جدی شدن احتمال حضور جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری 1400

نامزد پایداری‌ها از مشهد می‌آید

علی روغنگران

اوایل شهریور ماه بود که اخباری مبنی بر دیدار برخی اعضای جبهه پایداری با آیت‌الله مصباح یزدی برای انتخاب سعید جلیلی به عنوان گزینه نهایی پایداری در انتخابات منتشر شد. هنگامی که سعید جلیلی در انتخابات سال 96 در حمایت از ابراهیم رئیسی از فرآیند انتخابات کناره‌گیری زودهنگامی داشت مشخص بود که او و مشاورانش به دنبال فرصت بهتری برای ورود به عرصه انتخابات هستند. جلیلی که حالا عضو مجمع تشخیص و شورای عالی امنیت ملی  است، از سال 92 اسب خود را زین کرده بود که در سال 96 وارد عرصه انتخابات شود، اما ورود رئیسی برنامه او را به عقب انداخت. البته اقبال مردمی به روحانی هم در کناره‌گیری اش بی‌تاثیر نبود. به هر ترتیب جلیلی از رئیسی حمایت کرد و البته گوشه چشمی هم به آینده داشت. سعید جلیلی سلوک سیاسی ویژه خود را دارد. نگاهی به عملکرد و روحیاتش نشان می‌دهد که خیلی اهل حزب و گروه نیست و بیشتر سیاستمداری تک‌رو و یا نهایتا محفلی است. با این حال در تمام این سال‌هایی که سودای ریاست جمهوری در سر داشته است، سعی کرده که با ایده “دولت در سایه” در عرصه سیاسی باقی بماند. سعید جلیلی در بیانیه‌ای که بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری 1392 منتشر کرد ایده تشکیل دولت در سایه را مطرح نمود، ولی به دلیل همزمانی با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط رسانه‌ها زیاد جدی گرفته نشد تا اینکه در ماه‌ها و مصاحبه‌های بعد به تشریح و توضیح دولت در سایه پرداخت. با این حال شکست سخت سیاسی در انتخابات 92 با رای چهار میلیونی، کمتر مجال آن را به جلیلی و اصولگرایان داد که به دنبال پیگیری این ایده بروند. از سوی دیگر کشور تا سال 96 به شدت درگیر مذاکرات و توافق هسته‌ای بود. جلیلی نیز یکی از سردمداران اصلی مخالفت با توافق ایران و غرب به حساب می‌آمد. او که پیش از دولت روحانی دیپلمات ارشد مذاکره کننده ایران بود و تقریبا هیچ دستاوردی در مذاکراتش نداشت حالا به منتقد اصلی دستاورد دیپلماتیک دولت روحانی در مذاکرات تبدیل شده بود. این رویه جلیلی تا هم اکنون ادامه داشته و او از هر فرصتی برای انتقاد از توافق برجام استفاده می‌کند. جلیلی همچنین در سه سال گذشته از مخالفان سر سخت تصویب لوایح مربوط به FATF توسط ایران بود. پس از انتخابات سال 96 جلیلی باز هم به ایده دولت در سایه پرداخت و این بار در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، شکست خورده بزرگ انتخابات از او خواست که دولت در سایه را تشکیل دهد. البته این پیشنهاد با استقبال رئیسی همراه نشد. سعید جلیلی، همچنان پیگیر ایده خود بود. او جلسات دولت در سایه را تشکیل می‌داد. برخی نمایندگان مجلس دهم نیز در آن جلسات حضور داشتند به ویژه نمایندگان تندروتر و نزدیک به جبهه پایداری که یکی از پایگاه‌های اصلی آن‌ها مشهد است. پژمانفر، کریمی قدوسی و قاضی زاده هاشمی نمایندگان مشهد در مجلس دهم و یازدهم هستند که عضو پایداری و همشهری سعید جلیلی‌اند. براساس گزارش‌ها جلسات دولت سایه جلیلی با این دسته از نمایندگان به طور مداوم در مجلس دهم برگزار می‌شد. در جریان انتخابات مجلس یازدهم شایعات زیادی درباره نامزدی سعید جلیلی در انتخابات وجود داشت. گفته می‌شد او از حوزه انتخابیه مشهد کاندیدا می‌شود حتی مطرح شده بود که او سر لیست اصولگرایان و گزینه ریاست مجلس است، اما جلیلی سودای بزرگتری در سر داشت، با نامزدی قالیباف در انتخابات مجلس، جلیلی کنار رفت و از همان زمان خود را در قامت یک کاندیدای جدی ریاست جمهوری مطرح کرد. جلیلی پس از تشکیل مجلس یازدهم و انتخاب قالیباف به عنوان رئیس مجلس نامه‌ای به او نوشت و توصیه‌هایی مطرح کرد. او به ویژه پیشنهاد اصلاح ساختاری بودجه در سال 1400 را داد. جلیلی همچنین در نامه خود اشاره‌ای به دولت در سایه هم کرد و نوشت: “هرکس که دل در گرو انقلاب و کشور دارد، باید در حد وسع خود، سایه به سایه تحولات را دنبال و بر آن تاثیر مثبت بگذارد. «دولت سایه» به این معنا، یک حرکت عمومی و یک گفتمان ملی برای «تایید، تکمیل و تصحیح» روند امور است.”

 

سعید جلیلی سلوک سیاسی ویژه خود را دارد. نگاهی به عملکرد و روحیاتش نشان می‌دهد که خیلی اهل حزب و گروه نیست و بیشتر سیاستمداری تک‌رو و یا نهایتا محفلی است. با این حال در تمام این سال‌هایی که سودای ریاست جمهوری در سر داشته است، سعی کرده که با ایده “دولت در سایه” در عرصه سیاسی باقی بماند

 

او به قالیباف توصیه کرد که مجلس یازدهم اولویت‌ها را جدی بگیرد و چند کار مهم انجام دهد. او با استفاده از تعبیری نظامی نوشت: «یک مجلس قوی می ­تواند با چند اقدام نقطه­‌زن، عرصه‌ای از تهدید را دفع و جبهه ا­ی از امید پیش روی ملت بگشاید.»

ادبیات جلیلی در نامه به قالیباف احتمال برنامه او برای نامزدی در انتخابات 1400 را تقویت کرد. از طرف دیگر سعید جلیلی از سال 96 تاکنون مدام به سفر‌های استانی رفته که البته بیشتر این سفر‌ها با اقبال مردمی مواجه نشده است. حالا در حدود 9 ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، تحرکات گروه‌های سیاسی و نامزد‌های انتخاباتی روشن‌تر می‌شود. گمانه زنی‌ها از احتمال کاندیداتوری علی لاریجانی، ضرغامی، رضایی، قالیباف، احمدی‌نژاد، فتاح و … حکایت دارد. البته این تحرکات بیشتر فردی است و اکثر گروه‌های اصولگرا فعلا رویکرد دقیق خود را نشان نداده اند. فقط درباره جبهه پایداری حرف و حدیث زیاد است. چندی پیش گفته می‌شد که این گروه که به عنوان تندروترین گروه اصولگرا شهرت دارد به سمت پرویز فتاح رئیس کنونی بنیاد مستضعفان تمایل پیداکرده است. فتاح هم برای نامزدی چراغ سبز نشان می‌داد. اما گفت‌وگوی جنجالی فتاح موقعیت او را به شدت متزلزل کرده است. ادعا‌های فتاح با واکنش‌های تند در درون اصولگرایان روبه‌رو شد و نهایتا او را مجبور به عذرخواهی کرد. پس از ماجرای فتاح حالا گفته می‌شود برخی از اعضای پایداری به سمت سعید جلیلی متمایل شده‌اند و در این رابطه حتی با آیت الله مصباح یزدی دیدار کرده اند. جبهه پایداری در انتخابات سال 92 نیز از جلیلی حمایت کرده بود و آیت‌الله مصباح نیز او را به عنوان اصلح معرفی کرد. اما در چند سال اخیر به نظر می‌رسید که پایداری دچار تحول شده و ممکن بود دیگر با جلیلی وارد بازی انتخاباتی نشود. اما پس از ماجرای فتاح به نظر می‌رسد این گروه سیاسی باز هم ناچار شده به سمت جلیلی برود. به نظر می رسد ناظران پایداری گوشه چشمی هم به احمدی‌نژاد دارند که البته شانس زیادی برای تایید صلاحیت در شورای نگهبان ندارد. در همین رابطه چندی پیش رسانه‌ها به نقل از نقوی حسینی نماینده پیشین مجلس از تشکیل ستادهای انتخاباتی جلیلی خبردادند، اما نقوی حسینی این نقل قول را تکذیب کرد. نامزدی جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری و معرفی او از سوی جبهه پایداری می‌تواند برای اصولگرایان مخاطره آمیز باشد. برخی فعالان این جریان معتقدند که حضور جلیلی ممکن است آتش تفرقه را در این جریان شعله‌ور کند.  رقابت درونی در انتخابات ریاست جمهوری کاملا به ضرر اصولگرایان است و همیشه از این بابت ضربه خورده اند. به نظر می‌رسد اگر گروه‌های اصولگرا نتوانند به ائتلاف واحدی برسند و بر روی کاندیداتوری یک فرد به توافق برسند قطعا نمی‌توانند حرف اول و آخر را در انتخابات زده و باید منتظر شکست این جریان در انتخابات باشیم. نکته دیگر این است که کسانی می‌توانند در انتخابات موفق باشند که وجیه‌المله باشند. بدون شک با رای یک گروه و یک جناح خاص کسی رئیس جمهور نمی‌شود. سعید جلیلی توانایی جذب آرای خاکستری را ندارد و اگر رایی داشته باشد احتمالا همان رای جبهه پایداری باشد. اگر اصلاح‌طلبان با انتخابات قهر کنند و نامزدی معرفی نکنند، می‌تواند باعث تبدیل انتخابات به رقابت درونی اصولگرایان شود. اما این در انتخابات مجلس امکانپذیر بود، ولی در انتخابات ریاست جمهوری امکانپذیر نیست، کشور به مشارکت حداکثری احتیاج دارد و رئیس‌جمهور باید رای بالایی کسب کند. به همین دلیل به نظر می‌رسد همه جناح‌هایی که اعتقاد دارند رئیس جمهور کارآمد انتخاب شود باید وارد رقابت انتخاباتی شوند و مشارکت حداکثری را به وجود آورند. رئیس‌جمهور اقلیت، کارآمدی لازم را نخواهد داشت. در حال حاضر از صبحانه‌های ضرغامی تا جلسات متعدد جلیلی و جبهه پایداری، قالیباف، رضایی و دیگرانی که نامشان کم و بیش مطرح است را باید در زمره تحرکات انتخاباتی به حساب آورد. البته به نظر هیچ کدام از این تحرکات نمی‌تواند سرنوشت انتخابات آینده را تعیین کند.

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *