روزهای پر استیصال جامعه:

جستجوی امید در عمق بحران

عاطفه خوافیان

بسیاری از ما از فردای بد و فرداهای بدتر می‌ترسیم‌.

کاهش عنصر امید در یک جامعه همانند یک بمب ساعتی عمل می کند، با توجه به اتفاقات اخیر،هر روز که می گذرد مردم ناامیدتر شده و زمانی می رسد که از فرط نامیدی با یک امید کوچک و حتی یک وعده واهی ولی امیدوارانه حاضرند دست به خطرناکترین کارها بزنند و حتی علیه نظام سیاسی کشور شورش کنند.

این همان چیزی است که اندیشکده‌های غربی سالهاست در حال کار کردن روی آن هستند و هر چند با تاخیر ولی با قطعیت در کشور زیمباوه به وسیله آن موفق شدند و هم اکنون در دو مقیاس مختلف در ونزوئلا و ایران در حال امتحان هستند و می خواهند با گرفتن امید از جامعه در نهایت موفق شوند.( هم اکنون در ونزوئلا تا حدود زیادی موفق شده اند)

یک جامعه‌شناس می‌گوید: گاهی انسان چنان دچار استیصال میشود که گویی تمام روزنه های امید بسته شده و قرار هم نیست باز شود. درست مثل وقتی که فردی در وسط اقیانوسی متلاطم دست و پا میزند و تکه چوبی به سمتش می آید و چون به چوب تکیه میکند، در می یابد که تکیه گاهش از شدت پوسیدگی تنها ظاهری چوب مانند دارد و بیشتر به تله ای خاک خیس می ماند. حکایت امروز جامعه ما چنین حکایتی است. حال آیا میتوان در این سیاهه بی تدبیری راه برون رفتی جست؟

به گزارش صبح امروز، طاهره جعفری در مصاحبه با خبرنگار این رسانه می‌افزاید: گاهی برای پریدن از مانعی بلند لازم است، چندین قدم به عقب برگردیم تا برای سرعت گرفتن، مسافتی کافی داشته باشیم.

وی تصریح می‌کند: با نگاهی به تاریخچه جهان در می یابیم که روزی اروپا در تاریکی کلیسا غوطه ور بود و جامعه، عوامل آگاهی بخش خود را به قعر گور می فرستاد، شاهدیم که چگونه برده داری پایان یافت، ناظر پایان آپارتاید هم بوده ایم و روزی بیش از بیست میلیون انسان بوسیله طاعون، از نبود دانش در اروپا مردند و جامعه غرق نا امیدی بود ولی مگر بدیها دوام آورد؟

اینگونه نیست که تاریکی‌ها منشاء روشنایی نباشد.

جعفری بیان می‌کند: نمیخواهم از نادیده گرفتن خطاها بگویم که خود بزرگترین خطاست. اما در همیشه تاریخ مردمان از دل تاریکی در جستجوی روشنی بوده اند و هر گامی که توانسته اند در این راه برداشته و جامعه خود را به سمت خوبی ها هدایت کرده اند.

وی ابراز می‌کند: این روزهای خاورمیانه و کشور ما هم میگذرد، وای به حالمان که اگر این حوادث، بی خردی ها و هزینه های مالی و جانی، نتواند منجر به بهسازی شود و وای اگر تنها به بردن و باختن قطبی بیندیشیم.

عدم مطالعه؛ تهدید جدی خاورمیانه

جعفری ادامه می‌دهد: اگر درک نکنیم که آنچه جامعه ما و خاورمیانه را تهدید میکند مطالعه نکردن است، نه نداشتن فرصت و وا اسفا اگر متوجه نشویم که ریشه بدبختی ها، فردگرایی و گروه گرایی و بی عدالتی است.

وی تبیین می‌کند: همواره اگر خرد حاکم نشود، تفاوتی در حکام نخواهد بود، در چپی ها اگر، خرد صلح و عدالت نباشد وضعیت با راستی های افراطی بی خرد یکسان است.

این جامعه‌شناس اظهار می‌کند: گویی محتوا در جهان سوم به شدت تحت تاثیر ظرف است، در حالیکه باید قد آدمها بلند شود تا سقف را بالا بکشند، خرد باید سرریز شود تا معلوم شود ظرف کوچک است.

وی ادامه می‌دهد:  این روزها، بحث بر سر این است که چرا فرهیختگان در شعارهای خود نا سزا میگویند یا چرا فلان روحانی با الفاظ رکیک رقیب را تهدید میکند؟

جدایی جامعه از تفکرات قطبی

جعفری می‌گوید: اینها محتواهای ضعیف است، اینکه هنوز برای ارتقاء خود زیر پای دیگران را خالی میکنیم ناشی از نداشتن خرد توسعه خود است، وقت آن رسیده است که تکانی جدی بخوریم، تکانی برای فرو ریختن غبارهایی که درخشندگی را از ما گرفته است. جلا بزنیم خود را و جامعه را از قومی گرایی، تفکرات قطبی، ایدئولوژی گرایی، برتری طلبی و صدها عیب دیگر.

امید، دل بستن به وعده های واهی دیگران نیست. امید، کورکورانه به سوی رویای ناممکن رفتن نیست. امید، خوش بینانه و آگاهانه تلاش کردن برای به دست آوردن هدف ممكن است و ما امروز بیش از هر چیزی به این نوع امید نیاز داریم. ما امروز بیش از همیشه به پرهیز از ناامیدی کور و دوری از تحميل دروغین امید واهی نیازمندیم. و به جای آن به خرد جمعی، امید در عین | آگاهی و عمل گرایی برای پیش برد مبارزهات مدنی و استقرار دموکراسی، محتاج هستیم.

 

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *