمی‌دانند

احدیان با بیان اینکه نمی‌دانم این 40 سال از کجا آمده است، عنوان کرد: در این 40 سال، 8 سال آقای هاشمی، 8 سال آقای موسوی، 8 سال آقای خاتمی و حدود 6 سال آقای روحانی روی کار بودند.

وی گفت: معتقد هستم که اصولگرایان بسیاری از مسائل را نمی‌دانند و سر خود را مثل کبک در برف کرده‌اند که موضوعات را نمی‌بینند اما این مسئله برای اصلاح‌طلبان نیز جدی و حتی جدی‌تر است. در همین اعتراضات اخیر که تمام نظرسنجی‌ها و افکار عمومی عنوان می‌کنند که بستر اصلی اقتصادی است اما اصلاح‌طلبان می‌خواهند آن را سیاسی جلوه دهند و به دموکراسی و آزادی‌خواهی برگردانند. مسئله اقتصادی مسئله اصلی کشور است اما اصلاح‌طلبان هیچ گاه نخواستند تا این مسئله را به رسمیت بشناسند.
اصغرزاده:

شورای نگهبان مهم‌ترین نهادی است که باید پاسخگو باشد

اصغرزاده در ادامه افزود: اگر تمام دولت، مجلس و قوه قضاییه نیز در دست اصلاح‌طلبان باشد باز هم 10 درصد قدرت در اختیارشان است. افرادی باید مسئولیت‌پذیر باشند که در چهار دهه گذشته بر تمام مقدرات و تصمیم‌گیری‌های کلان کشور تاثیر گذاشته‌اند و مهم‌ترین آن شورای نگهبان است که باید پاسخگو باشد. نقد رفتار ارکان و بخش‌هایی از نظام مساوی با براندازی نیست.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه اصولگرایی باید خود را بازخوانی کند، تصریح کرد: متهم شماره یک اعتراضات دی‌ماه 96، اصولگرایی است. انقلابی که صورت گرفته فراگیر است که می‌تواند تمام گروه‌های اجتماعی را به مشارکت بطلبد و به مطالبات آن‌ها پاسخ دهد اما نوع تفکر عده‌ای کاملا قهقرایی از تفکر انقلابی است.

اصغرزاده با بیان اینکه اصلاح‌طلبی را نباید در برابر انقلاب گذاشت، عنوان کرد: انقلاب‌ها پدیده‌های اجتماعی هستند. انقلاب اسلامی ایران کاملا مردمی بوده و انرژی بسیار زیادی آزاد کرده که هنوز هم دیده می‌شود اما این انرژی قابل مصادره و تفسیر به رای نیست.

این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت: اینکه یک شعار اقتصادی در مشهد در چند ثانیه به شعارهای رادیکال سیاسی تبدیل می‌شود، به این دلیل است است که اقتصاد در کشور از سیاست جدا نیست.

اصغرزاده تصریح کرد: انتقاد من به دولت و آقای روحانی این نیست که چرا رفراندوم را در 22 بهمن مطرح کرد بلکه این است که چرا زمانی که از حقوق شهروندی صحبت می‌کند به عنوان فرد شماره یک پای آن نمی‌ایستد تا در زندان روزنامه‌نگار نباشد و دانشجویی ستاره‌دار نشود. این موارد به اسم انقلاب است. کولبر، گودنشین و گورخواب در زمان شاه و ترامپ ایجاد نشده بلکه در زمان حاکمیت قدرت 80 درصدی بوده که اصولگرایان در اختیار داشتند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: شعارهایی که آقای خاتمی داد مکمل این بود که اقتصاد منهای توسعه سیاسی، بازکردن فضاهای عمومی جامعه، کوتاه کردن نهادهای امنیتی و حوزه‌های امنیتی به جایی نمی‌رسد. متاسفانه همین نیز شد. اکنون همه تلاش می‌کنند تا نیروهای نظامی را از اقتصاد بیرون بکشند. بنگاه‌هایی در کشور وجود دارد که ابر بنگاه و قدرتمند هستند و مالیات نمی‌دهند.

اصغرزاده با اشاره به اینکه احمدی‌نژاد محصول نگاه غلط اصولگرایان به انقلاب است، خاطرنشان کرد: احمدی‌نژاد محصول نگاهی است که او را فرزند امام زمان می‌دانست. عده‌ای تصور کردند که سیاست تنها متعلق به خودی‌های ولایت‌مداری است  که از دیگران بهتر می‌فهمند.
 

 

منبع: ایسنا

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *