شهر ماشینی در مقابل شهر دوچرخه و پیاده

دکتر محمد رحیم رهنما
استاد جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد

از دهه ۱۹۷۰ به دلیل جنگ‌اعراب ورژیم غاصب اسراییل و افزایش قیمت نفت از یک طرف (آسیپ پذیری شهرهای ماشینی در مقابل چنین شوک‌هایی به اعتیاد به سوخت مشهور است) و آثار زیست محیطی ناشی از سوخت ناقص وسایل نقلیه ماشینی در شهرها از طرف دیگر، بحث تغییر راهبرد شهر ماشینی، ماشین‌زدایی شهرها و خودرو شخصی و توجه به توسعه حمل ونقل عمومی از قبیل ریل، اتوبوس، پیاده و دوچرخه ودر این اواخر رشد هوشمند و کاربری ترکیبی و شهر فشرده را برای توسعه پایدار شهری، به کانون توجه  برنامه ریزی شهری و شهرسازی تبدیل کرد. انقلاب ایران نیز در سال 1979 به دلیل متزلزل کردن بیشتر بازار نفت،  بحث تغییر رویکرد از شهر ماشینی به شهر مبتنی بر حمل و نقل عمومی را بیشتر مورد توجه قرار داد.

در این میان علاوه بر توجه به حمل ونقل ریلی و اتوبوس،  تکیه بر حمل نقل پیاده ودوچرخه به دلیل آثار بهداشتی و سلامتی که بر ای شهروندان در جلوگیری از چاقی و بیماری‌ نتیجه دارد، بیش  از سایر الگوهای حمل ونقل مورد توجه مدیریت شهری  قرار گرفته است.‌حتی بسیاری از شهرهای جهان از جمله پاریس و غیره در تلاش هستند “پایتخت دوچرخه جهان‌” باشند(برند توسعه پایدار) در واقع حمل ونقل دوچرخه و پیاده یکی ازمهم‌ترین  ابعاد شهر اکولوژیک است  که یکی اساسی‌ترین ‌الگوهای توسعه پایدار است. نمونه بارز شهر دوچرخه شهررفرایبورگ در آلمان است که به پایتخت اکولوژیک‌اروپا مشهور است، عظمت این‌ شهر و توانایی مدیریت شهری ان‌ را در ارتقاء ‌شهرشان‌ به چنین درجه ای از نزدیک تحسین برانگیز است. وقتی وارد شهر فرایبورگ آلمان‌(سال ۲۰۱۸‌) می‌شوید، در واقع با شهر دوچرخه، پیاده وحمل ونقل ریلی و اتوبوس مواجه می شوید.

برنامه های مفصلی مدیریت های  شهری در جهان برای تبدیل کردن‌شهرهای‌شان به پایتخت دوچرخه دارند. دوچرخه به سمبل سلامتی تبدیل شده است.‌ دوچرخه یعنی شهر سالم، یعنی شهر آرام، ‌یعنی شهر سرزنده وشهر اجتماع محور .

به هرحال اخبار  مربوط منازعه بی سرانجام و فاقد بنیان‌های قابل قبول علمی، اخلاقی و معنوی، مربوط به ممنوع شدن  دوچرخه سواری نیمی از شهروندان در شهرهای مانند مشهد و بی تفاوتی ودر مواردی همراهی مدیریت شهری با چنین تصمیماتی، زمینه ای شد برای طرح این بحث که در شهرهایی‌که در سال بیش از صد روز آن  در شرایط ناسالم به‌سر می‌برند‌ و آلودگی هوا منجر به تعطیلی شهر می شود.  برای متخصصان شهری خبری ناخوشایند است، که زمینه‌ای برای پرداختن به‌ بحث حمل و نقل عمومی وبه‌ویژه پیاده ودوچرخه را فراهم‌آورد.

حمل و نقل پیاده و دوچرخه تفننی نیست
بحث حمل نقل پیاده و دوچرخه، بحث تفننی نیست، بحث چند جوان دختر و پسر برای گذران اوقات فراغت و یا تفریح از طریق دوچرخه سواری نیست. بحثی است بنیادی که ‌ضامن سلامتی و  بهداشت شهروندان است.‌ بحث طی کردن فاصله بین محل کار وسکونت و دسترسی به محل اشتغال و خریدهای روزانه است. بحث شهر پاک، شهرسبز، شهر روان و شهر آرام  است.  واژگانی که بار معنایی دارند و بدون‌الگوی حمل ونقل دوچرخه و پیاده تحقق نخواهند یافت. سلامتی شهروندان ضرورت توسعه حمل ونقل عمومی به‌ویژه دوچرخه و پیاده را ایجاب می‌نماید و نیازبه اثبات ندارند. شواهد علمی کافی فراوانی در این‌زمینه وجود دارد. بحث کاهش بیماری‌های مختلف از جمله چاقی، کاهش هزینه های درمانی ـ  بهداشتی با ترویج این الگوی حمل ونقل است.

گرچه در این میان مدیریت شهری تلاش‌هایی را از چندین سال پیش با احداث ده‌ها ایستگاه دوچرخه  و طراحی مسیرهای دوچرخه آغاز کرده (گرچه در این زمینه توفیق چندانی  بدست نیاورده و بیشتر ایستگاه‌ها بسته شدند) و مجدد در یکی دو سال اخیر نیز به یمن ورود فناوری دوچرخه اشتراکی هوشمند، گام‌های برای راه‌اندازی ایستگاه‌های دوچرخه هوشمند در تعداد معدودی از ایستگاه‌های قطار شهری برداشته شد. که  بیشتر جنبه تبلیغاتی  داشته تا بحث پرداختن به تقویت الگوی اساسی در حمل ونقل عمومی به اساسی ، بلند مدت ، همه جانبه و فراگیر).

تشدید آلایندگی مشهد بعد از کرونا

از بین آلاینده های متصاعد شده به جو در شهرها، آلایندهای CO  و  PM.25 از مهم‌ترین آلاینده‌هایی هستند که در نتیجه احتراق ناقص حاصل از سوخت وسایل نقلیه، گارگاه‌های صنعتی، نیروگاه‌های برق و غیره  منتشر می‌شود و سهم وسایل نقلیه ماشینی در شهری مانند مشهد بیشترین است، شرایط همه گیری کرونا، که استفاده از وسایل نقلیه شخصی را افزایش داده به همراه مشکلات جایگزینی خودروهای فرسوده در ناوگان حمل ونقل عمومی و خصوصی، به همراه استفاده از مازوت در نیروگاه‌های تولید برق و غیره بر تشدید آلودگی هوا و به تبع آن بحران زیست محیطی شهری افزوده است . حال با چنین مسایلی این سوال   مطرح‌ می شود نقش مدیریت شهری در مواجه با اینگونه مسایل چیست ؟ چه رسالتی بعهده دارد؟ چه وظیفه ای بردوش شان توسط شهروندان بجز خطیرتر از تامین سلامتی نهاده شده است؟ آیا از بحران‌های  زیست‌محیطی شهری، از آلودگی هوا تا آلودگی صوتی گرفته بی اطلاع هستند (قطعا چنین نیست).

نباید اصل قضیه حمل ونقل دوچرخه به حاشیه رانده شود

به نظر می رسد راه حلی  ساده و بی خطر که  تضمین کننده  ‌سلامتی شهروندان با پازدن و پیاد ه‌روی  نه تنها برای نیمی از جمعیت شهری بلکه کل شهروندان با کمترین هزینه تضمین وتامین می‌شود.  نباید به‌سادگی کنار گذاشته شود، یا کم اهمیت تلقی شود. یا مدیریت شهری بی تفاوت از کنار آن گذر کند،  بررسی‌ها نشان‌می‌دهد فاصله بین‌محل کار وزندگی شهروندان به طور متوسط در شهری مانند مشهد کمتر از ۱۰ کیلومتر است.‌ می‌توان با دوچرخه و پیاده بخش عمده‌ای از آن را ساماندهی کرد و نباید اصل قضیه حمل ونقل دوچرخه به حاشیه رانده شود و شهر ماشینی که عامل بسیاری از  مشکلات  بهداشتی و زیست  محیطی شهری است، ندانسته و ناخواسته ترویج شود. بنابراین  مدیریت شهری در کنار تامین زیرساخت‌های توسعه حمل ونقل دوچرخه از جمله دوچرخه‌های هوشمند، صدور مجوز حمل دوچرخه با مترو در ایستگاه‌ها، تامین دوچرخه در ایستگاه‌ها و مقررات‌زدایی دسترسی به دوچرخه توسط شهروندان، امن کردن خیابانها برای دوچرخه سواران ، در زمینه ارایه راه حل‌های فرهنگی وفرهنگ‌سازی برای استفاده بیشتر شهروندان از دوچرخه‌در سفرهای کاری وخرید گام‌های موثری بر دارد‌ تا شاهد تشدید بحران‌های زیست محیطی بیشتر شهری نباشیم.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *