هرگونه حمله به ایران پاسخ گسترده ای در پی خواهد داشت
بالا گرفتن تنش لفظی در منطقه
علی روغنگران
بامداد شنبه، 14 سپتامبر، یکی از مهمترین تاسیسات نفتی جهان، واقع در شرق عربستان سعودی، مورد حمله موشکی و پهپادی قرار گرفت. آمریکا این حمله را «بیسابقه» دانست و فورا ایران را به دست داشتن در آن، متهم کرد. این در حالی است که حوثیهای یمن، مسئولیت این حمله را به عهده گرفته بودند. عربستان، ابتدا مدعی شد که سلاحهای به کار رفته در حمله، منشاء ایرانی داشته، سپس قطعاتی از این سلاحها را به نمایش گذاشت و رسما ایران را به نقش آفرینی در حمله متهم کرد. در جدیدترین موضعگیری عربستان، عادل الجبیر، وزیر مشاور این کشور در امور خارجی، اعلام کرد عربستان با متحدانش در حال رایزنی است تا «اقدامات لازم» را در برابر ایران انجام دهد. الجبیر افزود پس از پایان تحقیقات، اگر نقش ایران تایید شود، عربستان سعودی دست به اقدام لازم خواهد زد. سعودیها هنوز نگفتهاند که چه پاسخی به ایران خواهند داد. اما فضای منطقه به شدت تنشآلود شده و همه طرفهای منازعه بر توانمندیهای نظامی خود در برابر یکدیگر تاکید میکنند.
همین چند هفته پیش، تا قبل از حمله به تاسیسات نفتی بقیق عربستان، تحرکات دیپلماتیکی با هدف تنشزدایی میان ایران و آمریکا شدت گرفته بود. فرانسه میان دو طرف وساطت کرد. فرانسویها امیدوار بودند که با استفاده از فرصت برگزاری نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، باب گفتگوها میان ایران و آمریکا را بگشایند. اما حمله 14 سپتامبر به عربستان، ناگهان اوضاع را متشنج کرد و دیپلماسی را به حاشیه راند. از دیروز هفتاد و دومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با مشارکت بیش از 150 تن از رهبران جهانی آغاز شده است. موضوعات زیادی در سخنرانیهای سران جهان مطرح خواهد شد. با این حال، بسیاری از ناظران در انتظار موضعگیریهای ایران، عربستان و آمریکا در خصوص تنشهای اخیر هستند. در آستانه این نشست، دیپلماسی کمرنگ شده و ادبیات نظامی در اظهارات مقامات این سه کشور برجستهتر شده است. حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو، تقریبا نصف تولید روزانه عربستان، معادل 5.7 میلیون بشکه یا پنج درصد عرضه جهانی نفت را مختل کرد. چند روز پس از حمله، سعودیها اعلام کردند تولیدشان به حالت اول بازگشته است با این حال، ترامپ از سوی برخی محافل متنفذ جمهوریخواه برای پاسخ نظامی تحت فشار قرار گرفت. ترامپ، گزینههای نظامی را بررسی کرد، اما در نهایت تصمیم گرفت به ایران پاسخ غیرنظامی بدهد. او به وزارت خزانهداری دستور داد تحریمهای ایران را به شکل قابل توجهی افزایش دهد. وزارت خزانهداری نیز، روز جمعه گذشته، تحریمهای بانکی و مالی جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی ایران میشوند.
برخی از محافلی که به ترامپ برای حمله به ایران فشار میآورند، ادعا میکنند که این تحریمها به اندازه کافی کارآمد نیست و برای برقراری بازدارندگی در برابر ایران، باید به این کشور پاسخ نظامی داد. ترامپ به چنین پاسخی علاقهای ندارد. اما ظاهرا برای راضی کردن این محافل، لفاظیهای نظامی علیه ایران را شدت بخشیده و حتی در مقابل ایران، به تسلیحات هستهای آمریکا مباهات کرده است. وی چند روز پس از اینکه ادعا کرد که ارتش آمریکا در برابر ایران «انگشت روی ماشه» است، در اظهاراتی عجیب، از آماده بودن تسلیحات هستهای کشورش در مقابل ایران خبر داد. ترامپ روز شنبه در یک نشست خبری مشترک در کاخ سفید با اسکات موریسون، نخستوزیر استرالیا، تهدیدهای نظامی کم سابقهای علیه ایران بیان کرد. از او پرسیده شد که اگر تحریمها کار نکند، چه گزینه غیرنظامی برای پاسخ دادن به ایران وجود دارد. ترامپ با ادعای اینکه تحریمها کارآمد هستند، گفت: «(گزینه) نظامی کارآمد است. اما این، یک شکل بیرحمانه پیروز شدن است. اما ما پیروز میشویم. به لحاظ نظامی، هیچ کس نمیتواند ما را شکست دهد. هیچ کس حتی نمیتواند (به ما) نزدیک شود.»
ترامپ افزود: «(تسلیحات) هستهای ما بسیار کهنه شده بودند. آنان (مقامات قبلی) پولی روی آنها هزینه نکرده بودند. (اما) الان آنها آماده هستند. میتوانیم بگوییم در وضعیت عالی هستند. عالی. ما آنها را نوسازی کردیم. شگفت انگیز هستند. ما باید دعا کنیم که هیچ گاه مجبور نشویم از آنها استفاده کنیم. هرگز نباید از آنها استفاده کنیم.»
اگر چه ترامپ به تسلیحات هستهای کشورش مباهات میکند، اما بسیار بعید است که از آنها علیه ایران استفاده کند. اساسا، در روزهای اخیر، فقط گزینه حمله محدود به برخی تاسیسات نفتی یا نظامی ایران، آن هم با تسلیحات متعارف، مطرح شده بود که البته ترامپ با این گزینه هم موافق نیست. با این حال، مقامات ایران، احتمالا با هدف تغییر محاسبات آمریکا، مکررا هشدار دادهاند که هرگونه حمله محدود به ایران، جنگ تمام عیاری را در پی خواهد داشت. چرا که ایران به این حمله پاسخ خواهد داد. در همین رابطه، سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، صریحا به آمریکا هشدار داد: «آمادگی ما برای پاسخ و واکنش به هر تجاوزی قطعی است. هر کس میخواهد سرزمینش میدان اصلی جنگ شود بسم الله. هرگز اجازه نمیدهیم جنگی به سرزمین ما وارد شود. ما تا آخر ادامه میدهیم و تجاوز محدود، محدود باقی نمیماند ما اهل تنبیه و تعقیب هستیم. این را نشان داده ایم و نقطه امنی باقی نمیگذاریم پس مراقب باشید و اشتباه نکنید.»
وزیر امور خارجه ایران نیز در گفتگو با رسانههای خارجی، همین هشدار را به زبان دیپلمکاتیک به آمریکا منتقل کرده است. محمد جواد ظریف به شبکه سی بی اس گفت: «کسی که جنگ را آغاز میکند، پایاندهنده آن نخواهد بود. این، بدان معنی است که یک جنگ، محدود نخواهد بود.»
سعودیها و آمریکاییها هر کدام بنا به دلایل خود، تمایلی به درگیری نظامی با ایران ندارند. اما در عین حال، تلاش میکنند با تاکید بر توانمندیهای نظامی خود در هرگونه جنگ احتمالی، محاسبات طرف مقابل را تغییر دهند. از سوی دیگر، ایران نیز با تاکید بر اینکه، حمله محدود به ایران، محدود باقی نخواهد ماند، در صدد آن است که توازن وحشت برقرار کند. توازنی که ظاهرا پس از کمرنگ شدن دیپلماسی، آخرین راهکار کاهش تنش شده است. نشریه آمریکایی «سالن» در یادداشتی توازن فعلی خاورمیانه را اینگونه توصیف کرد: «بله، آمریکا میتواند ایران و زیرساختهایش را نابود کند. اما، اگر ایران نابود شود، زیرساختهای نفتی متحدان (آمریکا) در منطقه هم جان سالم به در نخواهند برد. این، توازن استراتژیک جدید است و هرچه آمریکا و متحدانش در ناتو، این را زودتر بفهمند، میتوانیم زودتر دنبال صلح در منطقه باشیم.»
به نظر میرسد آمریکا و سعودیها این توازن جدید را درک میکنند. از این رو، تلاش میکنند از مواجهه نظامی مستقیم با ایران اجتناب کنند. سفیر عربستان در آلمان، اخیرا در واکنش به حملات به تاسیسات آرامکو، مدعی شد که در برابر ایران، همه گزینهها روی میز است. اما روند تحولات نشان میدهد که عربستان ممکن است فاقد گزینه نظامی در برابر ایران باشد. چرا که سعودیها از عدم تمایل ترامپ به درگیری نظامی با ایران مطلع هستند و حتی از حمایت او در هر گونه درگیری میان عربستان و ایران هم مطمئن نیستند. آمریکا دیگر مانند قبل به نفت خاورمیانه، خصوصا عربستان، نیاز چندانی ندارد. درست است که عربستان در حال حاضر، حدود 10 درصد نفت جهان را تولید میکند، اما آمریکا در سالهای اخیر به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شده و فقط در دو سال گذشته وابستگی آن به نفت عربستان، 50 درصد کمتر شده است. خودکفایی نسبی آمریکا در زمینه نفت، برای خاورمیانه تبعات مهمی داشت. واشنگتن با اتکا به همین خودکفایی، تمام معافیتهای تحریمی فروش نفت ایران را لغو کرد. ولی در عین حال، حمایت نظامی آمریکا از عربستان هم کمتر شد. زمانی که صدام حسین به کویت حمله کرد، جورج بوش پدر، به سرعت برای اقدام نظامی علیه عراق تلاش کرد. اما اکنون، ترامپ میگوید آمریکا دیگر به نفت خلیج فارس نیاز چندانی ندارد و خود کشورهای این منطقه، و نیز سایر کشورها مانند چین و ژاپن، باید برای تامین امنیت این منطقه هزینه کنند. در این میان، یک نکته مغفول مانده و آن این است که ریشه بحران فعلی خلیج فارس، در اقدامات آمریکا علیه ایران نهفته است. آمریکا با خروج از توافق هستهای و تحریم کل صادرات نفت ایران، امنیت منطقه را به سطحی از شکنندگی رساند که هر لحظه امکان شعله ور شدن یک نزاع در آن وجود دارد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.