تلسکوپ ضد ارتجاع

تسلط منطق ارسطویی و کیهان‌شناسی قرون وسطی چیزی نبود که به سادگی بشود نفوذ و اعتبار آن را به چالش کشید اما یک ایتالیایی جسور و کنجکاو این طلسم را شکست. بی‌شک همین است که ارزش و اهمیت گالیله به عنوان یک دانشمند تمام عیار را بیشتر می‌کند. شاید شما هم مثل من داستانش را شنیده باشید، به ویژه آنجا که وقتی در دادگاه توبه کرد که زمین مرکز عالم است و ادعایش را پس گرفت، روی میز می‌نواخت و در دلش می‌گفت «زمین به دور خورشید می‌چرخد»… گزاره‌ای که حاکمیت کلیسا و مرکزیت آن را به چالش کشید و آغاز داستانی شد که تا فروپاشی منطق قرون‌وسطایی و حاکمیت بی‌چون و چرای کلیسا پیش رفت.

حتی اگر در کتاب‌های تاریخ فلسفه و تاریخ پیشرفت‌های علمی این داستان را بارها و بارها خوانده باشید، باز هم تماشای گالیله و زندگی و زمانه‌اش از نزدیک لطف دیگری دارد. این شب‌ها گروهی از هنرمندان تئاتر مشهد این داستان تاریخی را روی صحنه برده‌اند تا با بازسازی یک داستان واقعی و مهم من و شما را به دل تاریخ ببرند تا از آن درس بگیریم. یکی از همین آخرین شب‌های پاییز به تماشای نمایش رفتم و گفت‌وگویی با این گروه دانشجویی و چند پیش‌کسوت تئاتر داشتم.

 

پیش‌کسوتان در ردیف جلو

حضور دو تن از چهره‌های شناخته شده تئاتر خراسان در ردیف جلو بخش دیگری از این شب خاطره‌انگیز بود. با آنها گفت‌وگویی داشتم و نظرشان را پرسیدم.

رضا صابری پیشکسوت تئاتر خراسان بعد از تماشای نمایش گفت: من چند نمایش «گالیله» تا کنون دیدم که این بهترینِ آنها بود. انتخاب خیلی آگاهانه‌ای بود و کارگردانی هوشمندانه داشت. اثری خلاقانه و اجرای زیبا و جذاب چیزی بود که در این صد دقیقه رخ داد. هم اجرا، هم کارگردانی و هم بازی‌های روانی داشت که تماشاچی را ترغیب می‌کرد. خوشبختانه همین یک ماه قبل در تهران نمایشی از «گالیله» دیدم که به نظرم این اجرا به مراتب از آن هم بهتر بود.

علیرضا سوزنچی بازیگر و پیشکسوت تئاتر هم بعد از تماشای این نمایش گفت: نمایش خیلی خیلی خوبی بود و بسیار عالی اجرا شد که به نظرم تا سال‌های سال خاطره آن ماندگار است. بازی‌های راحت در مقابل تماشاچی و حس‌گرفتن بازیگران در مقابل مخاطبان و اینکه حس را می‌گرفتند و به تماشاچی‌ها بر می‌گرداندند، جای تحسین دارد. این که اجرا را قطع می‌کردند و دوباره به نمایش بر می‌گشتند خیلی سخت و البته جذاب است و تماشاچی هم آن را دوست داشت. در چنین سالنی با این طراحی و با حجم بازیگری که این نمایش داشت واقعا همه چیز خوب شکل گرفت. با وجود اینکه نمایش 100 دقیقه بود، احساس خستگی نکردم و در پایان هم روی پوستر نوشتم که واقعا از آن خوشم آمد.

 

 

چرا گالیله؟

ساجد اندرون بازیگر نقش گالیله در حاشیه اجرای نمایش گفت: این نمایش نوشته نویسنده بزرگ و مشهور، برتولت برشت است که با بازنویسی آرش خیرآبادی و کارگرانی کامران اقتداری در کارگاه بازیگری پیشرفته استاد رضا احمدی تولید شد و به اجرا رسید. حدود هفت ماه تمرین داشتیم و این کار پایان‌بندی دوره بازیگری پیشرفته آقای رضا احمدی است که از دانشگاه آزاد مشهد کلید خورد و به ثمر نشست. ناملایتی‌هایی از سوی دانشگاه شد و بعد از تمام بی‌حمایتی‌ها با تمرین‌هایی که بیرون از دانشگاه داشتیم به این اجراها رسیدیم.

او افزود: انتخاب نقش در واقع پیشنهاد بود و به من لطف داشتند اما اگر بپرسید که هدف از این متن چیست باید بگویم همیشه دوست داشتم در نقشی ظاهر شوم که حرفی پشت آن باشد. به نظرم صرفا رفتن روی صحنه  و گفتن و شنیدن و خندیدن و درگیر احساسات شدن قانع‌کننده نیست و تئاتر باید حرف‌های بیشتری برای مخاطبانش داشته باشد. برای این هدف چه بهتر از اثر ماندگار برشت که حرف‌های زیادی پشت آن نهفته است.

اندرون تأکید کرد: این کار زیاد اجرا نشده است و آخرین بار آن دو ماه پیش در تهران بوده است. در آخرین اجرای آن هم حتی کسی به شیوه برشت یعنی فاصله‌گذاری آن را اجرا نکرده است. در این تکنیک بازیگران با تماشاچی‌ها صحبت کنند و از صحنه جدا می‌شوند. تا امروز بیش از یک هفته اجرا داشتیم و مخاطب در این مدت خیلی خوب از آن استقبال کرده است؛ به شکلی که هنوز بعد از پایان آن در تماشاچی انرژی وجود دارد.

او افزود: اگر کسی مایل به دیدن تئاتر است پیشنهاد می‌کنم که حتما به دیدن نه تنها نمایش ما که به تماشای نمایش‌های دیگر بنشیند و به ویژه شانس دیدن نمایش گالیله را از دست ندهند چون متن برتولت برشت آنقدر اهمیت دارد که در سرتاسر جهان می‌تواند مردم را به خود متوجه کند.

 

 

بی‌واسطه با مخاطب

کامران اقتداری، کارگردان این نمایش هم حرف‌های زیادی داشت. از شرایط سخت آمادگی برای اجرا تا انتقاد به دانشگاه آزاد برای قطع حمایت از نمایش «گالیله». او تأکید کرد: نمایشها‌ی قبلی من «بی‌شیر و شکر»، «پزشک نازنین»، «سلام، خداحافظ»، «تنها راه ممکن» و «اینگرید برگمن با بوی قرمه‌سبزی» بود که من در آنها بازیگر بودم و این اولین تجربه کارگردانی‌ام به شمار می‌رود. این نمایشنامه را رضا احمدی انتخاب کرد چون من در کارگاه رضا احمدی کارگردانی آموختم و این نمایش محصول اولین دوره از آموزش کارگردانی‌ام در این دوره بود، مسئولیت کارگردانی آن را بر عهده گرفتم. این را هم باید اضافه کنم که در این نمایش بجز تقریبا سه یا چهار نفر بقیه اولین باری است که روی صحنه می‌روند.

اقتداری تصریح کرد: انتخاب گالیله بی‌شک به دغدغه‌های کارگردان بر می‌گردد و دلیل دیگر آن این است که انتخاب متن برشت با توجه به اینکه آموزشی است و می‌شود آن را برای هنرجویان استفاده کرد، دست ما را بازتر می‌گذاشت که با بازیگران بهتر کار کنیم. فاصله‌گذاری باعث می‌شود بچه‌ها ترسشان از تماشاچی بریزد و با مخاطب راحت باشند. به نظرم رسید این شیوه اپیک برشت را در فاصله گذاری با تعزیه خودمان قاطی کنم و به این شکل آن را در آورم. تعزیه خوانی ما به نوعی فاصله‌گذاری دارد و در آن تعزیه خوان به تماشاچی نزدیک می‌شود البته این حضور به فراخور اتفاق‌های صحنه است و در هر اجرا متفاوت است و همین کار را برای بازیگران کمی سخت می‌کند.

کارگردان نمایش «گالیله» خاطرنشان کرد: در جا جای نمایش به ایتالیا، هلند و قرون هفده اشاره شده است و داستان به دورهای از تاریخ قرون جدید بر می‌گردد که کلیسا در مقابل تغییرات علمی و اجتماعی مقاومت می‌کرد. گالیله در تاریخ علم به عنوان یکی از پیش‌قدمان شکسته شدن ارتجاع مذهبی کلیسا شناخته شده و از اعتبار و اهمیت ویژ‌ه‌ای برخوردار است که در نمایش سعی شده است به تصویر کشیده شود.

 

 

حمایت‌هایی که نشد!

او تأکید کرد: قرار بوده است این نمایش توسط دانشگاه آزاد تولید شود چون پیش از این دانشگاه اسپانسر ما بود و تمام هزینه‌ها را تأمین می‌کرد اما امسال با توجه به تغییر مدیران به ما اجازه تمرین در دانشگاه آزاد ندادند و حتی کانون تئاتر دانشگاه را جمع کردند. پیش از این، هر سال جشنواره تئاتر دانشگاهی داشتیم که ما آن را به جشنواره دانشگاهیان تبدیل کردیم اما مدیریت جدید دیگر نخواست تا این جریان ادامه یابد.

 

 

گزارشی از نوید موسوی

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *