نگاهی انتقادی به همسترکامبت از لحاظ اقتصادی و اجتماعی؛
دنیای «Tap to Earn»ها!
مریم اصغری
ممکن نیست چیزی از «همستر کامبت (Hamster Kombat) » نشنیده باشید، یا حتی ممکن است وسوسه شده باشید از این فرصت نیز استفاده کنید، اما مغزتان دستور «ارزشش را ندارد» صادر کند؛ در این میان اما اینکه رفتار عوام مردم و «جوین تلگرام»ها چه پیامی را منتقل میکند، جای ساعتها بحث از منظر اجتماعی و اقتصادی است!
به گزارش روزنامه «صبح امروز»؛ چندی است که جامعه مخاطب تلگرام، عموما به دو دسته مخالف و موافق همستر و عموما بازیهای سبک «Tap to Earn» درآمده و عده ای با هدف کسب سود و منفعت اقتصادی درمقابل افرادی با ژست روشنفکرمآبانه با دیدگاه نفی ارزش مالی پروژههای اینچنینی قرار گرفته و احتمالا به اتفاق نظر هم نخواهند رسید.
در این میان اما، اگر با نگاهی بدون حب و بغض به ماجرا بنگریم، درک هردوی این گروهها کار آسانی است؛ چراکه گروه اول – یا همان سونامی هجوم کاربران به بازی همستر کامبت و سایر بازیهای مشابه – و یا به عبارتی اقبال عمومی از یک بنگاه اقتصادی یا به ظاهر اقتصادی را، جامعه ما پیش از این در یورش چهار سال پیش مردم به بازار بورس تجربه کرده است و این نوع رفتار کاملا برای ما آشناست. و اما در گروه دوم؛ علاوه بر طرح موضوعاتی همچون اتلاف وقت در بازیهای کریپتویی و همچنین استهلاک گوشی تلفن همراه، همواره این جمله مطرح است که «پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود!»
«Tap to Earn» چیست؟
ضربه بزن، درآمد کسب کن! این شعار بازیهایی است که این روزها روی شبکه اجتماعی تلگرام داغ شده و با تجربه موفق ناتکوین، حالا به تب اجتماعی در همستر کمبات دامن زده است. البته در ناتکوین، کاربر میتوانست روزانه با ضربه زدن روی یک سکه، امتیاز جمعآوری کند و در ازای پیوستن به برخی کمپینهای تبلیغاتی پاداش بگیرد و «عاقبت این امتیازها به ارز ناتکوین تبدیل شد». در همستر اما داستان تنها به تپ کردن مداوم گوشی خلاصه نمیشود و جدای از امتیازات محدودی که کاربر با ضربه زدن روی یک همستر به دست میآورد، روزانه با ارتقای سه کارت در محیط بازی و وارد کردن اسم رمز روز با حروف مورس، ۶ میلیون سکه نیز درسافت میکند که گویا او باید این سکهها را برای ارتقای کارتهای موجود در محیط بازی استفاده کند. اما همواره این پرسش مطرح است که «آیا عاقبت این امتیازها به ارز تبدیل میشود»؟
در این میان همچنین از این موضوع نیز نباید غافل شد که این روزها و درست زمانیکه بارها با لینک دعوت برای همستر در تلگرام خود مواجه شدهاید، این فضا به بستر مناسبی برای هکرها و سارقان تبدیل شده و شما باید بدانید که مهمترین ترفندهای کلاهبرداران در این حوزه چیست؟ بدون تردید متداولترین ترفند کلاهبرداران سایبری، هککردن حساب کاربران با لینک جعلی و یا رباتهای همیاربازی و البته با هدف دستبرد به اطلاعات شخصی و مالی در جهت باج گیری یا سرقت است. همچنین کلاهبرداری با فروش اکانت نیز این روزها به شیوهای رایج در پلتفرمهای آگهی تبدیل شده است.
کارشناسان اقتصادی و اجتماعی چه میگویند؟
بدون تردید راهاندازی یک توکن غیرقابل تعویض (NFT) یا یک ارز دیجیتالی جدید شاید کار آسانی باشد، اما در ادامه برای افزودن به ارزش آنها، باید تلاش ویژهای صورت بگیرد. بنابراین، هدف کسانی که به راهاندازی چنین چیزهایی میپردازند، رونق بخشیدن به بازار آن است. این سادهترین توجیه برای شکلگیری بازیهایی مانند «همستر کامبت» میتواند بهحساب بیاید.
همستر کامبت ظاهر فریببندهای دارد؛ تا جایی که نه تنها پیام پیوستن به تلگرام این روزها بسیار شده است، بلکه بسیاری با خرید سیم کارتهای اعتباری ارزان قیمت با امید واهی به دنبال طی کردن یکی پس از دیگری فرمایشات این به ظاهر بازی مقبولند!
در این بین اما بسیاری از صاحبنظران به مشکلات آتی و تبعات منفی این بازی از منظر اجتماعی و اقتصادی پرداختند و معتقدند که بی ثباتی در جامعه و البته نبود چشم انداز روشن اقتصادی عامل اصلی ترغیب مردم برای پیوستن به چنین پروژههایی است.
پذیرش زندگی در دنیای واقعی با رفع نیازهای مادی
علی افشاریمهر کارشناس حوزه علوم شناختی، در گفتگو با فارس گفت: در دنیایی که مدتها قدرت در دست دولتها بوده ضمن اینکه اساسا در اقدامی یکجانبه گرایانه یک دولت متمرکز مثل بانکهای کشورهای استعماری، قدرتهای دولتی محلی را کنترل میکردند، ولی با ایجاد چنین پدیدههای اساسا دیگر دولتها حتی دولتهای بزرگ دیگر خیلی قدرت خاصی نداشته و این قدرت در اختیار شرکتهایی قرار گرفته که سهم بیشتری در سرمایهگذاری رمزارز دارند و از نظر کنترل و قانون پذیری دنیا دنیای بیقاعدهتری خواهد بود.
افشاری مهر ادامه داد: نکتهی دوم این است باید به نقش پول و اقتصاد به نسبت دنیای واقعی و دنیای مجازی دقت کنیم زیرای یکی از مسائلی که میتواند افراد را از دنیای مجازی بیرون کشیده، وادار به پذیرش زندگی در دنیای واقعی و داشتن شغل واقعی مقید کند، مسئله اقتصادی و رفع نیازهای مادی است. حالا هر چقدر قدرت دنیای مجازی و تامین نیازهای اقتصادی ما بیشتر شود طبیعتا عناصری که ما را به دنیا واقعی بسط میدهد کمتر، و البته قدرت در دنیای مجازی افزایش پیدا میکند.
نیاز کشور، اصلاح ساختار اقتصادی است
همچنین کامران ندری، کارشناس اقتصادی نیز در خصوص چرایی ترویج گسترده چنین بازیهایی که با رنگ و لعاب اقتصادی در جامعه به ویژه جوانان مورد استقبال قرار میگیرد، به اقتصاد ۲۴ گفت: به هر حال عدهای ریسکهایی را قبول میکنند و بر اساس جو اقتصاد ممکن است تصمیماتی را بگیرند و با رفتار گلهای یا توده به انجام چنین کارهایی پافشاری دارند و به آینده و نتیجه آن خوشبینانه نگاه می کنند. علی رغم اینکه تجربه های مشابه قبل را نیز مشاهده کردهایم اما به دلیل نقص در فرهنگ سازی و همچنین نامشخص بودن مسیر اقتصاد، مردم به ادامه حرکت در مسیری که شاید نادرست و یا بی نتیجه باشد، ادامه می دهند.
وی ادامه داد: شاید برخی از مولفههای اقتصادی موجود در جامعه دلیلی بر انجام چنین کاری شده است. تنگناهای اقتصادی و نوسانات موجود در مسیر حرکت اقتصاد میتواند تشویق و ترغیبی برای گسترش چنین فرهنگی در بین مردم باشد.
ندری با تاکید بر اینکه نیاز کشور، اصلاح ساختار اقتصادی است، گفت: در حال حاضر بخشی از اقتصاد کشور دچار معایب بزرگی است که با هر تکان سیاسی، اقتصادی، بین المللی و حتی اجتماعی میتواند گرایشات مختلفی را در اقتصاد به گونههای مختلف ایجاد کند.
آنقدری که مردم به همستر امید دارند به مسئولان امید ندارند!
سجاد رستمی، روانشناس سلامت نیز در یادداشتی تاکید میکند: «فارغ از زمینه شناسی علل گرایش مردم به این بازی که قطعاً مسائل اقتصادی زیربنای قدرتمند آن هستند غرق شدن بدون ذهن آگاهی میتواند تکانههای اجتماعی و فرهنگی مؤثری را در دراز مدت برای تودههای مردمی داشته باشد.»
همچنین مهران صولتی در بخشی از یادداشی که در کانال شخصی خود منتشر کرده است با تاکید بر اینکه «آنقدری که مردم به همستر امید دارند به مسئولان امید ندارند!» گفته است: «استقبال از این ربات اما پدیدهای است که میتواند دلالتهای جامعه شناختی داشته و روزنههایی برای شناخت جامعه ایران بگشاید. شاید با پیامهایی از این جنس؛
اعتماد و بیاعتمادی چگونه ایجاد میشود: کارنامه تلگرام بعد از فیلترینگ در سال ۹۷ برای ایرانیان اعتمادساز بوده است. این اپ به خواست حکومت برای دایر کردن دفتر خود در ایران تمکین نکرد و کوشید تا از امنیت اطلاعات کاربران حفاظت به عمل آورد. بعد از آن هم در داستان نات کوین، تلگرام توانست در پولسازی موفق باشد. نکته مهمی که اما برای شیوه حکمرانی ما اهمیت دارد ایناست که اگر چه بنای اعتماد آجر به آجر بالا میرود ولی تنها یک بیتدبیری میتواند آنرا به کلی ویران نماید. تجربه بیاعتمادی به بورس پس از ریزش مرداد ۹۹ تاکیدی براین واقعیت است.
جامعه کوتاهمدت و دمغنیمتی: ایران در گذار تاریخی خود از گذشته تا امروز شمایلی از یک جامعه کوتاه مدت (کاتوزیان) به نمایش گذاشته است. فقدان حاکمیت قانون موجب بیثباتی جامعه و پیشبینی ناپذیر شدن آن شده و برنامه ریزی بلندمدت به یک رویای دور از دسترس تبدیل شده است. بدیهی است که در این شرایط دم غنیمتی به مثابه ترجیح حال بر آینده، معیارهای خاص بر عام، و رابطه بر ضابطه به مهمترین ویژگیهای فرهنگی ایرانیان تبدیل شده است.
دولت نفتی و درآمدهای بادآورده: مناقشه بر سر این که نفت برای کشورهایی مانند ما طلای سیاه بوده است یا بلای سیاه به نتیجه قطعی نرسیده است اما یک چیز روشن است و آن اینکه نفت تاثیر ماندگاری بر فرهنگ ایرانیان بهجا گذاشته است. دولت نفتی به منبعی برای توزیع رانت جهت حامیپروری برای نظام سیاسی تبدیل شده و خواست شفافیت، کارآمدی و پاسخگویی حکومت را به محاق برده است. در این میان توزیع درآمدهای بادآورده نیز به تقویت فرهنگ دلال صفتی، پشت میز نشینی و بی اعتنایی به تقویت بخش خصوصی و کارآفرین انجامیده است.
احساس بیقدرتی از انجام تغییرات: زمانی که امکان سوژهگی به حداقل میرسد و یک ملت دچار احساس عمیق و مزمن بیقدرتی برای ایجاد تغییرات ولو اندک در مسیر بهبود زندگی خود میشود راه برای زندگی در لحظهها و شکار فرصتها هموار میشود. اینجاست که حتی موافقان فیلترینگ تلگرام هم به آن میپیوندند تا از سود محتمل حاصل از ربات همستر بهرهمند شوند. جامعه اتمیزه شده مترصد زمانی میماند تا در میانه تنگناهای معیشتی، آشفتگیهای اقتصادی و درهمریختگیهای هنجاری مجرایی برای بهرهمندی مادی بجوید و بر اندوخته اندک خود که بر اثر تورم لجامگسیخته هر روز در حال تحلیل رفتن است اندکی بیفزاید.»
و در پایان
به گفته معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان تهران «ساخت، عرضه و قیمتگذاری رمز ارزها تحت نظارت هیچ مرجع رسمی داخلی و بینالمللی نیست و به راحتی امکان از دست رفتن کامل سرمایه وجود دارد و هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران طی مصوبهای رمز ارزها را مشمول حمایت و ضمانت دولت و نظام بانکی نمیداند و استفاده از آن را در مبادلات داخل کشور مجاز نمیشمارد.»
در این بین این روزها ناآشنا بودن و عدم آگاهی افراد با اصول ارز دیجیتال بیش از پیش به چشم میخورد. فارغ از اینکه «همسترکامبت» میتواند پروژه ارزی موفقی باشد یا خیر، باید به این نکته توجه داشت که دنیای کریپتوکارنسی بسیار گسترده است و سرمایه گذاری چه به لحاظ مادی و چه معنوی، باید با تحلیل همه جانبه صورت گیرد. علاوه بر آن در شرایط فعلی نه میتوان بازیکنها را تائید یا رد کرد و نه منتقدان را!