رسانه ملی چگونه و با چه مجوزی از پخش سخنان وزیر خارجه خودداری کرد؟

گاندوسازان و سانسور کنندگان ظریف پاسخگو باشند

علی روغنگران

در چند روز اخیر و پس از تحریم وزیر خارجه کشورمان توسط دولت آمریکا، این جمله را تقریبا در همه رسانه ها دیده و یا اززبان مسئولین در سطوح مختلف شنیده ایم ( تحریم ظریف اوج استیصال آمریکاست.) حال پس از سانسور ظریف در صدا و سیما یا همان رسانه به اصطلاح ملی که خود مصداق تحریم می باشد، باید این سوال را از مسئولین این سازمان عریض و طویل- که هیچ گاه به هیچ کس پاسخگو نبوده است – پرسید که تحریم ظریف در صدا و سیما دقیقا نشان دهنده اوج چه چیزی در این سازمان است؟ روز دوشنبه الجزیره، فرانس 24، یورونیوز و ده‌ها رسانه دیگر اولین کنفرانس خبری جواد ظریف وزیر خارجه ایران را پس از آنکه توسط آمریکا تحریم شده بود، منعکس کرده‌اند. در این میان، اما جای دو دسته رسانه خالی بود؛ یکی رسانه‌هایی که علاقه‌ای نداشتند کسی مسقیما آمریکا را محکوم کند و دیگری صدا و سیمای ایران که البته دلیل جلوگیری از پخش زنده سخنان ظریف در آن مشخص نیست! در حالی که شبکه‌های مخالف نظام ایران مثل ایران اینترنشنال هم صحبت‌های ظریف را پخش می‌کردند، صدا و سیما تنها برای نشان دادن سوال «خبرنگار شبکه خبر» و سوال «خبرگزاری فارس» برنامه‌های روتین خود را قطع کرد و از نمایش تمام نشست خبری اجتناب کرد. برنامه‌ای که همزمان به جای کنفرانس خبری ظریف در شبکه خبر پخش می‌شد، انتقاد صدا و سیما از فروش مانتوی جلوباز در میدان هفت تیر تهران بود. به این ترتیب شاید ظریف تنها وزیر خارجه‌ای در دنیا باشد که مواضع او در رسانه ملی کشورش سانسور می‌شود. صدا و سیما پیش از این در یک سریال تلویزیونی به نام گاندو، تصویری از وزیر خارجه ایران نمایش داد که فردی ضعیف و بی اراده و تحت نفوذ جاسوس‌ها بود. ظاهرا تندروها از این وحشت دارند که ظریف نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1400 شود. روز دوشنبه در پاراگراف آخر روزنامه کیهان بعد از انتقاد فراوان به وزیر خارجه ایران، آمده بود «ایرانی جماعت را مردمان عاطفی و دلسوز می‌شناسند. به نظر می‌رسد این بار با حربه مظلوم‌نمایی به دنبال اهداف سیاسی و شاید هم انتخاباتی‌اند. شما پاسخ دهید! دشمنان جمهوری اسلامی ایران و در راس آنها آمریکایی‌ها، ترجیح می‌دهند کدام جریان سیاسی قدرت را در ایران به دست بگیرد؟» ظریف البته در همین نشست خبری که در صدا و سیما سانسور شده بود گفته من پیش از این نیز در این زمینه اعلام موضوع کرده‌ام و گفته‌ام که قصد ندارم در این حوزه ورود پیدا کنم. اکنون در برابر تمام جهان اعلام می‌کنم که من آن کار را بلد نیستم و دنبال آن کار نمی‌روم و به کسانی که نگران 1400 هستند می‌گویم نگران 1400 نباشند و بگذارند ما کاری را که بلدیم انجام دهیم و به خاطر نگرانی از 1400 مانع کار ما نشوند، من مخلص این افراد نیز هستم. اگر این دوستان بخواهند حاضرم در محضری که آنها می‌گویند حضور پیدا کنم و تعهد محضری بدهم که من در 1400 در خانه هستم یا در دانشگاه و قصد ورود به عرصه‌ای که آنها نگرانش هستند ندارم. بسیاری از کاربران توییتر از این رفتار صدا و سیما انتقاد کرده‌اند و  از تضاد مواضع صدا و سیما با نظرات مردم، نوشته‌اند. بعضی به طعنه نوشتند همین که صدا و سیما لحظاتی از کنفرانس خبری ظریف را پخش کرد جای تقدیر و تشکر دارد. صدا و سیما پیش از این به خاطر برنامه‌هایی مثل پخش مسابقات زنده فوتبال، حتی پخش بخش‌های مهم خبری در شبکه 2 و 3 را تغییر داده بود، اما به نظر می‌رسد صحبت‌های وزیر خارجه ایران، به اندازه مسابقات فوتبال اهمیت نداشته است.

یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته بود: «نشست خبری ظریف در شبکه اینترنشنال پخش شد اما در شبکه خبر اجازه پخش نیافت. جناب ظریف دنبال تیم بی در خارج کشور نباشید.»

شاید مطلب این کاربر چندان هم بیراه نباشد، مخصوصا وقتی نگاهی به اتفاقات اخیر در صدا و سیما، خصوصا پخش سریال گاندو از شبکه سه بیندازیم. بخشی از مردم و بسیاری از تحلیلگران سیاسی گاندو را یک سریال تلوزیونی ضد امنیت ملی دانستند که قصدی جز تخریب تیم دیپلماسی ایران نداشته است؛ این برداشت مورد توافق است و اگر کارگردان این سریال صدها بار این موضوع را تکذیب کند بازهم از محتوای ضدملی گاندو نمی‌کاهد. سریال گاندو با محوریت داستان جیسون رضائیان، یکی از متهمان جاسوسی که در سال94 به جاسوسی از طریق جمع‌آوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و قراردادن آن در اختیار افراد غیر صالح متهم شد، واکنش‌های متعددی را به همراه داشت. این سریال ادعا می‌کند که وزارت امور خارجه در آزادی رضائیان نقش موثر داشته است که چنین ادعایی چندی پیش با مخالفت عباس موسوی، سخنگوی این وزارتخانه روبه‌رو شد. سریال گاندو در خلال این بحث به نوع رویکرد مسئولان وزارت خارجه می‌پردازد و آنها را افرادی سست‌، زبون و بی‌اراده معرفی می‌کند و کار را تا جایی پیش می‌برد که حتی محمدجواد ظریف را هم در امان نمی‌گذارد و طوری القاء می‌کند که گویی ظریف شیفته بی‌اراده دول غربی است. البته چنین دیدگاهی فقط مربوط به سازندگان این سریال نیست بلکه در تمام این سال‌ها هجمه‌هایی که به حسن‌ روحانی، جواد ظریف و تیم دیپلماسی دولت وارد شده است حکایت از آن دارد که تفکری بنای برچیدن عنصر مذاکره را دارد همان‌طور که حتی پس از امضای برجام همان تفکر با اصرار بر این نکته که مواضع ایران در هیچ سطحی نسبت به گذشته تغییر نکرده است، زمینه عهدشکنی آمریکا را فراهم کرد؛ برای مثال به یاد داریم که بعد از استعفای ظریف کدام یک از نمایندگان مجلس در محل قانون‌گذاری کشور شیرینی پخش کرد یا کدام روزنامه محافظه‌کار وزیر خارجه مملکت را خائن دانست؛ از این‌رو ادامه چنین سلسله‌ای در سریالی به نام گاندو چندان عجیب نیست زیرا همان‌هایی که تصور می‌کنند معیار انقلابی‌بودن خودشان هستند و هر اقدامی خلاف نظر آنها یعنی خروج از ارزش‌های انقلابی اکنون با استفاده از تربیون صداوسیما بر کلیت دستگاه دیپلماسی تاخته‌اند. گاندوسازان که از جریان فکری خاص پیروی می‌کنند در حالی ظریف را شخصیتی متزلزل نشان دادند که اخیرا خزانه‌داری آمریکا وزیر امور خارجه کشورمان را تحریم کرد. می‌دانیم و احتمالا سازندگان گاندو هم می‌دانند که آمریکا در 40سال اخیر شخصیت‌ها و نهادهایی را تحریم کرده است که در مقابل زیاده‌خواهی‌ها ایستادگی کرده باشند و تحریم ظریف مثال خوبی برای اثبات ایستادگی او پای منافع ملی است. در واقع در نگاه آمریکا قاسم سلیمانی و ظریف مانند یکدیگرند و هر دو برای منافع ایران زیربار خواسته‌های فراقانونی آمریکا نمی‌روند؛ از این‌رو هر دوی اینها مشمول تحریم‌های دولت آمریکا قرار گرفته‌اند. جالب این است که آمریکا این موضوع را متوجه شده است اما برخی از نیروهای داخلی هنوز بر طبل لجاجت می‌کوبند و مانند منش پیشین خود، منافع ملی را قربانی منافع جناحی، سیاسی و گروهی می‌کنند. چنین روحیه‌ای بعد از تصویب برجام نیز از سوی ایشان مشاهده شد؛ به‌نحوی که آنها از هیچ کوششی برای بی‌اثر کردن برجام مضایقه نکردند تا پیروزی انعقاد برجام به نام دولت حسن روحانی و به تبع آن اصلاح‌طلبان نوشته نشود. افزون بر چنین هزینه‌هایی اخیرا یک مقام آمریکایی در کنفرانس تلفنی با گروهی از خبرنگاران گفت که سریال گاندو یکی از عوامل تحریم ظریف بوده است. او اشاره کرده است که با دیدن سریال گاندو به این نتیجه رسیده‌اند که ظریف گزینه مناسبی برای برقراری تماس و گفت‌وگو نیست: «اگر قرار باشد با ایران تماس رسمی داشته باشیم، خواهان تماس با کسی هستیم که تصمیم‌گیر مهم باشد. به نظرم، ظریف که در خبرهای این هفته بود نامه‌ای گلایه‌آمیز به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است چون تصویر خوبی از او در یک سریال تلویزیونی نشان داده نشده بود، گزینه مورد نظر رئیس‌جمهور [ایالات متحده] برای برقراری تماس نیست».

این سخنان نشان می‌دهد که گاندو برخلاف ادعای سازندگانش که می‌گفتند برای نشان دادن حقایق ساخته شده، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را در ابعاد جهانی یک انسان بی‌اختیار و سست معرفی کرده است که بر اساس آن آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ظریف از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار نیست و به راحتی می‌شود او را تحریم کرد.آنهایی که اکنون در لباس هنر با هدف تخریب دولت به صداوسیما آمده‌اند بد نیست سخنان رهبر انقلاب درباره ظریف و همراهانش در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ 2تیر94 را بازخوانی کنند: «بنده هیات مذاکره‌کننده را همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفته‌اند؛ هم امین می‌دانم، هم غیور می‌دانم، هم شجاع می‌دانم، هم متدین می‌دانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر  ندارید. اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس می‌گذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتما اذعان می‌کردید. من البته علاوه‌ بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک می‌شناسم، بعضی را از دور با سوابقشان می‌شناسم. اینها مردمانی هستند متدین و امین، اینها امینند، قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش می‌کنند برای این کار. انصافا غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار می‌گیرند. که حالا نمی‌خواهم تعبیر متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعا شایسته‌ آن تعبیرند اما خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم و انصافا در مقابل آنها با شجاعت کامل با دقت کامل مواضع خودشان را بیان می‌کنند، دنبال می‌کنند و تعقیب می‌کنند».

یا به یاد بیاورند که ایشان به صراحت ظریف را سربلند از آزمون ملی دانستند و در 10مرداد94 در دیدار با وزیر امور خارجه، سفیران و مسئولان نمایندگی‌های ایران در خارج از کشور گفتند: «آقای دکتر ظریف و همکارانشان آزمون خوبی از سر گذراندند. احساس قدرت و نشستن در مقابل 6 قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرف‌های مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکره‌کنندگان کشورمان در مذاکرات هسته‌ای بود. تدین، مهم‌ترین نقطه‌ی قوت آقای ظریف  است و بنده مکرر برای شما عزیزان دعا می‌کنم».

این سخنان صریح، آشکار و بی‌پرده رهبری درباره شخصیت دکتر ظریف و تیم همراهانش فصل‌الخطاب است اما چرا پس از این مواضع هنوز عده‌ای به صورت غیرواقعی علیه ظریف و نوع دیپلماسی دولت روحانی می‌تازند؟ شاید خود آنها گاندوهای سیاست ایران باشند که برای فرافکنی هرکسی به غیر از خود را خائن می‌دانند تا مبادا روزی نوک پیکان علیه آنان شود. به هر حال این موضوع در راستای منافع ملی نیست و منتقدان دولت باید بدانند که در صورت استمرار این عداوت‌ها امنیت ملی ایران به خطر می‌افتد؛ خاصه آنکه در مقطع کنونی اتحاد آمریکا، اسرائیل، بریتانیا و عربستان می‌تواند برای ایران مخاطره‌انگیز باشد و ضرورت دارد که در چنین شرایط سختی که دشمنان همه‌جانبه علیه ایران فعالیت می‌کنند اتحاد داخلی به شکلی مطلوب حفظ شود. ظریف در آخرین واکنش خود به تخریب های  گاندوسازان به رهبری نامه نوشت و ابراز گلایه کرد که حتی اگر بخشی از این حجم تخریب درست باشد، ادامه خدمت وی در سمت وزارت امور خارجه شرعا جایز نیست. رهبری هم در پاسخ به او گفتند که «من مطلقا راضی نیستم که به شما کمترین اهانتی بشود».

این تازه‌ترین اظهار نظر عالی‌رتبه‌ترین شخصیت نظام درباره محمدجواد ظریف است و علاوه بر این، موضع ایشان درباره سریال گاندو نیز تلقی می‌شود؛ به‌نحوی که به نظر می‌رسد ایشان هم از توهین‌های رایج خاصه در سریال گاندو به‌شدت آزرده‌خاطر هستند. با دانستن تمام اینها بد نیست به سخنان جواد افشار، کارگردان سریال گاندو توجه کرد؛ او درباره تعریف واژه گاندو گفته است: «گاندو موجودی است که می‌تواند مدت‌ها با صبر و حوصله‌ای زیاد به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب، ضربه خودش را بزند که بر همین اساس به شکارچی کمین‌گر هم مشهور است».

با این تعریف باید از حامیان معنوی و فکری این سریال پرسید که چه کسانی گاندوهای واقعیند؟ از قضا همین ویژگی‌ها بر کسانی که شرایط حساس فعلی را درک نمی‌کنند یا شاید نمی‌خواهند درک کنند نیز صادق است. تردیدی وجود ندارد که سیستم اطلاعاتی-امنیتی کشور باید مترصد شناسایی جاسوسان خارجی باشد اما اقدامات ضدملی تخریب‌گران دولت نیز اشبه به همان گاندوهایی است که مورد انتقاد سریال است؛ از این‌رو صاحبان تفکر ضد دولت باید پاسخ دهند که چه کسانی گاندوهای واقعی‌اند؟

 

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *