رفتارهای جنجال برانگیز رئیس‌جمهور ترکیه چه سودی برای کشورش دارد؟

اردوغان و سیاست مداخله در امور کشورها

علی روغنگران

سالهاست که تداوم و تعمیق روابط جمهوری اسلامی ایران با ترکیه به عنوان یکی از سه قدرت منطقه خاورمیانه از اهمیت بسیاری برای تهران برخوردار بوده و هست و ذیل این اهمیت بسیار زیاد، مقامات کشور هر از گاهی از مواضع، اقدامات و تصمیمات سران ترکیه در برابر منافع جمهوری اسلامی چشم پوشی می کنند، اما بی شک گزافه گویی روز پنج شنبه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در مراسم رژه مشترک در باکو پیرامون ایران، جزو آن دسته از سخنانی است که علیرغم تمام اقتضائات در روابط تهران – آنکارا نباید بی پاسخ بماند. رئیس جمهوری ترکیه روز پنج شنبه در جشن پیروزی جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ، شعری در رابطه با رود ارس خواند و در آن شعر خطاب به مردم آذربایجان ایران اعلام کرد: « ارس را جدا کردند و آن را با میله های آهنی و سنگ پر کردند/من از تو جدا نمی شدم، ما را به زور جدا کردند و گفت که ارس بزودی قدرت می‌گیرد». این اقدام اردوغان در رژه نظامی باکو مبنی بر بازخوانی بیتی از آهنگ «آراز آراز» از آن جهت اهمیت دارد که برای پان‌ترک‌ها سمبل جدایی دو سوی «ارس» و رمز تجزیه ایران است. به هر حال این شعر از جمله اشعاری است که در حوزه ادبیات تجزیه طلبانه قلمداد می شود که می تواند تحریک احساسات ناسیونالیستی و تبعات امنیتی به دنبال داشته باشد. هر چند که حضور رئیس جمهوری ترکیه در کنار الهام علی اف، همتای خود در جمهوری آذربایجان و ارتش این کشور (ترکیه) در قلب جمهوری آذربایجان، آن هم در رژه پیروزی این کشور در جنگ 45 روزه قره باغ از نگاه پان ترک ها یادآور رژه سال 1919 بعد از نبرد باکو است، ولی بی شک رژه مشترک ارتش دو کشور در قلب جمهوری آذربایجان پیام های جدی تری، هم برای تهران و هم برای ایروان دربر دارد. کما اینکه اتفاقا در سخنان حماسی اثنای رژه نیز از سوی مجری به «ارگ تبریز» و«کوه سبلان» اشاره شد که ارتباطی با جمهوری آذربایجان نداشته و نام بردن از این اماکن تحریک آمیز قلمداد می شود. شاید در مقام دفاع این گونه مطرح شود که انتخاب این شعر از روی سهو و نتیجه کج سلیقگی ناخواسته بوده است، چون خط قرمز کشور در خصوص سخن و یا اقدامی با رنگ و بوی تجزیه طلبی عیان است. اگر این فرض را هم بپذیریم، بدا به حال کشوری که سرانش در چنین مراسم های مهمی نمی دانند چه بگویند یا بهتر بگوییم چه نگویند! اما به نظر می رسد که این سخنان اردوغان، نه از روی سهو و ناخواسته، بلکه به عمد مطرح شده است. کما این که وی و همتای آذربایجانی اش مکرر به تحقیر ارمنستان پرداختند.

 

رجب طیب اردوغان با نگاه توسعه طلبانه خود از لیبی تا سوریه از قره باغ تا قبرس، از عراق تا یونان و …، سیاست داخلی و خارجی ترکیه را به شدت درگیر کرده، غافل از این که کشورش طی این مدت با تلاطمات عدیده ای دست به گریبان بوده‌است

 

با این حال محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم در واکنشی توئیتری به سخنان نسنجیده رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه نوشت که «به اردوغان نگفته بودند شعری که به غلط در  باکو  خواند مربوط به جدایی قهری مناطق شمالی ارس از سرزمین مادری شان ایران است!، آیا او نفهمید که علیه حاکمیت جمهوری آذربایجان سخن گفته است؟ هیچکس نمی‌تواند درباره آذربایجان عزیز ما صحبت کند.» در کنار آن شاهد واکنش محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه توئیترش با این عبارات بودیم که «اگر آقای اردوغان از خواندن شعر ارس منظورش ایران بزرگ است، درست است. زیرا آذربایجان در قلب ملت ایران و در کنار برادران دیگرش از قوم لر و کرد و بلوچ و عرب قرار دارد. اگر نظرش تکرار تجربه شکست خورده داعش در سوریه است، حرف غلطی است.» مضافا دیگر مقامات داخلی از جمله جهرمی، وزیر ارتباطات، بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش و جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت و بسیاری از مقامات دولتی و حکومتی نیز در واکنش هایی این اظهارات اردوغان را محکوم کردند. اگر چه این واکنش های قابل دفاع و نیز فراخواندن دریا اورس، سفیر ترکیه در تهران و بازخواست از وی به دلیل مواضع رجب طیب اردوغان می تواند پاسخی مقتضی از جانب تهران به این توهمات اردوغان باشد، اما بی شک پاسخ کافی نخواهد بود. 15 آذر ماه بود که سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه با انتشار تصویری از دیوار مرزی در توئیتر خود از تکمیل شدن این دیوار 50 مایلی (81 کیلومتری) در مرز  534 کیلومتری مشترک با ایران خبر داد؛ عملیاتی که در سال 1395 آغاز شد تا راه چهار استان آغاری، آیگدیر، حاکاری و وان با شهرستان های استان آذربایجان غربی مسدود شود و تنها از 15 دالان تعبیه شده در این دیوار مرزی ترددها صورت گیرد. این در حالی است که ترکیه در سال 2018 نیز ساخت دیوار بتونی 764 کیلومتری در امتداد مرز مشترک خود با سوریه را به پایان رساند. در کنار آن 268 کیلومتر مرز مشترک با ارمنستان نیز سال هاست که بسته است. در طول 352 کیلومتر مرز مشترک ترکیه با عراق که عمدتا در امتداد خط مرزی اقلیم کردستان عراق می گذرد هم اقتضائات خاص امنیتی حکمفرما است. شرایط خاص مرزی 206 کلیومتری یونان و ترکیه هم که بماند. این وصف حال ترکیه، کشوری است که به دلیل توهمات پان ترکیستی نئوعثمانی گری سران و مقامات آنکارا، خود را محصور در دیوار مرزی می بیند؛ دیواری که هیچ گونه نفعی برای ترکیه در پی نخواهد داشت. مادامی که این اندیشه ها محور عملکرد دولت اردوغان باشد و کارنامه او با تلاش برای دخالت در دیگر کشورها پر شود یقینا دیوارکشی دورتا دور ترکیه هم نمی تواند امنیت این کشور را تامین و تضمین کند. چرا که خود این دیوارکشی نتیجه مستقیم و فوری دخالت و تجویز نسخه برای دیگر کشورها است؛ به هر حال بر کسی پوشیده نیست که جهان‌ بینی، مرام و آرمان های رهبران هر کشوری نقش مهمی در ساخت شالوده سیاست داخلی و خارجی آن کشورها دارد. پیرو این نکته رجب طیب اردوغان با نگاه توسعه طلبانه خود از لیبی تا سوریه از قره باغ تا قبرس، از عراق تا یونان و …، سیاست داخلی و خارجی ترکیه را به شدت درگیر کرده، غافل از این که کشورش طی این مدت با تلاطمات عدیده ای دست به گریبان بوده است. اگر چه اردوغان سعی داشته و دارد تا رفتار خود در سوریه، عراق، لیبی، قره باغ را متاثر از تصمیم مستقل و منافع ملی ترکیه تعریف نماید، اما چه کسی باور می‌کند که رفتار فاجعه آمیز آنکارا خصوصا در سوریه با منافع ملی دراز مدت ترکیه در منطقه همخوانی دارد. فارغ از این که حضور میلیون‌ها مهاجر (از جمله عوامل داعش و تندروان وابسته به دیگر جریانات معارض مسلح سوری) به چه چالش های جدی در ترکیه منجر شده است؟ مرزهای ناامن و پرتنشی که ترکیه در طول مرزهای مشترکش با عراق و سوریه برای خود ساخته چه تبعاتی در پی دارد؟ ایجاد درگیری مداوم و ریشه دار با کردهای عراق و سوریه چه تاثیری بر منافع ملی دراز مدت این کشور خواهد داشت؟ و این که چه عملکردی سبب شده بزرگ ترین اقلیت قومی کُرد، سابقه سال‌ها مبارزه با دولت مرکزی را در کارنامه خود داشته باشد؟ فقط باید به این نکته اشاره کرد که مخرج مشترک تمام این چالش ها متاثر از نگاه دولت اردوغان است. در این بین تناقضات حل نشده در حوزه داخلی، سیاست خارجی این کشور را هم به شدت متشتت کرده است. پیرو این نکته و در یک نگاه کلی به صحنه منطقه نقش ترکیه و تحرکاتش در منطقه سردرگم است؛ داشتن ارتباط با رژیم صهیونیستی از یک سو و حملات پر حرارت به امارات برای شروع همین روابط، خرید تجهیزات نظامی از روسیه و مذاکرات مداوم با آن کشور و نیز ایران در عین تداوم حمایت از داعش و دخالت در سوریه، تنش با یونان و اروپا و حفظ روابط قوی با آمریکا بخش کوچکی از این پاردایم پارادوکسیکال در دیپلماسی ترکیه به شمار می رود. البته بررسی وضعیت داخلی این کشور هم از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خصوص بعد از کودتای 15 ژوئیه 2016 میلادی که فضای داخلی ترکیه را به‌شدت بسته تر کرد، خود بحث مفصل می طلبد؛ اما ترکیه ای که روزی سودای پیوستن به اتحادیه اروپا را در سر داشت اکنون با همین عملکرد به جایی رسیده که پیوستن به اتحادیه اروپا که هیچ، اکنون با تحریم های این اتحادیه مواجه شده است. کما این که رهبران کشورهای عضو اتحادیه اروپا بامداد جمعه به وقت تهران در نشستی، با اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ترکیه موافقت کردند. در این شرایط اردوغان دم از تجزیه دیگر کشورها می زند و نیم نگاهی به ایران دارد. شاید با واکنش های روز جمعه در داخل کشور نسبت به این سخنان حساسیت برانگیز و احضار سفیر ترکیه شاهد عقب نشینی آنکارا باشیم و حتی کار به عذر خواهی رسمی هم بکشد، چرا که بی شک به همان اندازه که تهران نیازمند همسویی ترکیه با خود است، آنکارا نیز به همراهی تهران نیاز دارد. لذا اهمیت مناسبات دو طرف، خصوصا برای آنکارا ایجاب می کند که تنش دیپلماتیک، ذیل مواضع نسنجیده رجب طیب اردوغان، متحد مهمی مانند ایران را از ترکیه دریغ نکند.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *