زندان؛ دغدغه مشترک زندانیان و دولت
وحید حاجسعیدی، روزنامهنگار
روزگاری دیوار های بلند، سیم های خاردار حلقوی روی دیوار، نگهبان های مسلح، آژیر و چراغ های گردان، حضور و غیاب و هواخوری روزانه؛ بخشی از مختصات زندان ها بودند و زندان ها هر قدر هم که بزرگ بودند برای گذران ثانیه های تلخ و خاکستری دوران حبس، کوچک و حقیر بودند! اما امروز شواهد و قرائن نشان می دهد زندان ها دیگر آن حال و هوای سابق را ندارند و با اعمال احکام جایگزین حبس، اعطای مرخصی، امکان پرداخت جریمه نقدی و موارد دیگر نظیر کرونا و … ، تعداد زندانیان به شدت کم شده است و حتی در بعضی زندان ها، تعداد زندان بان ها از زندانیان بیشتر شده است! در حقیقت بعد از اعمال و اجرای قوانین و سیاست های احکام جایگزین حبس و شرایط مرخصی و … دیگر زندان آن حال و هوای سابق را ندارد و بسیاری از افراد سابقه دار در جامعه (نه چندان آزادانه) مبادرت به انجام اعمال خلاف و بزه می کنند!
هر چند تقویت آموزه های فرهنگی، اخلاقی، مذهبی، اجتماعی و … در جامعه بهترین و کامل ترین گزینه برای پیشگیری از وقوع جرم در سطوح مختلف است ولی همواره در جامعه عده ای از افراد بر خلاف مسیر آب شنا می کنند و برای تفهیم برخی مفاهیم باید با زبان دیگری با آنها سخن گشود که قطعاَ این زبان دیگر احکام جایگزین حبس نخواهد بود.
ذکر این نکته ضروری است در صورتی که احکام جایگزین حبس به جا و مناسب استفاده شوند به طورحتم میتواند در کاهش جرم، موثر واقع شود و در غیر این صورت ناکارآمد خواهد بود. به هر حال جایگزین کردن حبس «حتما به نفع جامعه و مفید به حال برخی مرتکبان اعمال مجرمانه» است زیرا از یکسو باعث میشود در هزینهای که صرف نگهداری بیهوده اینگونه افراد در زندانها میشود، صرفهجویی شده و از دیگرسو امکان بدآموزی آنها و یاد گرفتن آموزه هایی که از آن آگاه نیستند از زندانیان باسابقه از بین برود. این تغییرات همواره از خواستههای مهم مقامات ارشد نظام بوده است و در سال های اخیر به کارگیری این احکام شدت بیشتری پیدا کرده است.
از سوی دیگر احکام باید به نحوی صادر شوند که علاوه بر تنبیه فرد متخلف برای سایرین نیز بازدارنده باشد. اما با عنایت به عدم تغییر برخی قوانین که مربوط به چندین دهه قبل هستند و صدور قوانین جدید به ویژه در بحث احکام جایگزین، به نظر می رسد نه تنها بازدارندگی احکام به حداقل رسیده است، بلکه در مواردی رضایت کامل مفسدان و در برخی موارد اراذل و اوباش را فراهم آورده است و این رضایت قطعاً منجر گرایش سایر افراد جامعه به بزهکاری و اعمال مجرمانه خواهد شد.
فی المثل جریمه 5 هزار تومانی در برخی موارد تخلفات اقتصادی یا برخی جریمه های مشابه ، بیشتر به یک شوخی بی مزه شبیه است تا اجرای قانون! بی هیچ تردید جذبه و اعتبار پلیس، قوه قضا و نهاد های امنیتی بیشتر از خود احکام بازدارندگی و خاصیت دارند و اگر این هیمنه و جذبه با صدور احکام کم رنگ و لعاب و بی خاصیت شکسته شوند، دیگر جولان اشرار و اراذل و سارقان به بخشی از خرده فرهنگ های یک جامعه تبدیل می شود و مهار این رویه به شدت سخت، زمان بر و در مواقعی ناممکن خواهد بود.
افزایش سرقت ها به ویژه سارق اولی ها، افزایش درگیری ها و نزاع های مختلف که استفاده از سلاح گرم هم چاشنی آن شده است و حتی افزایش جرم و فساد اقتصادی و غیر اقتصادی در مسئولان که بی تعارف تعداد اگر زیاد نباشد، عدد قابل اعتنایی است، نشان از بازدارنده نبودن احکام در برخورد با جرایم سازمان یافته و سازمان نیافته و خرد است.
هر چند به دلیل گستردگی ابعاد و پیچیدگی لایه های مختلف قانون، صدور قوانین باید با لحاظ جمیع شرایط باشد، اما به نظر می رسد قانونگذار باید بین افرادی که برای اولین بار یا حتی به اجبار و تهدید یا در اثر حادثه و … مرتکب خلافی شده اند با فردی که دو صفحه سابقه در پرونده دارد و به همان اندازه نیز خالکوبی و اسکار( رد زخم) بر روی پک و پهلو و صورت دارد و شرارت بخشی از مختصات زندگی اش را تشکیل داده ، فرق بگذارد و مجازات جایگزین حبس در صورتی برای این افراد به اعمال شود، که منجر به جری تر شدن و بی تفاوتی این افراد نسبت به احکام صادره نشود!
در حقیقت برداشتن ترس از جرم در جامعه خود عامل جرم خواهد شد و در صدور احکام صادره قبل از تنبیه مجرم، باید جنبه ترس و بازدارندگی لحاظ شود چرا که تنبیه بدون ترس و اثر گذاری، عاملی برای جلوگیری از تکرار جرم نخواهد بود.
به هر روی آنچه مسلم است، تورم جمعیت کیفری در جامعه، افزایش جرایم خشن، استفاده از اسلحه به ویژه در درگیری ها و سرقت ها، صدور چک های بی محل، افزایش جرایم در فضای مجازی که به نسبت فضای حقیقی از نظارت کمتری برخوردار است و … حاکی از آن است که احکام صادره بازدارندگی چندانی ندارند و تبعات ناشی از انجام از انجام یک جرم یا مفسده به نسبت به مراتب کمتر از منافع آن برای مرتکب بزه است. فقط خدا کند به روزی نرسیم که احکام قضایی افراد شرور به نوشتن چند برگ جریمه یا رفتن به اطاق و فکر کردن به کارهای زشت شان خلاصه شود! به هوش …
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.