در گفتوگو با یک نویسنده و کارگردان:
کرونا باشد یا نباشد او تنهاست
وحدانه آخوندشریف
مشکلانی: حال این مسئله که کرونا وجود داشته باشد یا خیر، شاید بهانه خوبی بود برای حضور نیافتن هنرمندان جوان و حتی همدورهایهای این بازیگر پیشکسوت که راه را همین ملکه رنجبرها برای فعالیت آنها باز کردند. در حقیقت کرونا هم نبود بازهم در مراسم تشییع ایشان عده کمی حضور پیدا میکردند
حمید مشکلانی، فعالیتهای هنری خود را از سال ۱۳۸۴ بهطور حرفهای با نوشتن نقد فیلم و موسیقی فیلم در مطبوعات آغاز کرده است. او تجربه کارگردانی و نویسندگی فیلم کوتاه «انزوا ۱۳۹۲» و فیلم نیمه بلند «پل فلزی، ۱۳۹۳» را در کارنامه دارد. مشکلانی در انیمیشن سینمایی «کله آهنی» بهعنوان مدیر روابط عمومی و مشاور دوبلاژ حضورداشته است. وی گوینده،نویسنده و سردبیر رادیو نیز میباشد و به تدریس نقد و تحلیل فیلم و موسیقی فیلم نیز میپردازد .او از سال ۱۳۹۴ عضو رسمی انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما شده است.
خبر فوت ملکه رنجبر ما را بر آن داشت با این کارگردان که خارج از تمام حواشی دنیای هنر و رسانه سعی بر آن داشته بهعنوان عضوی از جامعه هنری و فرهنگی خدمترسانی کند و همیشه از به فراموشی سپردن چنین افرادی گلهمنداست گفتوگویی داشته باشیم.
راه را ملکه رنجبرها برای فعالیت جوانترها باز کردند
مشکلانی در این گفتوگو ابراز کرد: : در سال 1384 که استاد خسرو شکیبایی به رحمت خدا رفت، جمعیتی زیادی به تشییع پیکر او آمده بودند ، چندین سال بعد در بدرقه عزتالله انتظامی شاهد جمیعت کمتری در مراسم خاکسپاری بودیم درواقع هر چه روزگار میگذرد مردم بیحوصلهتر شده و مشکلات عدیدهای که در جامعه وجود دارد این موضوع را در ذهن مرم کمرنگ ساخته که ایران به هنر خود میبالد، حتی در مراسم تشییع آقای مشایخی که در چهارگوشه تاریخ ایران معروف بود شاهد کملطفی هنرمندان و مردم بودیم. حال این مسئله که کرونا وجود داشته باشد یا خیر، شاید بهانه خوبی بود برای حضور نیافتن هنرمندان جوان و حتی هم دورهایهای این بازیگر پیشکسوت که راه را همین ملکه رنجبرها برای فعالیت آنها باز کردند. در حقیقت کرونا هم نبود بازهم در مراسم تشییع ایشان عده کمی حضور پیدا میکردند.
کملطفی جامعه هنری و حتی کارگردانها
وی ادامه داد: ملکه رنجبر از سال ۱۳۹۱ در هیچ کاری حضور نداشت و از سال ۱۳۹۵ با بیماری و افسردگی دستبهگریبان بود و ۸ اسفند در بیمارستان کسری تهران چشم از جهان فروبست، درواقع ملکه رنجبر در سال 91 فوت کرد، همان زمان که به خاطر بیماری حرفه خود را کنار گذاشت، در این مدت، بهخصوص در سه سال آخر زندگی خود این هنرمند باسابقه مورد کملطفی جامعه هنری و حتی کارگردانهایی که وی با بازی خود در فیلمهای آنها خوش درخشیده، قرار گرفت، هرچند، که هنرمندانی به دیدار ایشان آمدند و صرف عکس گرفتن و مطرح کردن بیشتر خودشان، رنجش ملکه رنجبر را دوچندان کردند.
مشکلانی عنوان کرد: زندهیاد ملکه رنجبر متولد ۱۳۱۷ رشت بود و جزء اولین بازیگران زن تاریخ سینمای ایران است و در سال ۱۳۳۱ در فیلم(عمر دوباره)ساخته:پرویز خطیبی ایفای نقش کرده است، سالها قبل از این فیلم نیز بازیگر تئاتر بود. وی فرزند عبدالله رنجبر هنرمند و از اولین پایهگذاران تئاتر در سال ۱۳۱۷ در رشت بود. تحصیلات خود را تا مقطع سوم متوسطه در رشت و همدان ادامه داد و پسازآن زیر نظر پدرش تعلیم بازیگری دید. او از سن ششسالگی با ایفای نقش «کوزت» در نمایش بینوایان فعالیت خود را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۲۷ به تهران رفت و به ادامه بازیگری در «تئاتر سعدی» پرداخت. رنجبر از بدو افتتاح تلویزیون در سال ۱۳۳۶ با اجرای برنامههای زنده به همکاری با تلویزیون ملی ایران(ثابت پاسال) پرداخت و در سال ۱۳۳۵ کار در رادیو را شروع کرد. وی همچنین در شهرداری هم کارکرده، رنجبر در۳۷سریال و تئاتر تلویزیونی،۲۷ فیلم سینمایی و بیش از ۲۰ تئاتر و تعداد زیادی برنامه رادیویی و تلویزیونی ایفای نقش کرده و یا حضور داشته است.
وی عنوان کرد: از مهمترین فیلمهایی که او بازی کرده میتوان به اعتراف (مجید فهیم خواه) و دو فیلم ابوالحسن داوودی یعنی مرد بارانی (فیلم ۱۳۷۸) مرد بارانی و نان و عشق و موتور ۱۰۰۰، و چپدست ۱۳۸۴(آرش معیریان) اشاره کرد.
در گمنامی، ناراحتی و افسردگی دار فانی را وداع گفت
این نویسنده خاطرنشان کرد: روحش شاد، وی از پیشکسوتان بازیگری بود و راه را برای بانوان در عرصه بازیگری باز کرد و جز نام نیک و خاطره خوش نزد مرد، هیچ عاید خودشان نشد و در گمنامی، ناراحتی و افسردگی دار فانی را وداع گفت!
درگذشت این هنرمند ارتباطی با ویروس کرونا نداشت
به گفته مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت سید عباس عظیمی، ملکه رنجبر بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر که مدتها پیش به دلیل مشکل نارسایی حرکتی و گوارشی در بیمارستان بستریشده بود بعدازظهر پنجشنبه (۸ اسفند) در بیمارستان کسری درگذشت. درگذشت این هنرمند به دلیل بیماری گوارشی بوده و ارتباطی با ویروس کرونا نداشت. مراسم تشییع به دلیل حفظ سلامتی مردم، برگزار نشد و پیکر این هنرمند – ۹ اسفند – در قطعه هنرمندان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
تلویزیون ایران را ما افتتاح کردیم
زنده یاد ملکه رنجبر هنگامیکه در بستر بیماری بود در گفتوگو با یک خبرگزاری عنوان کرده بود: من از هشتسالگی روی صحنه تئاتر بودم و در نمایش «بینوایان» نقش کوزت را بازی کردم. درواقع من اولین کوزت ایران هستم. از همان کودکی تحت نظارت پدرم وارد عالم بازیگری شدم و کارم را از تئاتر شروع کردم. در 16 سالگی وارد سینما شدم و پسازآن به رادیو و تلویزیون رفتم و در نمایشنامههای رادیویی مشغول به کار شدم. وقتی قرار شد تلویزیون به ایران بیاید ما هنرمندان دورهم جمع شدیم تا برای برنامهسازی فکر کنیم. اولین شبی که تلویزیون ملی ایران به شکل رسمی روی آنتن رفت، من و سایر هنرمندان در آن برنامه حضور داشتیم و تنها شبکه ایران در آن زمان را افتتاح کردیم.
کاش وارد دنیای سینما نمیشدم
نکته قابلتأمل او در این گفتوگو اشاره به این مسئله بود که اگر به گذشته بازگردد دیگر وارد دنیای سینما نمیشود و اگر واقعاً میتوانست به جوانی بازگردد، خانهداری میکند.
از چهرههای جدید، هیچکس یادی از او یاد نکرد
وی در جایی عنوان کرده بود: از چهرههای جدید هم هیچکس یادی از من نکرده. ظاهراً آنها ما قدیمیها را قبول ندارند! سختیها و بدبختیهای این کار را ما کشیدیم و حالا که به روزگار ثبات و درآمد رسیده، چند جوان زیبا وارد سینما شدهاند و هیچکس را هم جز خودشان قبول ندارند. در زمان ما بازیگران تا دوره نمیدیدند، نمیتوانستند وارد عالم بازیگری شوند و ابتدا باید از نقشهای کوچک شروع میکردند اما الآن یکشبه همه سوپراستار میشوند.
میترسم تشییعجنازهام هم نیایند
زندهیاد ملکه رنجبر، ضمن تشکر از همه مردم و هنرمندانی که به دیدنش آمده بودند در گفتوگویی عنوان کرده بود: من نمیتوانم التماس کنم هرکسی دوست دارد میتواند به دیدن من بیاید. قدمش روی چشمم. فقط امیدوارم قدر قدیمیها را بدانند نهتنها من، بلکه کسانی که برای هنر زحمت کشیدند. بعضی وقتها برخی هنرمندان یکطور خاصی به ما نگاه میکنند. ما فقط احترام میخواهیم. خیلیها اصلاً به رویشان هم نمیآورند که هنرمندی قدیمی هم هست. میترسم تشییعجنازهام هم نیایند ولی اگر نیایند آن دنیا با آنها قهر میکنم.
# قابلتوجه هنرمندان
حال که این هنرمند پیشکسوت دار فانی را وداع گفته است اما سلبریتیها کاش کمی مهربانتر بوده و باعث رنجش خاطر ملکه رنجبر در ایام بیماری نمیشدند چراکه چنین ادبیاتی از فراموششدگی میآید و از بیمحبتی کسانی که دوستشان داشتی و یکعمر برای آنها نقش عوض کردی، اما حالی از تو نپرسیدند. کاش کمی هنرمندان ما در گذشته خود جستوجو کنند و بدانند اسمورسم الآن خود را از زحمات چه کسانی بر سینه خود مدال کردهاند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.