رویارویی متفاوت ایران و آمریکا در آب های کارئیب

مهلا اقبال /بعد از انفعال اروپا و آمریکایی‌ها در قبال اعزام 5 نفتکش ایرانی (کلاول، فاکسون، فورچون، پتونیا و فارست) به سمت ونزوئلا این بار گویا کاخ سفید به دنبال توقف روند اعزام نفتکش های حامل مواد سوختی از جمهوری اسلامی ایران به سمت ونزوئلا است. در این راستا جیمز بویسبرگ، قاضی فدرال آمریکا دستور توقیف محموله چهار کشتی (بلا، برینگ، پاندی و لونا) را صادر کرده است؛ چهار نفتکشی که گمان می‌رود در مجموع در حال انتقال 1.2 میلیون بشکه سوخت به ونزوئلا هستند. اگر چه که پیشتر احتمال اعزام مجدد نفتکش های ایرانی به سمت ونزوئلا مطرح بود. چون که ارزش 1.5 میلیون بشکه بنزین و ماده شیمیایی «الکیل» برای افزایش درجه اکتان و بهسوزی بنزین که به وسیله پنج نفتکش مذکور از مقصد ایران راهی ونزوئلا شد، به مراتب کمتر از 9 تن طلا با عیار بالای 10 است که به ادعای برخی رسانه ها و مقامات دیگر کشورها به عنوان بهای خرید این محموله از سوی کاراکاس به تهران پرداخت شده است. لذا با یک محاسبه سرانگشتی کل ارزش این محموله‌ها در بازارهای منطقه‌ای آمریکا حدود 45 تا 50 میلیون دلار است، در حالی که ارزش 9 تن طلای ادعایی حدود 500 میلیون دلار است. این مسئله نشان از این دارد که احتمالا ونزوئلا برنامه جدی برای تداوم خرید بنزین و مواد شیمیایی از ایران دارد و پول آن را هم از قبل پرداخت کرده است و به تبع آن هم تهران به دنبال تکرار اعزام نفتکش ها به سمت این کشور باشد. در این راستا بسیاری معتقدند که ایالات متحده آمریکا این بار در برابر موج دوم اعزام نفتکش‌های ایرانی به سمت ونزوئلا دست به اقدامات جدی خواهد زد. «صبح امروز» برای بررسی بیشتر این مسائل، گفت‌وگویی را با پروفسور نادر انتصار، استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:

*پیرو نکات ذکر شده در بالا و از نگاه شما آیا این دست اقدامات آمریکایی ها مانند دور پیشین که به تهدید دیپلماتیک و حتی اعزام ناوهای جنگی منجر شد در حد سیاسی باقی خواهد ماند و یا اینکه ایالات متحده اجازه حضور این نفتکش‌ها را در خاک ونزوئلا نخواهد داد؟

طبق قوانین آمریکا که نام آنها قوانین تاوان یا قوانین جریمه است، دادگاه صاحب اختیار در آمریکا می‌تواند اجازه مصادره اموال اشخاص یا سازمان‌های گوناگون را به دولت ایالتی یا دولت فدرال آمریکا بدهد. این قوانین به دو قسمت مدنی و جزائی تقسیم می‌شوند، که بسیار پیچیده و  مشاجره برانگیز هستند و شرح آنها نیاز به نوشتن یک مقاله طولانی حقوقی دارد که از چهار چوب این مصاحبه خارج است. اما می‌توان این را گفت که مصادره اموال اشخاص، سازمان‌ها و کشوری دیگر در آب‌های بین المللی که به تجارت قانونی با کشور دیگری مشغول است، نقض قوانین بین المللی دریا نوردی و شبیه دزدی دریائی است. آمریکا با توسل به قوانین جریمه خودش چندین بار در گذشته به ضبط و مصادره اموال دیگران در آب‌های بین المللی دست زده است و این عمل غیر قانونی خود را با توسل به قوانین داخلی خودش توجیه کرده است.  این بخصوص در مورد کسانی که آمریکا به آنها برچسب تروریست زده است صادق است. این بار یکی از دادستان‌های فدرال آمریکا با ادعا به اینکه چهار نفتکش، تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هستند و درآمد حاصله از فروش بنزین به ونزوئلا به دست سپاه پاسداران خواهد افتاد، از قاضی فدرال خواست که طبق قوانین جریمه و مبارزه با تروریسم آمریکا دستور توقیف و مصادره چهار کشتی عازم به ونزوئلا را صادر کند. این‌طور که پیدا است این بار  دولت آمریکا خیال دارد اقداماتی متفاوت از دور پیشین که به تهدید دیپلماتیک و حتی اعزام ناوهای جنگی منجر شد دست بزند و مصادره اموال ایران را طبق قوانین مبارزه با گروهی تروریست توجیه کند. باید به یاد داشته باشیم، مدتی است که آمریکا رسما سپاه پاسداران را سازمانی تروریستی شناخته است. آنچه ما نمی دانیم این است که آیا ترامپ دستور توقیف کشتی‌های نفتکش ایران را صادر خواد کرد یا خیر و آیا ایران برای مقابله با یاغی گری آمریکا برنامه عملی (نه شعاری) دارد یا خیر. سؤال دیگر این است که ترامپ در این مرحله قدمی خطرناک برای درگیری احتمالی نظامی با ایران بر خواهد داشت یا اینکه در مقابل جنگ طلبان در کابینه خود -مانند مایک پومپئو- خواهد ایستاد. جواب این سؤال‌ها را در چند هفته آینده خواهیم داشت.

*اگر ایالات متحده آمریکا این بار خیال کوتاه آمدن در برابر ایران را نداشته باشد و در سایه حکم قاضی فدرال اقدامات فراسرزمینی را علیه نفتکش ها انجام دهد و کار به توقیف و یا حمله محدود به نفتکش ها کشیده شود، واکنش تهران چه خواهد بود؟ آیا امکان دارد ایران در منطقه خلیج فارس دست به موازنه مجدد قوا بزند؟

ایران تا به حال چندین بار تهدیدهایی در مورد اینکه راهزنی آمریکا بدون جواب نخواهد ماند را اعلام کرده است. با توجه به اینکه کشتی‌های نفتکش ایران در آب ‌های بین المللی، نیروهای باز دارنده و محافظ نظامی با خود همراه ندارند واکنش ایران به احتمال زیاد در منطقه خلیج فارس خواهد بود، چون آمریکا در این منطقه آسیب پذیر تر از منطقه دریای کارائیب و آمریکای جنوبی است.

آمریکا با توسل به قوانین جریمه خودش چندین بار در گذشته به ضبط و مصادره اموال دیگران در آب‌های بین المللی دست زده است و این عمل غیر قانونی خود را با توسل به قوانین داخلی خودش توجیه کرده است. این بخصوص در مورد کسانی که آمریکا به آنها برچسب تروریست زده صادق است. این بار یکی از دادستان‌های فدرال آمریکا با ادعا به اینکه چهار نفتکش، تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هستند و درآمد حاصله از فروش بنزین به ونزوئلا به دست سپاه پاسداران خواهد افتاد، از قاضی فدرال خواست که طبق قوانین جریمه و مبارزه با تروریسم آمریکا دستور توقیف و مصادره چهار کشتی عازم به ونزوئلا را صادر کند. این‌طور که پیدا است این بار دولت آمریکا خیال دارد اقداماتی متفاوت از دور پیشین که به تهدید دیپلماتیک و حتی اعزام ناوهای جنگی منجر شد دست بزند و مصادره اموال ایران را طبق قوانین مبارزه با گروهی تروریست توجیه کند. باید به یاد داشته باشیم، مدتی است که آمریکا رسما سپاه پاسداران را سازمانی تروریستی شناخته است

*بعد از حضور نفتکش‌های ایرانی در ونزوئلا شاهد افزایش گسل دیپلماتیک اروپایی ها با ونزوئلا بودیم. در این راستا علاوه بر به رسمیت شناختن خوان گوایدو به عنوان رئیس‌جمهور ونزوئلا از جانب انگلستان، شاهد بودیم که دادگاه عالی این کشور (انگلیس) پس از بررسی دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد 890 میلیون یورو ذخیره طلای این کشور، تصمیم به پرداخت آن به دولت موازی مخالفان به رهبری خوان گوایدو گرفت. اینها علاوه بر آن است که اتحادیه اروپا روز دوشنبه گذشته 11 مقام ونزوئلا از جمله «لوئیس پارا»، رئیس «مجمع ملی» را تحریم کرد. مجموعه این شرایط سبب شد که در آن سو نیکلاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا تهدید به اخراج نماینده اتحادیه اروپا از خاک ونزوئلا را مطرح کند که در نهایت اجرایی نشد. با توجه به این شرایط و قرار گرفتن اروپایی ها در مسیر ایالات متحده آمریکا آیا امکان دارد که پرونده اقدامات ایران در خصوص اعزام نفتکش به ونزوئلا به شورای امنیت کشیده شود؟

آمریکا هفته گذشته در اولین قدم برای محکوم کردن ایران در شورای امنیت سازمان ملل با شکست روبرو شد. ولی ما نباید این شکست را به عنوان قدم آخر آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران از طرف سازمان ملل حساب کنیم. شکی نیست که اگر آمریکا بتواند، مایل به کشاندن پرونده اقدامات ایران در خصوص اعزام نفتکش به ونزوئلا به شورای امنیت است. و آمریکا در این روند به طور یقین تصمیمات خود را با اروپا هماهنگ خواهد کرد. مدت‌هاست که آمریکا و اروپا نقش پلیس بد- پلیس خوب را در مقابل ایران بازی کرده‌اند و ایران هم متاسفانه گول این خیمه شب بازی را خورد، گرچه برخی از مسئولین اکنون به دروغ گویی یا بی لیاقتی اروپا پی برده‌اند. در خط نهائی، اروپا همواره پشت سر آمریکا در برخوردش با ایران خواهد ایستاد حتی اگر آنها دوپهلو حرف بزنند. عملکرد اروپا مهم است نه بیانه تو خالی صادر کردن.

*آیا این اقدامات جمهوری اسلامی ایران در اعزام نفتکش‌ها به ونزوئلا می‌تواند به تقویت جایگاه دولت مادورو در میان افکار عمومی و جامعه این کشور، آن هم در آستانه انتخابات پارلمانی بینجامد. خصوصا پارلمان که تنها نهاد حکومتی در ونزوئلا است که در حال حاضر تحت کنترل اپوزیسیون قرار دارد. اما در همین حال مادورو همه اختیارات را از پارلمان گرفته و آن را به مجمع قانون اساسی که نزدیک به دولت است واگذار کرده است؟

دولت مادورو مدت زیادی است که تحت  فشار نیروهای مخالف داخلی و خارجی قرار گرفته و تا کنون سقوط نکرده است. در این چند سال اخیر دولت‌های پیشرفته در کشورهای بولیوی، اکوادور و برزیل با فشار نیروهای مرتجع داخلی و آمریکا سقوط کرده یا بر کنار شده‌اند.

با توجه به فشارهای اقتصادی و سیاسی  زیادی که ونزوئلا با آنها روبرو است و ورشکستگی اقتصادی این کشور، احتمال سقوط دولت مادورو همواره وجود دارد. و اگر دولت مادورو سقوط کند، بخش عظیمی از آمریکای جنوبی به طور کامل دوباره زیر سلطه آمریکا قرار خواهد گرفت. این هدفی است که آمریکا مدتی است برای رسیدن به آن کوشش می‌کند. چون آمریکا همواره آمریکای لاتین را حیات خلوت خود حساب می‌کند.

*اگرچه اقتصاد ایران فاصله زیادی تا ونزوئلایی شدن دارد، اما بسیاری معتقدند که شرایط شبهه ونزوئلایی ایران در حوزه اقتصاد و معیشت سبب شده است که دولت حتی همین قرارداد های کوچک برای اعزام مواد سوختی را به عنوان یک فرصت برای تامین و تحقق بخشی از درآمدهای خود مطرح کند. ذیل این نکته آیا در صورت توقیف نفتکش های عازم ونزوئلا، این احتمال می رود که ایران مجددا اعزام نفتکش به سمت این کشور را برای حفظ این درآمدها در دستور کار قرار دهد؟

با توجه به فاصله طولانی بین ایران و ونزوئلا و خطرهایی که نفتکش‌های ایران را تهدید می‌کنند، از نظر اقتصادی در دراز مدت فروش نفت و بنزین به ونزوئلا منفعت چندانی ندارد. البته در شرایط سخت کنونی که هم ایران و هم ونزوئلا با آن روبرو هستند، فروش نفت و بنزین برای هر دو کشور منافعی دارد و می‌توانند بهره سیاسی از آن بگیرند. ولی اگر فرض کنیم که آمریکا بتواند این بار نفتکش های عازم ونزوئلا را توقیف کند، و از این طریق خسارات اقتصادی به ایران وارد کند و ایران نتواند خسارات وارد شده را جبران کند، من فکر نمی‌کنم که ایران حداقل تا زمانی که آقای روحانی رئیس جمهور هستند، مجددا اعزام نفتکش به سمت ونزوئلا را در برنامه سیاست خارجی خود قرار دهد.

*با توجه به اینکه ساختار سیاسی ایران در یک پوست اندازیبه سمت جریان راست تندرو در حال گردش است و با روی کار آمدن مجلس یازدهم از همین طیف، احتمال ریل‌گذاری و بسترسازی برای حضور رئیس جمهوری با چنین نگرشی در سال 1400 مطرح است، بسیاری اعتقاد دارند تهران تلاش جدی برای افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین به منظور تقابل هر چه جدی تر با واشنگتن را در دستور کار قرار خواهد داد. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟

من با این ارزیابی چندان موافق نیستم. اول اینکه تا انتخابات سال 1400 مدتی فاصله داریم و نمی‌توان به طور یقین پیش بینی کنیم که چه اتفاقات تعیین کننده ای در ایران بر سیاست داخلی کشور تاثیر بنیانی خواهد گذاشت و یا اینکه عملکرد مجلس یازدهم چگونه خواهد بود. اگر مجلس کنونی که، جریان راست آن را در کنترل خود دارد، نتواند بر زندگی روز مره مردم تاثیر داشته باشد و بیشتر به شعار دادن و حمله به جناح مخالف بسنده کند، کارش به بن بست خواهد کشید. در این صورت مقابله با آمریکا در آمریکای لاتین کمک چندانی به موقعیت جناح راست نخواهد کرد. زیرا مسائل آمریکای لاتین مسائل روز مره مردم نیست و جوابگوی خواسته‌های حیاتی مردم نخواهد بود. گرچه اصلاح طلبان پایگاه مردمی خود را از دست داده‌اند و در انتخابات سال 1400 ممکن است نقشی نداشته باشند، اما این به آن معنی نیست که جریان راست تندرو راه صافی در مقابل خود دارد و یا اینکه با تلاش برای افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین به منظور تقابل هر چه جدی تر با واشنگتن بتواند مخالفان داخلی خود را از میدان بیرون کند. تاریخ انتخابات رئیس جمهوری در ایران نشان داده است که روند این انتخابات را نمی‌توان به راحتی پیش‌بینی کرد.

image_print
2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *