نظریه‌های فرهنگ در قرن بیستم

نظریه‌پردازی در زمینه فرایندها و فراورده‌های فرهنگی در جوامع معاصر به چند دلیل گسترده شده است:

  1. مهاجرت گسترده و افزایش بی‌سابقه تماس‌ها و ارتباطات فرهنگی
  2. طرح مفهوم «صنعت فرهنگ» بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم متأثر از تحولات جهان‌سرمایه‌داری که از آمیختگی تجارت و فرهنگ نشأت می‌گیرد
  3. گسترش شبکه‌های ارتباطی در سطح جهان و نقش رسانه‌ها در انتشار فرهنگ
  4. تکثر فرهنگ‌ها و ظهور فرهنگ توده‌ای، فرهنگ جوانان، فرهنگ قومی، فرهنگ پست‌مدرن و…
  5. فرایند جهانی شدن و واکنش‌های مقاومت‌آمیز آن

شیوه زندگی عامه مردم در همه کشورها در قرن بیستم تفاوت‌های آشکاری با قرون پیشین پیدا کرده است. شیوه زیست فرهنگی امروز مبتنی بر برخی مفاهیم بنیادی چون رفاه، فراغت، سرگرمی، لذت‌جویی و… است و فراورده‌های فرهنگی و هنری امروز در سطح عموم مردم به این گونه علایق پاسخ می‌دهند و همین پاسخگویی است که زمینه تجاری شدن فرهنگ را فراهم ساخته است.

رویهمرفته وجه مشترک تعریف‌های گوناگونی که از فرهنگ توده‌ای عرضه شده است این است که این فرهنگ در عصر تجدد و با گسترش صنعت شهرنشینی و تجارت پدید آمده است… در هر حال فرهنگ توده‌ای فرهنگی است که از هر طریق و به هر شکلی خواه ناخواه در عصر حاضر یعنی عصر سرمایه‌داری و دموکراسی تولید می‌شود و وجه غالب فرهنگ را تشکیل می‌دهد و آنچه معمولاً به عنوان فرهنگ برتر، والا، کلاسیک و… توصیف می‌شود اساساً بقایای عصر دیگری است.

به طور کلی نظریات فرهنگ توده‌ای در سه معنای کلی به کار رفته است:

  1. به معنای فرهنگی که برای مردم تولید می‌شود: در این معنا مردم جزئی از بازار و یا مصرف‌کنندگان فرهنگ هستند و فرهنگ مجموعه‌ای از فرآورده‌های کالایی است.
  2. فرهنگی که از آن مردم است: در این معنا فرهنگ مجموعه‌ای از فرآورده‌ها و کردارهایی است که عقاید، ارزش‌ها و علایق عامه مردم را منعکس می‌کند و یا به آنها شکل می‌دهد.
  3. فرهنگی که به وسیله مردم تولید می‌شود: در معنا فرهنگ همان زندگی روزمره و کردارها و شیوه‌های عملی و اندیشه عامه مردم به شمار می‌آید.

در مجموع بشیریه تأکید می‌کند: «فرهنگ توده‌ای مانند بسیاری از پدیده‌های انضمامی دیگر، پدیده‌ای پیچیده، پرتنوع، پرتعارض و چندوجهی است. هم ابعاد مصنوعی و تولید شده دارد و هم وجوه خودجوش و طبیعی؛ هم از جهاتی سرکوبگر است و هم از جهاتی دیگر رهایی‌بخش؛ هم در متن ساختارهای کلی شکل می‌گیرد و هم از حدود آنها فراتر می‌رود؛ ممکن است هم برای اعمال سلطه و توجیه آن تولید شده باشد و هم برای مصرف‌کنندگان خود موجد لذت و شادی واقعی گردد؛ ممکن است هم با ساختار سلطه در سطح ملی و بین‌المللی مرتبط باشد و هم از سوی دیگر بیانگر برخی خواست‌ها و آرمان‌های اساسی عامه مردم باشد؛ و سرانجام ممکن است از یک حیث، پدیده‌ای کاملا جدید و متعلق به عصر سرمایه‌داری پنداشته شود و از سوی دیگر دارای پیشینه‌های تاریخی چشمگیری هم باشد. بنابراین بی‌شک با پدیده‌ای چندوجهی، پیچیده و چند معنایی روبرو هستیم.»

 

برگرفته از کتاب: نظریه‌های فرهنگ در قرن بیستم/ نوشته: حسین بشیریه

خلاصه‌برداری شده توسط: نوید موسوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *