نگاهی به برخورد برنامههای استعدادیابی با موسیقی؛
خوانندگی دم دستی شده است
- تاکنون در دیگر روزها و گزارشات دیگری به بحث خوانندگی و هواداران این هنر پرداختیم. نمونه آن را هم بسط دادیم به برنامههای استعدادیابی تلویزیونی که حضور شرکتکنندگان در بخش موسیقی بیشتر به حوزه خوانندگی محدود شده است. در این گزارشات یکی از علت های اصلی این امر، ممنوعیت نمایش ساز در صدا و سیما ذکر شد، و دیگر اینکه به دلیل نبود فرهنگ سازی مناسب، برای بسیاری از جوانان خوانندگی امری سهل به نظر می رسد.
بخواهیم یا نخواهیم خوانندگی دم دستی شده است ولی دلیل این امر برنامههای استعدادیابی نیست؛ چراکه این برنامهها هم تحت تأثیر این موج هستند. یکی از دلایل ساده به نظر آمدن خوانندگی آن دسته از تهیه کنندگان موسیقی هستند که افرادی را به عنوان خواننده و سلبریتی معرفی میکنند که آهنگشان نه حرفی برای گفتن دارد، نه توانایی اجرا دارند و نه صدای خوب
به گزارش روزنامه «صبح امروز» و به نقل از ایسنا، این بار نیز در این خصوص گفتگویی با بهادر صحت (خواننده) داریم. وی مدرس آواز سنتی و سهتار است که نزد اساتیدی چون قاسم معمارزاده، محمدرضا لطفی، داریوش طلایی، داریوش پیرنیاکان، هومان اسعدی و … آموزش دیده است. از همکاریهای مشترک صحت نیز میتوان به اجرای کنسرت «تئاتر شطرنج» به آهنگسازی علی قمصری و اجرای کنسرت «آنگاه، نگاه، گاه، آه» با گروه همنوازان «حصار» به سرپرستی علی قمصری و … اشاره کرد.
حذف نوازندگان از برنامهها با ممنوعیت نمایش ساز در صداوسیما
بهادر صحت نیز مانند سایرین بر این باور است که ممنوعیت نمایش ساز در صداوسیما موجب شده که اگر فردی قصد شرکت در حوزه موسیقی را در این برنامهها داشته باشد تنها گزینه خوانندگی برای او باقی بماند و در نتیجه حضور نوازندگان حذف و تنها شرکتکنندگان در حوزه خوانندگی باقی میمانند.
صحت همچنین در پاسخ به این پرسش که «اگر در این برنامهها استعدادی کشف شود، مراقبت از آنها باید به چه صورت باشد؟» در ابتدا به این مسئله میپردازد که ممکن است برخی از این شرکتکنندگان با حضور در برنامههای استعدادیابی و البته برنده شدن ره چند ساله را یک شبه طی کنند و ممکن است طی نکنند.
او توضیح میدهد: در حقیقت گاهی شرکتکننده سالها برای کاری که در این برنامهها ارائه میدهد زحمت کشیده، خلاقیت دارد و البته حرفی برای گفتن. حال ممکن است بر حسب اتفاق شانس درِ خانه او را بزند و با شرکت در این برنامهها و البته پیش رفتن بر حسب یک روند منطقی و منصفانه، دیده و شنیده شود و به این ترتیب فرصتی برای آشنایی و ایجاد روابطی با تهیهکنندگان داشته باشد و بتواند آثاری که سالها ایده آنها را در ذهن پرورانده و یا حتی خلق کرده است، ضبط و منتشر کند.
ملاک و معیار حمایت از استعدادها؟
زمانی میتوانیم بگوییم «هنر خوانندگی»، که اثرگذاری داشته باشد؛ یعنی آواز و کلامی که از خواننده میشنویم قسمتی از وجود و احساس ما را تحت تأثیر قرار دهد
از این هنرمند درباره نحوه حمایت از استعدادهایی که در این برنامهها شناسایی میشنوند میپرسیم. میگوید: بستگی دارد که استعداد را چگونه تعریف میکنیم و آیا خواننده و هنرمند موسیقی را از هم تفکیک میکنیم یا نه؟
او ادامه میدهد: گاهی فرد تنها خواننده است؛ یعنی صدای خوش جنسی دارد، فواصل را درست میخواند، ریتم را به درستی رعایت میکند و … که با این نوع خوانندهها به مراتب در بازار موسیقی رو به رو هستیم و عمدتا هم هر کاری که به آنها پیشنهاد داده میشود، میخوانند و معیار و سلیقه خاصی در آثاری که با حضور آنها تولید میشود، به چشم نمیخورد.
صحت این خوانندگان را همانند نوازندگانی میداند که صرفا نوازنده هستند؛ تکنیک دارند، دشیفر نت خوانی میدانند و نتی که در اختیارشان قرار داده میشود را به درستی اجرا میکنند ولی دخالت و خلاقیت قابل توجهی از آنها متوجه نتیجه اثر نیست.
چه زمانی خواننده هنرمند است؟
این خواننده در پاسخ به پرسش بالا عنوان میکند: زمانی میتوانیم بگوییم «هنر خوانندگی»، که اثرگذاری داشته باشد؛ یعنی آواز و کلامی که از خواننده میشنویم قسمتی از وجود و احساس ما را تحت تأثیر قرار دهد. گاهی برخی خوانندگان جوشش هنری دارند و متناسب با صدا، تواناییها و تکنیکهای آوازی، احساسات و حرف دل خود ملودی میسازند و حتی گاهی شعر را هم خودشان میسرایند که این دسته جزو هنرمندان هستند.
او ادامه میدهد: البته ممکن است که این افراد هم نواقصی در کار خود داشته باشند ولی چون در کار آنها تأثیرگذاری وجود دارد و پتانسیل رشد کردن را دارند باید به آنها فضا داد. از طرفی این افراد را نمیتوان محدود کرد و از آنها خواست تنها یک مجری باشند بلکه وقتی استعداد آنها تشخیص داده شد، باید به تنظیم کننده و تولیدکننده موسیقی معرفی شوند تا ایدهها و تواناییهایشان پرورش داده، تنظیم، تولید و منتشر شود.
این مدرس آواز سنتی و سهتار ادامه میدهد: گاهی هم تنها با یک خواننده خوب طرف هستیم که وقتی قرار است روی یک قطعه بخواند، با حال و هوایی متناسب با اثر کار را درمیآورد و یا اگر بازخوانی یک اثر را ارائه میدهد به روش درستی پیش میرود که البته این افراد در نهایت حرف خاصی از خودشان برای گفتن ندارند. ولی در صورت کشف این استعدادها باید آنها را به آهنگسازها و تهیه کنندگان معرفی کرد تا متناسب با جنس صدا، حال و هوای صدا و تکنیکهای آوازی که دارند اثر موسیقی تولید کنند.
قضاوت دخیل نباشد
این هنرمند همچنین درباره داوریها در تشخیص استعدادها میگوید: شاید اگر برخی استعدادها و سبک های خوانندگی امروز مشهور نبودند، وقتی که برخی به سبک و سیاق آنها میخواندند مورد تمسخر قرار میگرفتند و حتی از آنها خواسته میشد که مسیری که در پیش گرفتهاند را تغییر دهند. بنابراین در کشف استعدادها نباید ساده برخورد کرد و جای قضاوت و سلیقه شخصی نیست، بلکه تأثیرگذاری باید حتی بیشتر از جنس صدا مورد اهمیت واقع شود. اگر داوطلب بتواند قسمتی از احساسات داوران را قلقلک دهد، باید او را جدی گرفت؛ چون قدرت تأثیرگذاری دارد.
خوانندگی آسان است؟
صحت میگوید: بخواهیم یا نخواهیم خوانندگی دم دستی شده است ولی دلیل این امر برنامههای استعدادیابی نیست؛ چراکه این برنامهها هم تحت تأثیر این موج هستند. یکی از دلایل ساده به نظر آمدن خوانندگی آن دسته از تهیه کنندگان موسیقی هستند که افرادی را به عنوان خواننده و سلبریتی معرفی میکنند که آهنگشان نه حرفی برای گفتن دارد، نه توانایی اجرا دارند و نه صدای خوب. ولی مخاطب میبیند که این افراد کنسرت برگزار میکنند، تِرَک منتشر میکنند، عکس آنها روی بیلبوردها است، وضع مالی خوبی به هم زدهاند، در تلویزیون هستند و… .
وی در پایان بندی صحبتهای خود تصریح میکند: در نتیجه با دیدن این نمونهها فرد با خودش میگوید «من هم مانند همین خوانندهها میخوانم» و گمان میکند که خوانندگی کار آسانی است ولی نمیداند که حتی پیدا کردن همان تهیه کننده کار دشواری است
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.