کابوس تورمی در آستانه تابستان؛

چالش‌های اقتصادی ایران در بهار ۱۴۰۴

امیر قدرتی | روزنامه نگار

در بهار 1404، اقتصاد ایران همچنان در برزخ سیاست‌گذاری‌های ناپایدار و فشارهای ساختاری باقی مانده است. سیاست‌های پولی و مالی دولت نقش کلیدی در کنترل تورم و ثبات بازار ارز دارند، اما سوال این است که این سیاست‌ها تا چه حد موثر هستند و چه تاثیری بر زندگی روزمره مردم دارند. در حالی که دولت تلاش می‌کند با ابزارهای مختلف، از جمله کنترل نقدینگی و مدیریت نرخ ارز، ثبات اقتصادی را برقرار کند، مشکلات اساسی جامعه همچنان باقی است و در کنار آن، چالش‌های جدیدی شکل می‌گیرد.

 

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم، کاهش قدرت خرید و افزایش نابرابری است. تورم که طی ماه‌های گذشته بی‌وقفه افزایش یافته، قدرت خرید خانوارهای کم‌درآمد و متوسط را به شدت کاهش داده است. بسیاری از خانواده‌ها برای تأمین نیازهای اولیه نفت و برق و مواد خوراکی درگیر مشکلات معیشتی هستند و ناگزیر به صرفه‌جویی‌های سخت‌گیرانه می‌افتند. این وضعیت، فشار روانی قابل توجهی بر اقشار مختلف ایجاد کرده و نارضایتی عمومی را به دنبال داشته است.

 

در همین حال، نوسانات نرخ ارز و بی‌ثباتی بازارهای مالی، کار و کاسبی را با چالش‌های فراوان روبرو کرده است. بازار ارز در سال‌های اخیر همواره درگیر ناپایداری بوده و در فصل بهار، این نوسانات شدت می‌گیرد. برای فعالان اقتصادی، بی‌ثباتی نرخ ارز یعنی عدم قطعیت در پیش‌بینی هزینه‌ها و درآمدهایشان، و نیز دشواری در برنامه‌ریزی‌های بلندمدت. این امر در کنار تورم، باعث شده که سرمایه‌گذاری‌های جدید سهل‌الوصول نباشد و جذب سرمایه‌ داخلی و خارجی کاهش یابد.

 

در این وضعیت، سیاست‌های پولی و مالی دولت نقش حیاتی پیدا می‌کند. بانک مرکزی که مسئول اجرای سیاست‌های پولی است، ابزارهای متعددی در اختیار دارد؛ از جمله کاهش یا افزایش نرخ بهره، عملیات بازار باز، تنظیم ذخیره قانونی و مداخله مستقیم در بازار ارز. این اقدام‌ها برای کنترل نقدینگی و کاهش سطح تورم به کار گرفته می‌شوند، اما اجرای صحیح و هماهنگ این سیاست‌ها نیازمند سیاست‌مداری عاقلانه و عقلانی است. در بهار 1404، انتظار می‌رود بانک مرکزی با رویکرد انقباضی‌تر درصدهای نرخ بهره را بالا ببرد و سیاست‌های محدودکننده‌تری را در نظر بگیرد، اما در عین حال، این محدودیت‌ها ممکن است رشد اقتصادی را هم محدود کند و بر معیشت مردم فشار وارد کند.

 

نکته مهم دیگر این است که تثبیت نرخ ارز، به عنوان یکی از راهکارهای کاهش بی‌ثباتی، نیازمند مداخلات هوشمندانه است. در حال حاضر، دولت از ابزارهایی مانند عرضه ارز در بازار و تعیین نرخ مدیریت شده بهره می‌برد. اما اگر این سیاست‌ها به شکل پایدار و قابل پیش‌بینی ادامه پیدا کند، می‌تواند تا حدی نگرانی فعالان اقتصادی را کاهش دهد و انگیزه سرمایه‌گذاری را تقویت کند. در مقابل، نوسانات شدید و بی‌برنامه نرخ ارز، تاثیر منفی بر قیمت‌ها، واردات و صادرات دارد و فشار تورمی را تشدید می‌کند.

image_print