سهم سینمای ایران از آثار موفق سینمایی با موضوع ترور و تروریسم؛
کمی کمتر از کم!
مریم اصغری | در یک بررسی کلی؛ سهم سینما و تلویزیون در ساختههایی با سوژه ترور در کشور، برابر با «بسیار اندک» است. آنقدر اندک که با دست شمرده میشود!
به گزارش روزنامه «صبح امروز»؛ واقعیت تلخ درباره اتفاقات تروریستی علیه مردم ایران، دنبالهدار بودن این حوادث از گذشته تا به امروز است و اتفاق تلخی که در روزهای اخیر در کرمان رخ داد نیز بار دیگر ثابت کرد که ایران همچنان یکی از اهداف و قربانیان ترور و تروریسم در جهان است. اما در این بین، این پرسش مطرح است که «توجه و اعتنای سینمای ایران به رخدادهای تروریستی یا سوژههای ترور تا چه اندازه بوده است؟» چراکه با بهرهگیری از ظرفیتهای دراماتیک واقعیتهای رخداده، هم میتوان آثار موفق و ماندگاری خلق کرد و هم عمق فاجعه و ناعدالتی در حق این مرز بوم را به درستی به دیگران مخابره کرد. اما چه بسا که در پاسخ به این پرسش و با مرور تاریخچه ساختههای رسانههای تاثیرگذاری چون سینما و تلویزیون و البته، در مقایسه قرار دادن آمار تولیدات در مقابل با ساختههایی از این قبیل، به چنان تعداد اندکی میرسیم که کمی کمتر از کم است!
به عبارتی در واضح ترین پاسخ «سهم سینما و تلویزیون در ساختههایی با سوژه ترور در کشور برابر با “بسیار اندک” است.» آنقدر اندک که با دست شمرده میشود! دراین مطلب نگاهی به شاخصهای همین تعداد اندک داریم.
بادیگارد
در «بادیگارد» ابراهیم حاتمیکیا، ترور نقش مهمی در پیشبرد قصه دارد و چالشهای دراماتیک ایجاد میکند. چراکه هم سکانس ابتدا و هم سیر فیلم مستقیما به ترور میپردازد. بادیگارد اساسا با ترور نافرجام دکتر صولتی (محمود عزیزی)، معاون رئیس جمهور شروع میشود. زمانی که یکی از دولتمردان برای بازدید مردمی به میان اهالی یک روستا میروند و محافظ او حاج حیدر ذبیحی (پرویز پرستویی)، متوجه ورود فردی ناشناس با لباسی متفاوت در میان اهالی بومی میشود و با اینکه به درستی نیت او برای عملیات انتحاری را حدس میزند، اما چاشنیهای بمب به دست ناظران دور دست فعال شده و مدیر مربوطه در کنار اهالی منطقه قربانی ترور میشود. ادامه داستان هم به چالشهای همین موضوع در کنار حفاظت از یک دانشمند هستهای میپردازد. در نهایت هم سکانسهای پایانی فیلم به ترور میثم زرین (بابک حمیدیان) دانشمند جوان هستهای اختصاص دارد که با جانفشانی حیدر ناکام میماند.
ماجرای نیمروز
بیتردید یکی از جریانسازترین فیلمهای سینمای ایران در دهه ۹۰ با موضوع تاریخ معاصر را محمدحسین مهدویان کارگردانی کرده که با آن، سبک خاص فیلمسازی درباره سوژههای تاریخی را به تثبیت رسانده است. مهدویان در دو فیلم «ماجرای نیمروز» و «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به ترور و تروریسم میپردازد و ابعاد مخوف آن را به ملموسترین شکل ممکن پیش روی مخاطب قرار میدهد.
در «ماجرای نیمروز» تمرکز اصلی داستان روی تلاشهای شبانهروزی سازمان اطلاعات سپاه برای مبارزه با منافقین است و مهدویان به جای بازخوانی مستقیم اقدامات تروریستی گروهک منافقین در تابستان سال ۱۳۶۰، سراغ روایت تلاش یک تیم امنیتی برای مواجهه با آنها رفته است.
همچنین «ماجرای نیمروز؛ رد خون» هم، در ابعاد وسیعتری به تروریسم میپردازد و با تمرکز بر عملیات مرصاد، مقابله با گروهک تروریستی منافقین را به تصویر میکشد.
سیانور
بدون شک یکی از بارزترین فیلمهای ایران درباره ترور و جریان قتل و حذف سیاسی را میتوان «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی دانست که با فیلمنامهای از مسعود احمدیان، سراغ یکی از مهمترین روزهای فعالیت سازمان مجاهدین خلق میرود؛ یعنی اختلافات اساسی و کلیدی میان اعضای رده بالای سازمان همچون تقی شهرام و مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی!
وقتی لیلا زمردیان همسر شریف واقفی به مرکزیت سازمان خبر میدهد که مجید همچنان به اسلام پایبند است و میخواهد راهش را از افکار و اهداف دیگر جدا کند، نقشه ترور او را میکشند و وحید افراخته و سیدمحسن خاموشی این نقشه را عملی میکنند. سکانس ترور شریف واقفی (بهروز شعیبی) در فیلم زیباست و در یک روز بارانی اتفاق میافتد؛ او که تمایلی به استفاده از سلاح ندارد در رخدادی خارج از کادر و با شلیک دو گلوله کشته میشود و ما فقط افتادن عینکش در جوی آب را میبینیم. موسیقی بهزاد عبدی که نوایی شبیه سوت دارد، حس و حال این سکانس را تقویت میکند.
روز صفر
«روز صفر» به کارگردانی سعید ملکان هم از جمله فیلمهایی است که سراغ جریان تروریسم رفته و شاید بتوان این اثر را یک تریلر سیاسی و امنیتی دانست که با یک بیگ پروداکشن سخت و ژانری که پیش از این در تجربههای محدوش شکست خوره بود، موفق و معقول ظاهر شد که هم از یک سو از دل یک واقعیت سیاسی و تاریخی برآمد و هم از سوی دیگر واجد مولفههای بومی بود. ضمن اینکه موفق شد تا با بازی امیر جدیدی، تصویری کاریزماتیک و قابل قبول از یک قهرمان را به نمایش بگذارد.
امکان مینا
درست در همان سالی که سیانور ساخته شد، فیلم دیگری نیز با همان موضوع گروهک تروریستی منافقین به اسم «امکان مینا» به کارگردانی کمال تبریزی سخته شد؛ اما بسیاری بر این باورند که فیلم باوجود نامزدشدن در بیشتر رشتهها در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر، فیلم موفقی نیست. در این اثر به جز قصه فیلم، که در ارتباط با ماهیت تروریستی منافقین است، نکته خاص قابل اشاره صحنه ترور و کشتن جاوید، سرکرده گروهک در فیلم به دست میناست و مهمتر آن که، در پسزمینه از ضبط صوت، سخنرانی یکی از سران گروهک پخش میشود که راه حل مقابله با جمهوری اسلامی را ترور و بمباران میداند.
ضد
درام سیاسی «ضد» اولین روایت سینمایی از حادثه تروریستی بمبگذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری در هفتم تیرماه سال ۶۰ و در بستر التهابات کشور در تابستان آن سال است و قصه این فیلم، درباره یک عشق در دل حوادث سیاسی رخ میدهد که پس از سالها دوباره شعلهور میشود.
تولید و ساخت این اثر به کارگردانی امیرعباس ربیعی مربوط به دو سال قبل است و برای اولینبار در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. اما همین روزها در حال اکران عمومی در سینماهای کشور است. این کارگردان جوان که در اولین فیلم خود یعنی «لباس شخصی» سراغ بازخوانی بخشی از تاریخ معاصر با محوریت حزب توده رفت، در گام دوم تلاش کرد قطعهای دیگر از پازل روایت سینمای ایران از اقدامات جنایتکارانه منافقین را کامل کند.
هناس
«هناس» را میتوان پس از بادیگارد، یکی از اولین روایتهای سینمای ایران با موضوع ترور دانشمندان هستهای به حساب آورد. با این تفاوت که حسین دارابی در دومین فیلم کارنامه خود، روایت تکاندهنده و مستقیم از ترور یکی از دانشمندان هستهای ایران را به تصویر کشیده است. این فیلم در ژانر بیوگرافی ساخته شده و روایت عاشقانه زنی است که برای بیرون کشیدن زندگیاش از تشویش و تلاطم تلاش میکند. داستان فیلم نیز حول محور داریوش رضایینژاد، دانشمند هستهای ایران میچرخد که توسط اسرائیل ترور شد.
شبی که ماه کامل شد
«شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار یک عاشقانه در دل خشونت افراطی است که به گروه تروریستی جندا… میپردازد. این فیلم روایتی واقعی از ازدواج عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی سرکرده گروه تروریستی جندالله با فائزه منصوری است که پس از ازدواج به پاکستان فرار می کنند و طی ماجراهایی برادر فائزه شهاب منصوری توسط عبدالمالک به شهادت می رسد و …
این اثر نه تنها نشان دهنده قابلیتهای کارگردانی نرگس آبیار و توانایی او در خلق یک فیلم عظیم نظامی-جنگی است، بلکه بیانگر تواناییهای فنی و صنعتی سینمای ایران در بازسازی رویدادهای تاریخی پرهزینه و عظیم است.
قلادههای طلا
داستان این فیلم جنجالی و پرحاشیه ابوالقاسم طالبی که سراغ حوادث پس از انتخابات ۸۸ در ایران میرود، با نقشه ترور سیدمحمد خاتمی نامزد احتمالی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری آغاز میشود که دستگاههای اطلاعاتی دشمن آن را طراحی کردهاند. نقشه با هوشیاری سیستم امنیتی ناکام میماند و همین عدم موفقیت، مخالفان را وادار به خرابکاریهای دیگری میکند.