شانس های بین المللی
روزهای بعد از آبان 1397 هر چند قرار بود روزهای سخت جمهوری اسلامی ایران باشد و در حالی که اقتصاد کشورمان زیر بار « شدیدترین تحریمهای بی سابقه آمریکا در طول تاریخ» قرار دارد، آمریکای ترامپ و متحدان منطقه ایش به ویژه عربستان، پیروزی های سیاسی خود را جشن بگیرند و موضع خود را در برابر ایران هر چه بیشتر تقویت کنند، اما اوضاع آنگونه که دشمنان ایران تصور می کردند پیش نرفت.
دونالد ترامپ که از همان ابتدای رسیدن به قدرت با ژست مقابله سرسختانه با ایران و برجام کارش را آغاز کرد، حال با واقعیتهای عالم سیاست و روابط بین الملل مواجه شده و سرعت ترکتازی هایش را کم کرده است. رئیس جمهوری آمریکا که مشی سیاسی اش بر این اساس قرار گرفته که ابتدا حرفی را بزند و بعد با فشار مشاورانش به تبعات آن فکر کند، از یکسو با امکان افزایش قیمت نفت در صورت به صفر رساندن صادرات نفتی ایران مواجه شد و از موضعش عقب نشینی کرد و از سوی دیگر در انتخابات کنگره، حزب متبوعش (جمهوری خواهان) در مجلس نمایندگان اکثریت را از دست داد و حال ترامپ با دموکراتهایی مواجه است که با بسیاری از سیاستهای او از جمله در مورد خروج از برجام و ادامه حمایت از عربستان در جنگ یمن موافق نیستند.
همچنین در سفر اخیر ترامپ به فرانسه برای بزرگداشت قربانیان جنگ جهانی اول نیز، متن سخنرانی مقامات اروپایی و توئیتهای خصمانهای که بین مهمان و میزبان رد و بدل شد، از شکاف عمیق و گسترده ای پرده برداشت که نشان از اختلافات استراتژیک به جای اتحاد استراتژیک در دو سوی آتلانتیک دارد.
از سوی دیگر رقیب منطقه ای ایران یعنی عربستان سعودی نیز در بحرانی که شاید بتوان آن را بزرگترین افتضاح سیاسی تاریخ نام نهاد، دست و پا می زند. بن سلمان که رویای پادشاهی در داخل کشور عربستان و برتری و سروری در حوزه خاورمیانه و خلیج فارس را در سر داشت، حال باید برای ماندن دعا کند؛ چرا که با اخباری از سوی سازمان سیا و رسانه های قدرتمند آمریکا مواجه شده که او را به عنوان مسبب و آمر اصلی قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار منتقد معرفی می کنند.
ضلع دیگر دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، یعنی رژیم صهیونیستی نیز که مدتهاست به خاطر مواضع سرسختانه دونالد ترامپ علیه ایران و بازگشت تحریمها علیه کشورمان خوشحالی می کند و در پوست خود نمی گنجد، بعد از یک نبرد موشکی متقابل با حماس و پذیرش آتش بس، با استعفای وزیر دفاع، درخواست برگزاری انتخابات زود هنگام و نوعی بحران داخلی مواجه شده است. با استعفای وزیر دفاع و کنار رفتن حزب او از ائتلاف با کابینه، اکنون حزب نتانیاهو تنها 61 کرسی از 120 کرسی مجلس را در اختیار دارد و کنار کشیدن هر کدام از احزاب ائتلافی منجر به سقوط دولت او خواهد شد.
از این رو می توان گفت در کنار رایزنیها و تلاشهای دیپلماتیک کادر وزارت خارجه ایران که توانسته اند در چند ماه اخیر حمایت اتحادیه اروپا و سایر کشورهای قدرتمند را جلب و آنها را به موضع گیری و ایستادگی در مقابل تحریمهای ظالمانه آمریکا وادار کنند، به نوعی شانس نیز با ایران یار بوده و سیر حوادث منطقه ای و بین المللی به نفع ایران رقم خورده است.
در مقطعی که قرار بود جمهوری اسلامی ایران سختترین فشارهای بین المللی را تحمل کند و در برابر قدرتهای جهانی و البته رقبای منطقه ای تسلیم شود، قدرتهای جهانی خود با یکدیگر درگیر شده اند، رقبای منطقه ای ایران در عرصه داخلی با مشکلات و بحران های سیاسی عدیده ای روبرو هستند و در یک کلام، مثلث دشمنی با ایران متشکل از آمریکا-عربستان- رژیم صهیونیستی، با اضلاعی لرزان در حال اضمحلال است.
در چنین شرایطی هر چند به نظر می رسد سد رویارویی با ایران خود دچار ترکهای اساسی شده است، اما نمی توان انکار کرد که جمهوری اسلامی ایران نیز علی رغم پایبندی به تعهدات برجامی خود تحت فشار و تحریمهای ظالمانه ای قرار گرفته که تاثیر خود را بر بخشهای مختلف از اقتصاد و مبادلات تجاری گرفته تا تامین غذا و دارو گذاشته اند. عقب افتادن مکرر سازو کار مالی اتحادیه اروپا و نپذیرفتن میزبانی این سازکار از سوی بلژیک، لوکزامبورگ و اتریش و عدم همراهی کامل و همه جانبه کشورهایی مثل روسیه و چین در رفع مشکلات تحریمی ایران نیز مسائلی هستند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد.
از این رو هر چند چرخ اقتصاد و تجارت بین الملل در وضعیت کنونی به نفع ایران نمیچرخد، اما با توجه به حمایتهای سیاسی بین المللی از ایران، تاکید آژانس بین المللی انرژی اتمی بر تعهد کشورمان به اجرای برجام و ضعف رقبا و دشمنان، ایران در حال حاضر از نظر حقوقی و سیاسی دست برتر را دارد و باید از این موقعیت برای مقابله با آثار تحریمهای آمریکا و همراهی شرکتهای تجاری بزرگ با این کشور، استفاده کند.
تعیین ضرب العجل برای راه اندازی سازو کار مالی اتحادیه اروپا نخستین گام در این جهت است. کشورهای اروپایی باید درک کنند همانگونه که آنها محدودیتهایی در ایجاد سازو کار مالی دارند، ایران نیز دارای محدودیتهای جدی است و بنابراین نمی تواند منتظر وعدههای بدون تاریخ و دعواهای زرگری آنها بماند.
از سوی دیگر لازم است لیستی از نیازهای دارویی، غذایی، صنعتی و تکنولوژیک کشور که تحت تاثیر تحریمها دچار مشکل شده اند تهیه شده و بر اساس توامندیها و پتانسیلهای هر یک از کشورهای طرف برجام به آنها ارائه شود. جمهوری اسلامی ایران باید دولت این کشورها را موظف کند چنانکه مایل به ادامه اجرای برجام هستند هر یک به طور مشخص تامین بخشی از نیازهای ایران را برعهده بگیرند و به بهانه عدم همراهی بخشهای خصوصی در کشورهایشان از کمک به ایران طفره نروند.
عرصه روابط بین الملل صحنه امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است، حال که شرایط برای امتیاز گیری ایران فراهم شده، باید به طرفهای مانده در برجام تفهیم شود چنانکه می خواهند از امتیاز ماندن ایران در برجام و اجرای تعهدات آن بهره مند شوند، باید دست به جیب شده و آنها هم امتیازاتی دندان گیر بدهند.
علی روغنگران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.