ایران و آمریکا تخاصم نرم یا رویارویی نظامی؟

آیا ایران و ایالات متحده پس از چهاردهه نزاع و تخاصم نرم و زیر پوستی به مرحله رویارویی نظامی رهنمون شده اند؟ این سوالی است که این روزها عطف به مانورهای تبلیغاتی و جنگ روانی رسانه های سرشناس ایالات متحده از جمله وال استریت ژورنال و نیویرک تایمز به گوش می رسد. باید گفت که روی کاغذ و عطف به معادلات منطقی، هزینه های وحشتناک و پایان باز رویارویی نظامی میان ایران و آمریکا که هیچ کس را یارای سنجش ابعاد سهمگین و تبعات جبران ناپذیرش برای منطقه و حتی جهان نیست، وقوع جنگ میان ایران و ایالات متحده و حواشی رسانه ای چند روز اخیر پیرامون آن و اظهارات تند و خصمانه وزیر خارجه ایالات متحده در دیدارهای منطقه ایش، بیش تر به جنگ زرگری می ماند که نمی توان چندان وقعی به آن نهاد اما با عنایت به فقدان عقلانیت و روحیه نزاع طلبی در سیاستمداران نئو محافظه کار حاکم بر کاخ سفید،حساسیت وضعیت منطقه، عطش دو چندان دشمنان منطقه ای ایران و روحیه ماجراجویی سیاستمداران ناپخته قدرت گرفته در خاورمیانه و انباشت چالش ها و حواشی معطوف به چهاردهه تنازع بی پایان میان ایران و آمریکا، شاید وقوع غیر منتظره یک شبه تنش تند و ناخواسته هم بتواند این انبار باروت را منفجر و وضعیتی خطرناک در منطقه و جهان را رقم زند. جمهوری اسلامی بی گمان به لحاظ سخت افزاری و بهره وری لجستیک و نیز بسط دایره شمول قدرت منطقه ای بیش از هر زمان دیگری توانایی بازدارندگی نسبت به تهدیدات نظامی را داراست اما همانگونه که اشاره شد؛ وقوع نبرد و رویارویی نظامی میان ایران و ایالات متحده اکنون به دو دلیل می تواند محتمل باشد.

اول آنکه آستانه تحمل پذیری دشمنان منطقه ای و جهانی ایران به نقطه سرریز خود نزدیک شده و همه تدابیر برای مهار و هضم ایران به بن بست رسیده و دوم آنکه افرادی اکنون سکان دار سیاست ورزی در ایالات متحده هستند که چندان در متر و معیارهای یک سیاستمدار معقول نمی گنجند و شاید با یک اتفاق غیر منتظره همه چیز به نقطه برخورد ناگهانی رهنمون شود. البته باید گفت که گزارش اخیر وال استریت ژورنال در خصوص درخواست بررسی برخورد نظامی با ایران از سوی جان بولتون در تابستان گذشته یا گزارشی که نیویورک تایمز در خصوص چنین رویکردی از سوی پمپئو انتشار داد، از یک طرف نوعی ایجاد جنگ روانی و فضا سازی می تواند باشد چرا که دیگر گزینه ها نتوانسته تا کنون خللی در ثبات سیاسی و امنیتی ایران ایجاد کند و امید اصلی آنان ایجاد نگرانی در توده های مردمی است که با این ابزارها به دنبال محک آن هستند و از طرف دیگر در همین گزارش ها نیز تاکید شده که بدنه عقلانی وزارت خارجه و دفاع ایالات متحده به شدت با این مواضع ناهمراهی و مخالفت دارند اما این نکته تغییری در خلق و خو و نوع نگرش و عملکرد تندروهایی چون بولتون و پمپئو ایجاد نمی کند و نکته آن است که اکنون همین دیوانگان بر مسند امور در ایالات متحده قرار داشته و دکمه های کلیدی را در دسترس دارند. در چنین شرایطی البته حفظ هوشیاری، عملکردهای به هنگام و سنجیده و نیز انتقال فشار و بار روانی که حاکمان کاخ سفید به دنبال تزریق آن به داخل هستند به سمت و سوی طرف های عقلانی و نگران چون اروپا، بسیار لازم و ضروری است. قدرت دفاعی و نظامی ما بی گمان نقش بازدارندگی مطلوبی دارد اما در چنین بزنگاه های خطیری است که سیاستمداران و دیپلمات ها باید میدان دار اصلی بوده و فضا را مدیریت کرده و تصمیمات مهم و کلیدی می تواند در عین حفظ اصول با چرخش های تاکتیکی راه پرسنگلاخ پیش رو را هموار کند.

جزئیات درخواست بولتون برای حمله به ایران و واکنش پنتاگون به این درخواست

مقامات ارشد پنتاگون عمیقا نگرانی خود را از این‌که مشاور امنیت ملی ترامپ، جان بولتون، اقدام به ایجاد مناقشه با ایران کند ـ آن ‌هم در زمانی که ترامپ دستور خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه را صادر کرده است ـ ابراز نموده اند. روز یکشنبه وزارت دفاع آمریکا و مقامات ارشد آمریکایی اعلام کردند که شورای امنیت ملی در سال گذشته میلادی از پنتاگون خواسته تا گزینه‌های نظامی برای حمله به ایران را در اختیار کاخ سفید بگذارد. این درخواست که منجر به اعلام هشدار از سوی جیمز ماتیس وزیر دفاع وقت و دیگر مقامات پنتاگون شد، پس ‌از این ادعا بود که نظامیان تحت حمایت ایران، سه خمپاره یا موشک را به سفارت ایالات‌متحده در بغداد در ماه سپتامبر، شلیک کردند. در پاسخ به درخواست بولتون، پنتاگون گزینه‌های کلی را پیشنهاد داد، از جمله یک حمله فرامرزی به یک مرکز نظامی ایران که بیشتر نمادین بود. اما ماتیس و سایر رهبران نظامی به ‌شدت با حمله تلافی‌جویانه مخالف بودند و اعتراض کردند که حمله صورت گرفته در بغداد بی‌اهمیت بوده است؛ استدلالی که به گفته مقامات درنهایت موردقبول واقع شد. یک مقام ارشد آمریکایی که نخواسته است نامش فاش شود گفته، ممکن بود، چنین حمله‌ای به یک درگیری مسلحانه منجر شود و می‌توانست عراق را مجاب کند که دستور خروج ایالات‌متحده از این کشور را بدهد. از زمانی که بولتون در ماه آوریل جانشین هربرت مک مستر شد، سیاست‌های دولت ترامپ برای انزوا و فشار بر ایران را تشدید کرده است، که منعکس‌کننده دشمنی وی علیه رهبران ایران است که باقی‌مانده از خاطرات گذشته او به‌عنوان یک مقام رسمی در دولت جورج دبلیو بوش است. بعد از آن ‌هم به‌ عنوان یک شهروند عادی، وی بارها خواستار حمله نظامی به ایران و نیز تغییر نظام ایران شده بود. بولتون البته برخی از این مسائل ضد ایرانی را به پیش برده است، مانند متقاعد کردن ترامپ به خروج از معاهده هسته‌ای ایران، اما در دیگر مسائل همچون حفظ حضور نظامی آمریکا در شمال شرقی سوریه برای مقابله با نفوذ ایران توفیقی نداشته است- این همان چیزی است که بولتون تنها چند هفته قبل از اینکه رئیس‌جمهور آمریکا در ماه دسامبر تصمیم به خروج از سوریه را اعلام کند قول آن را داده بود. یک مقام ارشد دولتی می‌گوید، بولتون در درخواست گزینه‌های نظامی، صرفا کار خود را به‌عنوان مشاور امنیت ملی کرده است. وی اشاره نمود که نظامیان تحت حمایت ایران نیز کنسولگری آمریکا در بصره را هدف قرار داده‌اند. گرت مارکیس سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در این ‌باره گفته: شورای امنیت ملی اقدام به هماهنگ کردن سیاست‌ها و فراهم نمودن اختیارات رئیس‌جمهور برای پیش‌بینی و واکنش به تهدیدات مختلف می‌کند. بولتون هفتاد ساله، تنها ضد ایرانی حاضر در حلقه مشاوران ارشد ترامپ نیست.

پمپئو در مقام دومین ضد ایرانی تیم ترامپ، کمی خفیف تر از بولتون

وزیر امور خارجه مایک پامپئو در سخنرانی هفته گذشته در دانشگاه آمریکایی قاهره اعلام کرد که همه کشورها به‌طور فزاینده‌ای درک می‌کنند که ما باید با آیت‌الله‌ها مقابله کنیم نه این‌که با آن‌ها مدارا کنیم.

در اوایل ماه جاری، او به ایران در خصوص پرتاب سه ماهواره فضایی هشدار داد و آن‌ها را به‌عنوان بهانه‌ای برای آزمایش تکنولوژی‌های موشکی که برای حمل کلاهک هسته‌ای و حمله به ایالات‌متحده و دیگر کشورهاست، توصیف کرد. به نظر می‌رسد هدف بیانیه او ترتیب دادن یک پرونده قانونی برای اقدامات دیپلماتیک، نظامی یا مخفیانه علیه برنامه موشکی ایران است.

این اقدام تعجب‌آور بود زیرا ایران از سال 2005 این‌گونه ماموریت‌های فضایی مرسوم را عمدتا برای استقرار ماهواره‌ها در فضا صورت داده است. یک مقام ارشد آمریکایی گفته که پنتاگون و سازمان‌های اطلاعاتی با تفسیر پامپئو از تهدید ناشی از پرتاب ماهواره مخالفت کرده‌اند. پامپئو روز یکشنبه در جریان سفر به ابوظبی در امارات متحده عربی این استدلال را رد کرده که تصمیم ترامپ برای خروج 2 هزار سرباز آمریکایی از سوریه در ماه‌های آینده، موجب کاهش توانایی واشنگتن برای دستیابی به اهداف دیگر خود در منطقه است.

اما به گفته یکی از مقامات پیشین ارشد دولتی، حتی پامپئو نیز با ایده حمله هوایی به ایران پس از حمله به سفارت مخالفت کرد. پامپئو، افسر سابق ارتش، در هر توقف سفر خاورمیانه‌ای خود، از نیاز به مقابله با ایران سخن گفته اما از اقدام نظامی صحبت نکرده است. هنگامی‌که مک مستر، ژنرال سه ستاره ارتش، در اوایل سال 2017 به‌عنوان مشاور امنیت ملی منصوب شد، دستور جدید برای برنامه‌ریزی جنگ سراسری علیه ایران صادر کرد. جیمز ماتیس، که او هم از روزهای خدمت خود به ‌عنوان یک فرمانده نیروی دریایی در منطقه، یک ضد ایرانی تمام‌عیار است، گزینه‌های خود در این خصوص را ارائه کرد. اما این برنامه برای آن دست حمله‌هایی را که بولتون پس از حمله به سفارت آمریکا در 6 سپتامبر پیش‌بینی کرده بود، نیست.

روز یکشنبه بعد از آن حمله، یک مقام ارشد آمریکایی گفت، معاون بولتون در آن زمان، میرا ریکاردل، اقدام به برگزاری یک جلسه اضطراری با حضور مشاوران امنیتی ملی ترامپ، و یک جلسه از کمیته نمایندگان کرد که در این جلسات گزینه‌های تلافی‌جویانه را خواستار شده بود. در یازدهم سپتامبر، کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد: ایالات‌متحده حکومت تهران را برای هر حمله‌ای که منجر به آسیب رساندن به کارکنان ما و آسیب رساندن به تاسیسات دولتی ایالات‌متحده شود، مسئول و پاسخگو می‌داند. پاسخ آمریکا در دفاع از زندگی آمریکایی‌ها سریع و قاطعانه خواهد بود.

آنچه بعدازآن اتفاق افتاد سبک مدیریت بولتون را نشان می‌دهد. او به‌ عنوان مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور، عمدتا مناقشات سیاست داخلی را که می‌تواند ناهماهنگی‌های سطح بالایی در دولت ایجاد کند، حذف کرده است. مقامات ارشد دولتی می گویند بولتون نمی‌خواهد دیدگاه‌های مخالف را بشنود، نگران افشای اطلاعات درونی است و می‌خواهد هر‌ چیز را که به رئیس‌جمهور منتهی می‌شود کنترل کند؛ اما نتیجه کار این است که توجه اندکی به گزینه‌های جایگزین شده و مهم‌تر از همه، ریسک افزایش تنش‌ها وجود دارد. پنتاگون از ارائه پیشنهاد به درخواست بولتون برای گزینه‌های نظامی علیه ایران سرباز زده و در بیانیه‌ای گفته: وزارت دفاع یک سازمان برنامه‌ریز است و گزینه‌های نظامی برای انواع تهدیدات را در اختیار رئیس‌جمهور می‌گذارد؛ به‌ طور منظم به بررسی و به‌روزرسانی برنامه‌ها و فعالیت‌ها برای مقابله با تهدیدهای متعدد ازجمله تهدیدات از سوی ایران، می‌پردازد تا اقدام به جلوگیری و در صورت لزوم واکنش به تجاوزات کند. یک مقام ارشد دولت گفته که ایالات‌متحده همچنان به دنبال خروج نیروهای تحت حمایت ایران از سوریه و ایجاد یک راهکار سیاسی در آن کشور است. وی گفته که ایالات‌متحده تعدادی نیروی آمریکایی را در پایگاه الطنف در جنوب سوریه به ‌عنوان مانعی برای تحرکات ایران در این منطقه نگاه خواهد داشت.

هزینه های رویارویی برای دو طرف بالاست، هنر دیپلماسی در نرسیدن به نقطه تنش افزاست 

بدون هیچ شک و شبهه ای ایران لقمه ای نیست که در گلوی آمریکا و شرکای خوش خوراک منطقه ای آن بگنجد و قابل هضم باشد و هزینه های سهمگین هر رویارویی محتملی برای آنان کتمان ناپذیر است اما هنر دیپلماسی و سیاست، نرسیدن به آن نقطه غایی و تنش افزاست و الا که به هنگام مخاصمه رو در رو، آنانی که آغازگر تنش باشند لزوما پایان بخش آن نخواهند بود. و البته این نکته را هم نباید در این میان از یاد برد که ایالات متحده در دوران ترامپ از حربه ای بهره می گیرد و آن ضربه زنی و مانور رسانه ای و سیاسی با اقدامات ایذایی بدون مداخله وسیع و همه جانبه است، همانند آنچه در دو حمله نظامی در سوریه شاهد بودیم و نوع دیگر آن را هم می توان در همین اظهارات و گزارش های اخیر مشاهده کرد و بر ماست که به طرق مختلف و البته ملموس و قابل فهم در قالب تدابیر سیاسی و دیپلماتیک به طرف محک زن مقابل این نکته را گوشزد کنیم که تفاوت های ماهوی و اساسی میان ایران با دیگر کشورهای منطقه و پاسخ آن به این دست اقدامات محتمل وجود دارد تا آنان دچار اشتباهات محاسباتی هزینه ساز نشوند.

علی روغنگران

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *