«معامله قرن» معامله شکست خورده
طرح صلح ترامپ به هیچ وجه قابل اجرا نخواهد بود
علی روغنگران
در شرایطی که پس از افشاگریهای جان بولتون درباره ماجرای «اوکراین گیت» محاکمه استیضاح دونالد ترامپ در مجلس سنا به مرحله حساسی رسیده بود، رئیس جمهور آمریکا به اتفاق نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کاخ سفید نشستی برای رونمایی از یک طرح صلح موسوم به «معامله قرن» میان اسرائیل و فلسطین برگزار کرد که به گفته بسیاری از ناظران، به شدت به نفع رژیم اشغال گر قدس طراحی شده است. از همین رو، گروههای مختلف فلسطینی از همان ابتدا، و حتی قبل از آنکه معامله قرن ترامپ به طور رسمی اعلام شود، یکصدا به طرح صلح آمریکایی نه گفتند. معامله ترامپ کاملا به نفع اسرائیل طراحی شده است. امری که سوای جزئیات طرح، از حمایت قاطعانه جناح دست راستی اسرائیل از معامله قرن قابل درک است. بر اساس معامله ترامپ، آمریکا حاکمیت صهیونیست ها بر منطقه دره اردن و اکثر شهرکهای یهودی نشین در کرانه باختری اشغالی را به رسمیت میشناسد. در مقابل، کشور آینده فلسطین در ازای از دست دادن 30 درصد از اراضی کرانه باختری، زمینهایی عمدتا بیابانی در نزدیک مرز مصر دریافت میکند. همچنین، شهر بیت المقدس که همواره محل منازعه اسرائیل و فلسطین بوده، به طور کامل به اسرائیل تعلق میگیرد. در مقابل، فلسطینیها در شرق و شمال بیت المقدس یک پایتخت جدید دریافت میکنند. اماکن مقدس نیز زیر نظر مقامات اسرائیلی خواهد بود. آوارگان فلسطینی که در اثر حملات نیروهای نظامی اسرائیل از سرزمینهای خود اخراج شده بودند دیگر حق ندارند به وطنشان بازگردند. یا در کشور محل سکونت فعلی ادغام میشوند و یا اینکه در مدت 10 سال به دیگر کشورهای اسلامی منتقل میشوند.
از نظر امنیتی نیز، نیروهای امنیتی اسرائیل بر کشور «کاملا خلع سلاح شده فلسطین» نظارت خواهند داشت. امری که به معنای فقدان کامل حاکمیت در کشور فلسطین خواهد بود.
اگر چه ترامپ مدعی شده که معاملهاش بر مبنای «راه حل واقع گرایانه دو دولتی» طراحی شده، اما بسیاری از ناظران معتقدند که این معامله عملا راهکار دو دولتی را منتفی کرده و به فلسطینیها در قالب یک مجمع الجزایر پراکنده، امتیازی در حد خودمختاری میدهد. این درحالی است که دولت خودگردان فلسطین خواستار تاسیس کشور فلسطین بر اساس مرزهای سال 1967 به پایتختی بیت المقدس شرقی، بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن و برچیدن شهرکهای تازه تاسیس یهودی در کرانه باختری است. اما طرح ترامپ نه تنها این خواسته را برآورده نمیکند بلکه بسیاری از مناطق استراتژیک کرانه باختری را به اسرائیل میدهد. دولت خودگران فلسطین به رهبری محمود عباس با طرح ترامپ مخالفت کرده و حتی به اسرائیل پیامی ارسال کرده مبنی بر اینکه طرح ترامپ به مثابه لغو «توافق اوسلو» است. گزارشهای رسانهای در اسرائیل حاکی از آن است که عباس، در نشست بعدی وزرای خارجه عرب در قاهره، موضعی مشابه محتوای این پیام خواهد گرفت. گفتنی است که توافق اوسلو به توافقی گفته میشود که در سال 1993 با وساطت آمریکا میان اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات امضا شد و دو طرف تعهداتی مفصلی را امضا کردند که روابط فی مابین اسرائیل و فلسطین را تنظیم کرد. گروههای فلسطینی، از حماس و جهاد اسلامی گرفته تا تشکیلات دولت خودگران، همگی معامله قرن را رد کردند. امری که اجرایی شدن این طرح را دشوار میکند. با رونمایی از معامله قرن، فلسطینیها در یک دو راهی قرار گرفتند؛ طرح ترامپ را قبول کنند و با هدف تشکیل کشور فلسطین با اسرائیلیها مذاکره کنند؛ که البته این گزینه پر مخاطره است. چرا که در سایه سیطره گروههای دست راستی تندرو اسرائیلی بر قدرت در تل آویو، امکان تاسیس کشور فلسطین بر اساس راه حلهای بین المللی دشوار است. تندروهای اسرائیلی بارها با ایده تاسیس یک کشور مستقل و دارای حاکمیت مطلق در فلسطین مخالفت کرده اند. اما در عین حال، از ارائه یک راه حل جامع برای مسئله فلسطین و اسرائیل نیز عاجز مانده اند. گذشته از این، اسرائیل از زمان تاسیس در سال 1948، همواره در حال تصرف و اشغال سرزمینهای فلسطینی بود. از آن زمان طرحهای زیادی برای حل این نزاع ارائه شد، اما اکثر آنها از سوی اسرائیل رد شده اند. شاید بارزترین نمونه، توافق اسلو بود. سازمان آزادی بخش فلسطین در این توافق، اسرائیل را به رسمیت شناخت و قرار شد که در مقابل، اسرائیل نیز با ایده تاسیس کشور فلسطین کنار بیاید. اما از آن زمان تاکنون، به رغم استمرار هماهنگیهای امنیتی میان تشکیلات خودگردان فلسطین با اسرائیل، هرگز پیشرفتی در زمینه تشکیل دولت مستقل فلسطین حاصل نشد. در عوض، اشغالگری اسرائیل بیشتر شد و شهرکهای یهودی نشین بیشتری در قلب شهرها و روستاهای فلسطینی احداث شد. حالا اسرائیل میخواهد این شهرکها را به سرزمین خود ملحق کند. فلسطینیها قبل از اینکه معامله قرن اعلام شود، دچار شکاف بودند. بخشی از آنها، مانند حماس و جهاد اسلامی در غزه، از مقاومت مسلحانه برای استرداد فلسطین حمایت میکنند. بخشی دیگر، مثل تشکیلات خودگران در کرانه باختری، از مذاکره و دیپلماسی برای بازپس گیری حقوق غصب شده فلسطین حمایت میکنند. اما این گروه، به رغم مشارکت طولانی در دیپلماسی بین المللی، نه تنها نتوانسته حقوق فلسطینیها را باز پس گیرد بلکه بسیاری از حقوق و اراضی فلسطین را هم از دست داده است. نمونه این امر در معامله قرن تجلی یافت. حالا که معامله قرن با پیشنهاد واگذاری بخشی از اراضی کرانه باختری به اسرائیل مطرح شده، فلسطینیها، خصوصا تشکیلات خودگردان، نسبت به مذاکره و گفتگو با اسرائیل بدبینتر شده اند. در نتیجه، برخی کارشناسان فلسطینی و بین المللی، راه دومی را برای دولت محمود عباس پیشنهاد میکنند و آن منحل کردن دولت خودگردان فلسطین و واگذار کردن مسئولیت اداره سرزمینهای فلسطینی در کرانه باختری به رژیم اشغالگر اسرائیل است. محمود عباس و سایر مقامات فلسطین تلویحا گزینه منحل کردن تشکیلات خودگردان را مطرح کرده اند. چنین سناریویی، میتواند اسرائیل را به عنوان یک نیروی اشغالگر، تحت فشار بین المللی و داخلی قرار دهد. برخی ناظران حتی پیشنهاد میکنند که فلسطینیها ایده تاسیس کشور مستقل را کنار گذاشته و برای دستیابی به حقوق برابر در چارچوب اسرائیل تلاش کنند. چنین سناریویی، با هدف فشار بر جناح دست راستی اسرائیل مطرح میشود. چرا که این جناح نه با تاسیس کشور مستقل فلسطین موافقت میکند نه با اعطای حقوق برابر به فلسطینیها. تندروهای اسرائیل از جمله بنیامین نتانیاهو، اصرار میکنند که اسرائیل یک «دولت یهودی» باشد و فلسطینیها یهودی بودن اسرائیل را به رسمیت بشناسند. امری که منازعه اسرائیلی – فلسطینی را پیچیدهتر میکند. چون در این حالت این پرسش مطرح میشوند که با فرض اینکه فلسطینیها ایده تاسیس دولت فلسطین را کنار بگذارند، آیا شهروندان مسلمان فلسطین میتوانند در یک «دولت یهودی» حقوق برابر داشته باشند؟ اگر دستیابی به حقوق برابر میسر نیست، پس راه حل چیست؟ ظاهرا، گروههای دست راستی اسرائیل، بهترین راه حل را تاسیس مجموعه کانتونهای پراکنده و محدود برای فلسطینیها میدانند. امری که به نوبه خود، رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را به ذهن متبادر میسازد. در چنین شرایطی، کمتر کسی پیش بینی میکند که مسئله فلسطین به این زودیها حل شود. بلکه با توجه به جانبداری آشکار آمریکا از جناح تندروی اسرائیل، احتمالا منازعه اسرائیلیها و فلسطینیها تا مدتهای مدیدی ادامه خواهد داشت. جدای از این، جزئیات معامله قرن طوری طراحی شده تا فلسطینیها آن را رد کنند یا حداقل نتوانند آن را اجرا کنند. مثلا، یکی از مفاد این معامله، خلع سلاح غزه و استقرار یک قدرت مشروع بین المللی در این نوار است. اما آیا محمود عباس میتواند این مفاد را به حماس تحمیل کند؟ مسلما خیر؛ بنابراین حتی اگر دولت عباس به اجرای معامله قرن متمایل شود، قدرت و اختیاری برای اجرای این معامله نخواهد داشت. در نتیجه، به احتمال زیاد، معامله قرن حتی یک روز هم اجرا نخواهد شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.