دگرگونگی
بعد از ظهر جمعه است… ساعت 3:45 دقیقه بعد از ظهر زیر آفتاب داغ راه میرم، از پیش میخواستم به ملاقات یکی از دوستام به پارک ملت برم، قرارمون ساعت 4:35 دقیقه بعد از ظهر بود. کمی از این بابت خوشحال شدم، چون مقداری وقت بود با خودم توی این خیابون روبروی درب اصلی دانشگاه […]