ارزش افزوده فراغت

در جهان ما که تقسیم کار اجتماعی و درگیری انسان در محیط جامعه برای تأمین معاش و ارتقای سطح زندگی و رفاه به برنامه‌ای همگانی برای افراد تبدیل شده، فراغت غایب بزرگ و آرزوی مشترک تمامی انسان‌های درگیر در این چرخ و دنده‌های تو در توی زندگی مادی است.

همه ما زمانی می‌خواهیم تا بتوانیم در آن به خودمان بپردازیم و این زمان وقتی کوتاه و دور از دسترس است، احساس می‌کنیم زندگی مساعدی نداریم و خوشبختی از ما فاصله گرفته است. در واقع باید به میزان مطلوبی از فراغت دست یافت تا بتوان از زندگی انتظاری که داریم برآورده کنیم. داریوش شایگان در گفت‌وگویی با هفته نامه «صدا» بر این واقعیت ملموس اذعان دارد که در دنیای آینده فراغت، سرمایه خواهد بود و ثروت جایش را به زمان خواهد داد.

خیلی از ما ثروت‌های دست نخورده بسیاری می‌شناسیم که مجال استفاده و لذت بردن از آنها در برنامه روزانه زندگیمان وجود ندارد. پول‌هایی که در بانک‌ها پس‌انداز شده و زمانی که برای استفاده از آنها بسیار کوتاه و گذرا است. نتیجه کار شاید تنها یک کلمه باشد: حسرت؛ حسرتی برای لذت بردن از زندگی!

به راستی چقدر فرهنگ لذت بردن از زندگی را آموخته‌ایم؛ چقدر می‌دانیم زندگی از چه اجزایی تشکیل شده و وزن هر یک از این ارزش‌ها برای ما چه اندازه است. «جین کازز» در کتاب «وزن چیزها» وقتی صحبت از معنای زندگی می‌کند بر استقلال، اخلاق، کار و فعالیت اجتماعی و مواردی از این قبیل در معنادار کردن زندگی تأکید دارد و این در حالی است که ما خیلی اوقات نمی‌دانیم غایب بزرگ زندگی‌مان چیست و سبب و دلیل اصلی این فقدان اندیشه در زندگی این روزها نداشتن همین فراغت است.

شاید در برداشتی فلسفی، فراغت فرصتی است برای به خود اندیشیدن و عمق گرفتن در وجود داشتن؛ فرصتی برای بررسی خویشتن و فکر کردن به اینکه بودن چه معنایی دارد، باشد. این روزها در هجوم پیش‌آمدهای روزمره، آدمی کمتر وقت پیدا می‌کند در اندیشه عمق بگیرد و از چرایی و چیستی رویدادها و متعلقات دنیای مادی پرسشی در ذهن بسازد؛ در دنیای ما که جهان رسانه و خبر و سرگرمی است این وضعیت به مراتب حادتر هم شده است.

همه ما این روزها دلتنگ فراغتی برای پرداختن به خویشن هستیم تا بلکه از اندوخته‌های مادی و معنوی خود استفاده کنیم و از ترافیک بی‌امان روزمرگی‌های تکراری و اجباری فاصله بگیریم. بی‌شک اندیشه به خویشتن و ارزش‌های مورد نظر آدمی را نمی‌شود در خلال تکرار روزمرگی‌ها یافت. این مهم به فراغتی ویژه نیاز دارد که باید در آن تنها به خودمان و ارزش‌های زندگیمان بپرازیم. با این حال کدام یک از ما می‌داند متغیرهای دخیل در معناداری زندگی چیست و کدام یک از ما وقت‌های خوب و ارزشمندی برای تشخیص این مولفه‌ها تخصیص می‌دهیم؟

 

 

یادداشتی از نوید موسوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *