صبح امروز گزارش میدهد؛
شب 65میلیاردی ایرانیان در ترکیه
در روزهای تعطیلی کنسرت در ایران، کشورهای دیگر از تقاضای موجود به خوبی در حال کسب درآمد هستند!
مریم اصغری
سفر به کشورهای همسایه برای حضور در اجرای زنده خوانندگان محبوب، فرصت خوبی برای جذب توریست و درآمدزایی توسط کشور مقصد فراهم میکند، در این میان ترکیه برای خوانندگان ایرانی مجاز و غیر مجاز و طرفداران آنها همیشه یکی از بهترین گزینهها بوده و از دو جهت مناسب است.
اول اینکه از کشورهای همسایه ایران است که رفت و آمد آسانی دارد و سفر به آن به نسبت دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی مقرون به صرفهتر است. همچنین بر اساس مصوبات ورود و خروج به برخی از کشورها همچون ترکیه، نیازی نیست که فرد حتما واکسن کرونا زده باشد و همین که پیش از خروج و پیش از ورود به کشور جواب تست منفی کرونا را به همراه داشته باشند، میتوانند سفر کنند و این موضوع در سال اخیر و بحث پاندمی کرونا و لزوم تزریق واکسن برای گردشگران، نکته مثبت ورود راحت به این کشور تلقی میگردد.
از سوی دیگر در کشور ایران هم نسبت به مسافران ورودی از ترکیه، سخت گیری آنچنانی نمیشود. موضوع دوم استقبال از برگزاری کنسرت خوانندگان در ترکیه، توسط صدرا محقق، روزنامه نگار مطرح میشود. به گفته او «میانگین قیمت بلیط کنسرت خوانندههای ایرانی در استانبول ۵ برابر قیمت کنسرت هنرمندان دیگر کشورها در همین شهر است. مثلا بلیط کنسرت کامران هومن دوونیم برابر بلیط گروه متال آمریکایی Dream Theater است.» بنابراین خوانندگان و مدیران برنامه آنها از برگزاری کنسرت در این کشور استقبال میکنند.
30 هزار بلیط کنسرت
بر اساس آخرین آمار، در شهریور ماه قریب به 30 هزار بلیط کنسرت به ایرانیها در ترکیه فروخته شده است و آنطور که بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی گفت اگر میانگین هر بلیط را 150 دلار با دلار 27 هزار تومانی درنظر بگیریم، عددی برابر 120 میلیارد تومان میشود و این رقم تنها هزینه بلیط در حضور اجرای زنده یک موزیسین است. اما اگر به ارز خارج شده از کشور در خصوص هزینههای این افراد در این سفر پرداخته شود و زوایای پنهانی همچون اقامت و بلیط پرواز و … بررسی گردد، بدون شک این مبلغ بالغ بر 400میلیارد تومان برای یک شب از حضور ایرانیان در کنسرتهای برگزار شده در این کشور خواهیم رسید.
برای حضور حدود 5هزار ایرانی در یک شب کنسرت در ترکیه، 30میلیارد تومان بلیت کنسرت، 25میلیارد تومان هزینه رفت و برگشت ایرانیان و 10میلیارد تومان هزینه یک شب اقامت محاسبه گردیده که در یک نگاه آماری به مبلغ 65میلیارد تومان خروج ارز از کشور و تزریق به اقتصاد ترکیه میرسیم!
گردشگران، راهی برای دستیابی به درآمد
چندی پیش در خصوص شرایط کنونی کشور ترکیه، بی بی سی نوشت: «کنسرتها و اجرای موسیقی زنده برقرار است و با اینکه لغو محدودیتها باعث بالا رفتن آمار ابتلا به کرونا شد، اما دولت تصمیم به برقراری دوباره محدودیتها ندارد. در افکار عمومی و فضای مجازی واکنش منفی قابل توجهی به برگزاری کنسرتها و تجمعهایی از این قبیل دیده نمیشد که به نظر میرسد دلیل آن، بیشتر از آن روست که این کنسرتها به کسب و کار عمومی و جلب گردشگر کمک زیادی میکند و بخش بزرگی از اقتصاد ترکیه بر چرخ گردشگری میچرخد. همه گیری کرونا در دو سال گذشته، زیان بزرگی به اقتصاد ترکیه زده و در افت ارزش پول ملی نقش مهمی بازی کرده است. به همین دلیل هم دولت و هم بخش خصوصی ترکیه، تلاش زیادی برای لغو محدودیتها و باز کردن درهای کشور به روی گردشگران کردند.»
30 میلیارد تومان فروش در یک شب!
اکنون اما در اخرین روزهای مهرماه، کنسرت جنجالی امیرحسین مقصودلو با صف 300 متری هواداران و حضور جمعیتی انبوهی بالغ بر 6500نفر افراد حاضر در سالن Ora Arena استانبول و چندصد نفر خارج از سالن و پشت دربهای بسته، در کنار زدوخورد طرفدارن و مسئولین و جمعیت 25 نفره ای که به بیمارستان منتقل شدند، سروصدای زیادی به پا کرده است. رویدادی که گفته میشود قریب به 70 درصد تماشاگران آن تنها با هدف حضور در این کنسرت از کشور خارج شده و در این میان 11تور مخصوص این کنسرت در ایران نیز کلی سود کرده اند.
حاضرین برای خرید بلیت حضور در این کنسرت از 100 تا 250دلار و به عبارتی بین 3 الی 7 میلیون تومان هزینه کردهاند و اگر به طور میانگین این رقم را 5میلیون تومان در نظر بگیریم، این کنسرت تنها در یک شب اجرا قریب به 30میلیارد تومان فروش داشته است.
در این خصوص بهمن بابازاده روزنامه نگار نیز با اشاره به حواشی و اتفاقات عجیب و البته مهم این کنسرت نوشت: قیمت بلیتهایvip از ۲۰۰ تا۲۵۰ دلار تعریف شده بود. در هفته آخر بلیت فروشی هم بلیتهای صد دلاری اضافه شد. بعلاوه ده دلار برای آنهایی که خواستار تی شرت و یادگاریهای شخصیِ امیر هستند. نصف بلیتها در دو روز فروش رفت و دو روز مانده به کنسرت تمام شد. با عدد میانگین ۱۵۰ دلار و فروش بیش از ۶ هزار بلیت، درآمد فروش بلیت این کنسرت ۹۰۰ هزار دلار بوده است. این عدد با اضافه شدن درآمد فروش یادگاری های شخصی تتلو و بلیت های «افتر پارتی» (مهمانی خصوصی بعد از کنسرت با تعداد دعوتیهای محدود و حضور تتلو)، به بالای یک میلیون دلار میرسد! یک میلیون دلار معادل ۲۷ میلیارد تومان!!
کسانی که داعیه فرهنگ داشته و مسئولیت کشور را بر دوش دارید، لطفا به داد نسل جوانتر و علی الخصوص دهه هشتادیها برسید و زبان ارتباط برقرار کردن با آنها را بیاموزید تا در مملکت خودمان کنسرت 6هزار نفری داشته باشیم و حداقل نظارتها به درستی اعمال گردد تا تابوها و هنجار فرهنگی نیز نشکند!
باز هم جا دارد یادآوری کنیم که این مبلغ تنها هزینه شرکت در این کنسرت بوده و هزینههای جانبی سفر همچون هزینه تور یا پرواز و اقامت و خرید و… از دیگر آوردههای مالی این گردشگران برای کشور ترکیه محسوب میشود. حال با یک نگاه آماری به همان 70 درصد افراد داخل و خارج از سالن اجرا، که چیزی در حدود 5هزار ایرانی میشود، میتوان میزان آورده مالی ایرانیان برای ترکیه را به صورت تقریبی محاسبه کرد!
اگر هزینه رفت و آمد برای هر فرد را به طور میانگین بسته به پرواز چارتری یا سیستمی، 5میلیون تومان در نظر بگیریم، به رقم 25میلیارد تومان خواهیم رسید. هزینه اقامت در استانبول نیز بسته به انتخاب چند ستاره بودن هتل متفاوت است. هتلهای دوستاره با امکانات اولیه بین 20 تا 60 دلار، سه ستاره با امکانات اضافه تر بین 35 تا 75 دلار، 4ستاره جماعت نسبتا مرفه از 50 تا 110 دلار و 5ستاره و لوکس نشینها هم بیش از این مبالغ است.
حال به طور میانگین اگر 1500 نفر در هتل دوستاره با میانگین 45 دلار، 1500 نفر در هتل سه ستاره با میانگین قیمتی 60 دلار و 2000نفر هم در هتلهای 4 و 5 ستاره با میانگین قیمتی 100 دلار مستقر شده باشند؛ برای یک شب اقامت با احتساب دلار 27500 تومانی دسته اول به ازای 1500نفر بالغ بر یک میلیارد و 900 میلیون تومان، دسته دوم به ازای 1500 نفر بالغ بر 2میلیارد و 500میلیون تومان و دسته سوم 5 و نیم میلیارد تومان هزینه اقامت پرداخت کردهاند که این رقم در مجموع قریب به 10میلیارد تومان است.
تا اینجا برای حضور حدود 5هزار ایرانی در یک شب کنسرت در ترکیه، 30میلیارد تومان بلیت کنسرت، 25میلیارد تومان هزینه رفت و برگشت ایرانیان و 10میلیارد تومان هزینه یک شب اقامت محاسبه گردیده که در یک نگاه آماری به مبلغ 65میلیارد تومان خروج ارز از کشور و تزریق به اقتصاد ترکیه میرسیم! شب 65میلیارد تومانی ایرانیان در ترکیه! اما جا دارد یادآوری کنیم که این رقم تنهابرای یک شب حضور در این کشور در نظر گرفته شده است اما بدون شک افرادی که به استانبول رفتهاند، یک روزه سفر نمیکنند و حداقل سه شب یا همان 4 روز را در این شهر حضور دارند. بنابراین 10میلیارد تومان اقامت در واقع 30میلیارد تومان است و با این احتساب، برگزاری یک کنسرت در استانبول ترنول مالی 100 میلیارد تومانی را به راحتی برای این کشور محقق میکند!
صنعت گردشگری، موتور توسعه
بنابراین این اتفاق نشان میدهد که در روزهای تعطیلی کنسرت در ایران کشورهای دیگر از تقاضای موجود به خوبی در حال کسب درآمد هستند.
صنعت گردشگری در تقسیم بندی جهانی پس از نفت و خودروسازی در رده سوم قرار میگیرد و کارشناسان اقتصادی از آن به عنوان موتور توسعه یاد میکنند، چراکه مهمترین منبع درآمد و ایجاد فرصتهای شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است و به همین جهت نیز روز به روز بیشتر مورد توجه قرار گرفته و دولتها به آن اهمیت میدهند. صاحبنظران حوزه گردشگری بر این باور هستند که امروزه یکی از پایههای اصلی و استوار اقتصاد جهان و از جمله صنایع مهم با رشد سریع در توسعه اقتصادی جهان، گردشگری است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم میتواند سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قراردهد. شاید حالا باید یادآور شویم که این دقیقا همان صنعتی است که این روزها کشورهای دیگر همچون ترکیه از این فرصت استفاده کرده و در بخش کوچکی از آن با جذب هنرمندان برای برگزاری کنسرت، برای خود چرخه اقتصادی تعربف میکنند.
کنسرت این خوانندهف مشتی از نمونه خروار ارز خارج شده از کشور است که در همین تابستان گذشته میتوان به کنسرتهای خوانندگان لس آنجلسی ایرانی همچون شادمهر عقیلی، سیاوش قمیشی، ابراهیم حامدی و همچنین کنسرت 26 تیرماه علی زند وکیلی بر روی صحنه سالن حربیه در استانبول نیز اشاره کرد که محمود شبیری، مدیر برنامههای این خواننده این کنسرت را فصل جدید از اشتراکات خواند که فرصت ادامه مسیر را در اختیار اهالی هنر قرار داده است.
خیلیها میگویند پدیده نابهنجار تتلو مولود سیاستهای غلط مدیریت کلان حوزه موسیقی مملکت است و این نگاه با چشم پوشی از مسئولیتهای تتلو در جایگاه هنرمند منجر به نوعی حمایت ناخواسته از این خواننده پرحاشیه شده است. امیدواریم تولد این موجود عجیب الخلقه موسیقی باعث شود دیگر بعد از این همه سال بفهمند که چقدر در حق خوانندگان وزین چون فرهاد و حبیب و فریدون فروغی بی مهری کردهاند
رضا صادقی، خواننده شناختهشده موسیقی پاپ هم اخیرا در صفحه اینستاگرامش نوشته است: «تاریخهای کنسرت کانادا مشخص شد و به زودی تاریخهای آمریکا را هم اعلام میکنیم.» او همچنین قرار است ۱۶ آوریل ۲۰۲۲ (۲۷ فروردین ۱۴۰۱) در ونکور و ۲۳ آوریل ۲۰۲۲ (سوم اردیبهشت ۱۴۰۱) در تورنتو روی صحنه برود.
به گفته کارشناسان حوزه اقتصاد گردشگری، سالانه میزان زیادی ارز جهت برگزاری کنسرتهایی که شاید به راحتی بشود در منطقه آزادی چون کیش برگزار گردد از کشور خارج میشود. جالب اینجاست که برخی از این خوانندگان همچون محمدرضا شایع و سهراب ام جی و… ساکن ایران هستند و حتی بسیاری از کنسرتهایی که در کشورهای دیگر برگزار میشود، از خواندگان مطرح داخلی است که شرایط برگزاری کنسرت برای آنها در خارج از کشور مهیاتر است!
عقب افتادگی فرهنگی
به عقیده کارشناسان هرچند ایران کشوری قوی از لحاظ فرهنگ وهنر است اما قدرت یا همان مافیای موسیقی پدیده بسیار قدرتمندتری در خصوص فرهنگسازی و حفظ هنجارها است که عده ای برای کسب درآمدهای باور نکردنی استفاده غیرعرفی از این مافیا میکنند.
اکنون سوال اینجاست که در سالهای اخیر با بودجه فرهنگی چه کردیم که جوان یا نوجوان ما شیفته موسیقی مستهجن شده و حرکات زننده یک خواننده در کنسرت عمومی را نشان از جسارت میداند و آن را تائید میکند؟
در این خصوص نیز میتوان نگاهی به بخش دیگری از یادداشت بهمن بابازاده داشته باشیم که در خصوص حواشی کنسرت مقصودلو نوشت: « کنسرت دیشب (29مهرماه) تتلو خالی از جنجال نبود. او که سابقه رفتارهای زن ستیزانه بسیاری را داشته، دیشب هم در ابتدای برنامهاش، چند رقاص زن را در قفسهایی محبوس کرده بود و به مرور با لباس عجیب و تاج عجیبتری که در سر داشت، آنها را آزاد میکرد تا به قولی نقش پیشوا و رهبر را بازی کند! در اواسط برنامه هم یکی از رقاصها شلوار تتلو را پایین کشید تا جنجالیترین صحنه کنسرت رقم بخورد!»
این روزنامه نگار در بخش دیگری نیز یادآور شد:« کنسرت دیشب برای نیم ساعت در اواسط برنامه در آستانه لغو بود. پلیس ترکیه با توجه به سو رفتارهای این خواننده در کنسرت قبلیاش در ارمنستان و تبلیغ مواد مخدر از او تعهد گرفته بود که تکرار این موضوعات در خاک ترکیه میتواند تبعات بدی برایش داشته باشد. اما شخصیت مهارناپذیر این خواننده باز هم نتوانست او را از حرف زدن درباره گل و حشیش بازدارد و همین موضوع باعث شد اواسط برنامه او بازهم شاهد تذکرات جدی از سوی پلیش ترکیه باشد. نیم ساعتی که فقط موزیک پخش شد و هواداران نگران ادامه اجرا بودند.»
او همچنین یادآور شد که عمده افراد حاضر در این کنسرت، زوج های بین ۲۰ تا ۳۵ سال به عنوان مخاطبان اصلی این برنامه بودند که خود نشان از نفوذ آثار تتلو در بدنه جامعه مخاطبان ایرانی دارد.
هنر زیرمجموعه فرهنگ و فرهنگ سرمنشا هویت!
کاربران شبکههای مجازی نیز بازخوردهای زیادی را به حواشی و هنجارشکنی های این کنسرت داشتند و بعضا گلایههایی را در محتوای کپشنهای خود از مسئولین فرهنگی مطرح کردند. برخی انها هنر را زیرمجموعه فرهنگ میدانستند و فرهنگ را سرمنشا هویت! بنابراین هنجارشکنی و القای شرایط مستهجن را نشانه بیفرهنگی و بیهویتی میخواندند. برخی نیز این قبیل اتفاقات را زائیده سیاستهای نادرست و عدم حمایت از هنرمندان میدانستند.
واکنش کاربران در فضای مجازی
در این خصوص کاربری در اینستاگرام نوشت: خیلیها میگویند پدیده نابهنجار تتلو مولود سیاستهای غلط مدیریت کلان حوزه موسیقی مملکت است و این نگاه با چشم پوشی از مسئولیتهای تتلو در جایگاه هنرمند منجر به نوعی حمایت ناخواسته از این خواننده پرحاشیه شده است. امیدواریم تولد این موجود عجیب الخلقه موسیقی باعث شود دیگر بعد از این همه سال بفهمند که چقدر در حق خوانندگان وزین چون فرهاد و حبیب و فریدون فروغی بی مهری کردهاند. کسانی که در واپسین لحظات زندگی به عشق وطن ماندند و محدودیت غیر منصفانه برای فعالیت هنری خود را با آه درون تحمل کردند و دم نزدند.
کابر دیگری نیز به بی بندباری و فساد در این کنسرت و هنجارشکنی های آن اشاره کرد و معتقد بود که اگر از هنر در داخل کشور بهره گرفته نشود، از آن سوی مرزها سردرآورده و دیگر نظارتی هم نمیتوان داشت و باید پذیرفت که شکست در راه است!
کابری دیگری هم با اشاره به حضور بی سابقه ایرانیان در یک کنسرت نوشت: کاری که این خواننده کرد، کاری است که نهادهای عریض و طویل فرهنگی با میلیاردهاتومان بودجه سالانه، نتوانستند انجام دهند!
شخص دیگری نیز بیان کرد: شخصی که با ان فحاشیها به طرفدارانش و با این شکل و شمایل توانسته در جوانان رسوخ کند، قطعا به ده ها مدیر فرهنگی میارزد؛ البته در تبلیغ ضد فرهنگش!
بازار گرم برنامههای هنری در آن سوی مرزها
برای هنرمندان حوزه موسیقی عدم فروش آلبومها و رعایت نکردن قانون کپی رایت یک معضل جدی است و طبیعی است که پس از طی سالها و رسیدن به حد اعتدال هنری خود، برای ارتزاق راهی جز برگزاری کنسرت نداشته باشند. حال با بررسی این موضوع که چرا در چند سال اخیر برگزاری کنسرتها در دیگر کشورها به این شدت باب شده است و بازار گرم این برنامههای هنری در آن سوی مرزها جذابیت بصری بیشتری پیدا کرده است، نگاهی به دلایل تمایل هنرمندان در خصوص اجرای کنسرتها در خارج از کشور داشته باشیم.
مهمترین مشکل گروههای ایرانی و خوانندگان داخلی این است که به موقع مجوز برگزاری کنسرت را دریافت نمیکنند و معمولا چند روز مانده به برگزاری کنسرت، دیگر فرصت مناسبی برای تبلیغات و برنامه ریزی گروه نیست. همچنین هیچ گروهی تا زمانی که مجوزی صادر نشدهف نه میتواند تبلیغات رسمی انجام دهد، نه میتواند بلیتی چاپ کند و در صورت تخلف با پیگرد قانونی مواجه خواهد شد. موضوع دیگر نیز دریافت مجوز شعر و نوازنده و … در کنار هزینههای بالای سالنها کنسرت به نسبت دیگر کشورها است. مورد آخر نیز مربوط به نوع جهان بینی برخی از هنرمندان است؛ چرا که برخی از آنها دوست ندارند به دلایل فرهنگی یا سیاسی در کشور خودشان کنسرت دهند و ترجیح میدهند حضورشان را در جایی غیر از وطن اعلام کنند.
در سالهای اخیر با بودجه فرهنگی چه کردیم که جوان یا نوجوان ما شیفته موسیقی مستهجن شده و حرکات زننده یک خواننده در کنسرت عمومی را نشان از جسارت میداند و آن را تائید میکند؟
هنر زبان مشترک همه مردم دنیا است
هرچند که یک اتفاق نادر را نمیتوان به کلیه زوایا تعمیم داد و جدای از بحث چرخه اقتصادی، هدف هنرمندان شایسته کشور از برگزاری اجرای زنده در کشورهای دیگر نزدیک شدن هرچه بیشتر فرهنگ و هنر ایرانی به دیکر ممالک است.
هنر زبان مشترک همه مردم دنیا است و هنرمندان در این باره نقش پررنگی را در انتقال صحیح فرهنگ کشور خود دارند. کارشناسان هنری میگویند هنر شفابخش است و مردم را به حرکت در میآود. انسانها را به گونهای به هم وصل میکند که هیچ مدیوم دیگری قادر به ایجاد این اتصال نیست . آنها معتقدند هنر بهترین ابزار برای تلطیف کردن فضای جامعه، اصلاح و تنظیم رفتار انسانها و انتقال فرهنگ است.
جهانی شدن میتواند به احیای فرهنگ ها کمک کند
بنابراین یک ایرانی در هرکجای دنیا هم که باشد باز هم نمادی از فرهنگ کشوری با قدمت 2500 ساله است و نمیتوان اجازه داد این هویت در دیدگاه دیگر کشورها که شاید شناخت کافی از ایران ندارند بازیچه دست شود. در این میان نیز یکی از مسائل مهمی که در روند جهانی شدن میتوان پیرامون آن بحث نمود، فرهنگ است و جدای از جهانی شدن، فرهنگ، حقیقتی زنده و زاینده است که مدام در حال تغییر میباشد و مرگ آن هنگامی رقم خواهد خورد، که بهواسطه معرفی نادرست مسخ گردد. از این رو در شرایط کنونی، باید با توجه به فرصتها و تهدیدهای ناشی از روند جهانی شدن خود را برای مواجهه با این پدیده مهیا ساخته و با اتکا به داشتههای فرهنگ غنی ایرانی، علاوه بر حفظ هویت (بهویژه هویت فرهنگی) خویش، با بهرهگیری از ابزار برآمده از فرهنگ جهانی درصدد جهانی کردن صحیح و از راه درست آن باشیم. بیگمان ایران جهانی شده نیز درحفظ هویت خویش، بیش از یک ایران منزوی و عقبمانده موفق خواهد بود.
زمانی که در جایی از جهانی شدن سخن به میان می آید، منظور این است که نقش عوامل فوق ملی در روند اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی افزایش یافته است. این تحول رابطه هنرمندان و پیرامونشان را دستخوش تغییر می کند. جهانی شدن به خروج فرد از حالت درون نگرانه و متکی به یک منطقه خاص، به سمت یک هویت برون نگرانه و فرا سرزمینی کمک می کند.
به داد دهه هشتادیها برسید
در انتهای این گزارش یک تقاضا داریم؛ کسانی که داعیه فرهنگ داشته و مسئولیت کشور را بر دوش دارید، لطفا به داد نسل جوانتر و علی الخصوص دهه هشتادیها برسید و زبان ارتباط برقرار کردن با آنها را بیاموزید تا در مملکت خودمان کنسرت 6هزار نفری داشته باشیم و حداقل نظارتها به درستی اعمال گردد تا تابوها و هنجار فرهنگی نیز نشکند!
ما باید همواره از خود بپرسیم که چه کردیم با بودجه های فرهنگی و چگونه باید این باگ فرهنگی را مدیریت و اصلاح کرد تا نسل بعد از راه به بیراه نرسد؟
همچنین شاید اگر به موقع از هنرمندان حمایت کنیم، به موقع تسهیلات بدهیم، به موقع قانون وضع کنیم، به موقع نظارت کنیم، به موقع فرهنگ سازی کنیم، به موقع آموزش دهیم و بسیار اقدامات به موقع دیگر؛ شاید بتوان جلوی تکرار مکررات را گرفت و هر روز نسخه آپدیت شده یک تهاجم جدید را به چشم نبینیم!
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.