بچه‌هایمان را از هنر باز نداریم!

الهام نیک فرجام طراح ونقاش، تصویرگر متولد مشهد و فارغ التحصیل کارشناسی گرافیک از دانشگاه فردوس مشهد است. خودش می‌گوید: فعالیت هنری خود را از سال1379 شروع کردم و در محضر اساتید محترم در طول هشت سال  به صورت مداوم و آکادمیک آموزش دیدم. از دوران کودکی به نقاشی علاقه‌مند بودم و همیشه در گوشه و کنار دفتر و کتابهایم نقش و نگار رنگی ترسیم می‌کردم و موجوداتی تخیلی با ترکیبی از گل وگیاه خلق می‌کردم و با اینکه هنوز تاآن  زمان از راهنمایی وآموزش استادی بهره‌مند نشده بودم ولی در سال اول دبیرستان در مسابقات نقاشی استانی مقام اول را کسب کردم. درحال حاضر بیشتر وقتم را به نقاشی اختصاص داده‌ام و اگر یک بار دیگر هم به دنیا می‌آمدم باز هم هنر نقاشی را انتخاب می‌کردم و فکر می‌کنم شخصی که به هنری گرایش دارد یک همدم همیشگی دارد و می‌تواند از زندگیش لذت ببرد و زمانی که یک اثر هنری خلق می‌کند و تاثیر خوبی بر مخاطبش داشته این لذت به اوج می‌رسد.  تدریس نیز کار مورد علاقه من هست و  به کار تدریس طراحی و نقاشی مشغول هستم. روش تدریس هنر خیلی اهمیت دارد و همچنین نحوه برخورد معلم با هنرجو بسیار مهم است باید طوری باشد که علاوه بر احترام متقابل جوی صمیمانه و پرانرژی ایجاد شود و همچنین فضایی دوستانه و مفید.

یکی از بزرگترین آرزوهای من که آرزوی اکثر هنرمندان جوان کشورم هم هست، این است که در کشورم به هنر وهنرمند بهای بیشتری داده شود و مردم برای هنر ارزش بیشتری قائل شوند. قرار نیست همه دکتر و مهندس شوند. رشته‌های هنری نیز در کنار بقیه رشته‌ها نقش بزرگی در توسعه کشور ایفا می‌کنند. فرهنگ سازی، رساندن پیام‌هایی کارآمد به مردم جامعه که خیلی شفاف‌تر از طریق هنر بیان می‌شود، برخی از مهم‌ترین این نقش‌ها است.

این روزها شاهد این نکته تلخ هستم و می‌بینم که والدین زیادی سعی دارند فرزندشان را که به شدت به هنر علاقه‌مند هستند از مسیر هنر خارج کرده و به سمت رشته دیگری سوق دهند و با اینکه خود به وضوح از علاقه شدید فرزندشان به هنرآگاه هستند باز هم سد راهش می‌شوند و عقیده دارند که هنر به هیچ عنوان به دردش نمی‌خورد!

خیلی‌ها انتظار کار مجانی از هنرمند دارند که متاسفانه واقعا توقع نابه‌جایی است. همین افراد حاضرند برای خرید مثلا یک ظرف کریستال کلی پول پرداخت کنند ولی خدا نکند که بخواهند یک تابلو نقاشی خریداری کنند! یا حتی در مورد شهریه کلاس هنر نیز رفتارشان به همین شکل است و کلی چانه زنی می‌کنند در صورتی که کاملا توانایی پرداخت شهریه کلاس را دارند وهمین افراد می‌روند و در باشگاه‌های ورزشی گران قیمت که این روزها هم خیلی مُد شده ثبت نام می‌کنند ولی نوبت به کلاس نقاشی که می‌رسد… چه بگویم؟ این قصه سر دراز دارد…آرزوها زیادند ولی یکی از بزرگترین آرزوهای من رفع کاستی‌های فرهنگی مردم کشورم است.

تا کنون در جشنواره‌های هنری متعدد و نمایشگاه‌های گروهی شرکت داشته‌ام و یک نمایشگاه انفرادی باموضوع طبیعت در سال 92 داشتم. تمام تکنیک‌های نقاشی را دوست دارم ولی اولویت اولم آبرنگ و رنگ روغن است چون این متریال دست هنرمند را برای ایجاد فضاهای ذهنی وحسی بیشتر باز می‌گذارد و علاقه‌ای به کارهای تقلیدی ندارم. معتقدم زمانی هنرمند واقعا اثر هنری خلق می‌کند که آن اثر ساخته و پرداخته ذهن و حس خودش باشد که البته تبحر در بیان وتکنیک و قدرت طراحی که تمام این‌ها مانند الفبا و دستور زبان هنرتجسمی(نقاشی) هستند حرف اول را می‌زنند.

امیدوارم روزی هنر درکشور ما جایگاهی بیابد که آموختنش مایه فخر و مباهات باشد، غیر از هنر که تاج سر آفرینش است/ بنیان هیچ منزلتی جاودانه نیست…

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *